صادرات غیرنفتی؛ شاه كلید دستیابی به اقتصاد مقاومتی

«احمد روستا» استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی و «نادعلی بای» مدیر مركز مطالعات بین المللی و راهبردی انرژی نپتا، صادرات غیرنفتی را از مهم ترین مسائل اقتصادی و سیاسی در سیاست های اقتصاد مقاومتی دانستند و توجه به این نوع صادرات را در مسیر درآمدزایی و كاهش بودجه كشور به نفت و فرآورده های آن مهم ارزیابی كردند.

خبر را برای من بخوان

توسعه صادرات غیرنفتی در شرایط كنونی اقتصاد ایران از مهم ترین مسائل سیاسی و اقتصادی است كه مسئولان كشور باید در نظر داشته باشند، از این رو توسعه صادرات غیرنفتی نه تنها از دیدگاه ارزآوری، بلكه از نظر ایجاد اشتغال در داخل كشور از اولویت و اهمیت ویژه ای برخوردار است.
تنوع صادرات غیرنفتی نه تنها از دیدگاه اقتصادی، بلكه به عنوان یك راه حل سیاسی در راستای پیشبرد اهداف دولت نیز موثر واقع می شود، به همین سبب اندیشه گسترش صادرات غیرنفتی از دیرباز در سطحی گسترده مورد توجه مسئولان قرار گرفته است. موضوعی كه آیت الله خامنه ای مقام معظم رهبری نیز در بند 10 سیاست های اقتصاد مقاومتی آن را مورد تاكید قرار دادند و حمایت همه جانبه‌ هدفمند از صادرات كالاها و خدمات به تناسب ارزش افزوده و با خالص ارزآوری مثبت را از راه های زیر امكان پذیر دانستند:
-
تسهیل مقررات و گسترش مشوق‌های لازم.
-
گسترش خدمات تجارت خارجی و ترانزیت و زیرساخت‌های مورد نیاز.
-
تشویق سرمایه گذاری خارجی برای صادرات.
-
برنامه ریزی تولید ملی متناسب بانیازهای صادراتی، شكل‌دهی بازارهای جدید، و تنوع بخشی پیوند‌های اقتصادی با كشورهابه ویژه با كشورهای منطقه.
-
استفاده از ساز و كار مبادلات تهاتری برای تسهیل مبادلات در صورت نیاز.
-
ایجاد ثبات رویه و مقررات در مورد صادرات با هدف گسترش پایدار سهم ایران در بازارهای هدف».
بدون تردید سیاست های اقتصاد مقاومتی، سند جامعی برای اقتصاد پایدار كشور است و این نوع اقتصاد یك بحث راهبردی بوده كه در كشورهایی كه دارای هدف های بلند مدت هستند و روحیه استقلال در بطن سیاست داخلی و خارجی آنها وجود دارد، مطرح شده است.
با نگاهی به سخنان رهبر معظم انقلاب، این مهم بدست می آید كه با توجه به شرایط كنونی كشور، ضرورت توجه به صادرات غیر نفتی بیش از گذشته باید مورد توجه قرار گیرد تا بتوان اقتصاد مقاومتی را با تكیه بر توان داخلی و استفاده از تمام ظرفیت های اقتصادی و صنعتی كشور محقق كرد.
كاهش خام فروشی نفت از مهم ترین عوامل تحقق اقتصاد مقاومتی است، براین پایه، برای دستیابی به رشد اقتصادی باید با دنیا ارتباط داشت و بتوان با بالابردن حجم تولید در اندیشه ارزآوری از مسیر صادرات غیر نفتی بود، حیطه ای كه ایجاد ثبات در حوزه اعمال سیاست های پولی، اعتباری و ارزی و كاهش وابستگی بودجه به نفت را مورد تاكید قرار می دهد.
اهمیت این موضوع در عرصه های گوناگون كشور سبب شد تا با «احمد روستا» استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی و «نادعلی بای» مدیر مركز مطالعات بین المللی و راهبردی انرژی نپتا و كارشناس و تحلیلگر بازار انرژی به گفت و گو بپردازیم.
در ادامه متن این گفت و گو را مرور می كنیم:
**
سرمایه گذاری در چه زمینه های می تواند از اتكاء كشور به صادرات نفتی جلوگیری كند؟
*روستا: صادرات غیرنفتی یكی از فعالیت های مهم در جامعه ایران است كه با عواملی همچون كیفیت روابط بین الملل و چگونگی آن، كالاهای صادراتی و مزیت آنها و میزان شناخت و بهره وری از بازاریابی تخصصی و نوین به منظور معرفی محصول های كشور به دیگران، ارتباط مستقیم و نزدیك دارد. به جای سرمایه گذاری در تمامی زمینه ها باید مطالعه و بررسی كرد كه كشور در چه زمینه هایی قابلیت و مزیت دارد و سپس در آن بخش ها سرمایه گذاری انجام شود تا علاوه بر پاسخ به نیازهای داخلی، پاسخ گوی تقاضا و انتظارهای بازارهای خارجی نیز باشد، در واقع در این زمینه نمی توان عجولانه و به طور سطحی به این مسائل پرداخت. در گذشته مطالعه هایی در حوزه برخی از صنایع كه كشور در آن كارآمد بود، صورت گرفت كه باید به آنها توجه شود و نباید بر روی محصول ها و صنایعی سرمایه گذاری كرد كه در آن قدرت رقابت وجود ندارد و در صورتی كه در این عرصه ها تولید نیز صورت پذیرد، تولیدهایی بهتر و مطلوب تر در خارج از كشور وجود داشته باشد و نتوان در آینده با آن رقابت كرد.
برای نمونه یكی از عوامل درآمدزا برای كشور، توسعه گردشگری است، اما باید به این امر توجه داشت كه گردشگری تنها داشتن جاذبه نیست، بلكه گردشگری علاوه بر داشتن این مولفه، باید در بخش های مختلف مربوط به این صنعت به تقویت، بازسازی و نوآوری بپردازد، همچنین چگونگی جذب گردشگر نیز مهم محسوب می شود كه خود این امر به فعالیت های بسیار حرفه ای در حوزه بازاریابی و سرمایه گذاری در زیرساخت های گردشگری كشور نیاز دارد. برپایه برنامه چشم انداز 20 ساله قرار است تا در پایان 1404خورشیدی 20 میلیون گردشگر خارجی به ایران سفر كنند، با توجه به این زمان محدود باید به گردشگری به عنوان یك نظام نگاه كرد و تمام عناصر و عوامل مرتبط با آن را تقویت و بهبود بخشید و در بخش هایی كه نیاز است، به ویژه در حوزه های زیرساختی همچون جاده ها سرمایه گذاری های صحیحی انجام داد.
*
بای: صنعت گردشگری، صادرات مواد معدنی و فرآورده های پتروشیمی از راهكارهای مهم دستیابی به اقتصاد مقاومتی در پساتحریم به شمار می روند كه باید مورد توجه قرار بگیرد. ﺻﻨﻌﺖ ﮔﺮدﺷﮕﺮی در توسعه اقتصادی و سیاسی، گسترش فرهنگ صلح و همكاری بین المللی نقش بی بدیلی یافته است. اكنون این صنعت، پس از صنعت نفت و خودروسازی، سومین صنعت درآمدزای جهانی محسوب می شود و در آینده به نخستین صنعت درآمدزا در سطح جهان تبدیل خواهد شد، زیرا با ورود هر گردشگر به هر كشوری، یك شغل ایجاد می شود، در واقع این صنعت در كارآفرینی نقش مستقیم و غیر مستقیم ایفا می كند.
ایران با دارا بودن جاذبه های طبیعی، تاریخی، مذهبی و ... می تواند به كشورهای برتر در جذب گردشگر بپیوندد، به شرطی كه زیرساخت های آن درست شود. با توجه به اینكه ایران، پتانسیل های بالقوه صنعت گردشگری همچون «اكوتوریسم، گردشگری سلامت، گردشگری مذهبی، زمین گردشگری، گردشگری تجاری و ...» را دارا است و با وجود تشدید بحران ها در منطقه آسیای غربی و شمال آفریقا، كشور می تواند به قطب اصلی گردشگری جهانی درآید. ایران، در برنامه های گردشگری برخی كشورها جزو چهار مقصد نخست گردشگری اعلام شده است.
نشریه نشنال جئوگرافیك، 16 مقصد برتر گردشگری جهان برای2016 میلادی را معرفی كرده كه در آن، ایران به عنوان رتبه نخست در میان مقاصد گردشگری شناسایی شده است. با اعلام این رتبه‏ بندی حیرت ‏انگیز كه مهم‏ترین عامل را باید موفقیت كشور در برداشتن تحریم ‏های بین ‏المللی دانست، فرصت‏ های بی شماری از نظر توسعه گردشگری و سرمایه‏ گذاری فراهم شده است.
سازمان علمی، فرهنگی و آموزشی وابسته به سازمان همكاری اسلامی(آیسسكو)، شهر مشهد را برای پایتخت فرهنگی جهان اسلام در 2017 میلادی و تبریز را به عنوان شهر نمونه گردشگری در 2018 میلادی انتخاب كرده است كه این امر می تواند با برنامه ریزی اصولی، نقش مهمی در دیپلماسی فرهنگی و دینی ایران و انتقال پیام انقلاب اسلامی در راستای وحدت جهان اسلام داشته باشد.
بدون تردید در پیش گرفتن دیپلماسی عمومی در كنار دیپلماسی رسمی گردشگری و فعال سازی بخش خصوصی در كنار بخش دولتی، می تواند نقشی انكارناپذیر در تامین منافع ملی كشور ایفا كند. در یك راهبرد بلند مدت، درآمدزایی صنعت گردشگری خواهد توانست، جایگزین درآمدهای نفتی كشور شود.
همچنین توسعه منابع معدنی و صادرات آن به جای نفت و گاز بایستی در دستور كار اقتصادی دولت قرار گیرد. برپایه استانداردهای جهانی هر یك دلار ماده معدنی موجود در معادن می‌تواند سه برابر ارزش افزوده ایجاد كند، به این ترتیب ارزش مواد معدنی كشور در صورت تبدیل شدن به مس، آلومینیوم، فولاد، سیمان و دیگر فرآورده‌های معدنی تا دو هزار و 150 میلیارد دلار پیش‌بینی می‌شود. ایران یكی از ۱۵ كشور مهم دارای ذخایر معدنی در دنیا به شمار می رود و در صورت تلاش و سرمایه گذاری در بخش معدن می تواند در میان ۱۰ كشور نخست جهان از این نظر قرار بگیرد. با سرمایه‌گذاری كافی برای كشف معدن های ایران می‌توان امیدوار بود كه ارزش این مواد و تولیدهای صنایع معدنی فراتر از پنج هزار میلیارد دلار شود، در صورتی كه كشور هر سال حتی ۵۰ میلیارد دلار از این كالاها را صادر كند، می‌تواند تا ۱۰۰سال آینده صادرات داشته باشد و به همین دلیل است كه گفته می‌شود، صادرات مواد معدنی و فرآورده‌های صنایع معدنی، قابلیت جایگزینی به جای نفت را به خوبی دارند.
همچنین توسعه پایدار صنعت پتروشیمی، اشتغال‌زایی و ارزش‌افزوده در این صنعت در گرو تكمیل زنجیره ارزش محصولات بالادست و توسعه صنایع پایین‌دستی پتروشیمی است كه می تواند نقش مهمی در ارزآوری و درآمدهای غیر نفتی داشته باشد.
به فرموده مقام معظم رهبری، درآمدهای غیر نفتی باید آن چنان افزایش پیدا كند كه نیازی به صادرات نفتی نباشد. ایشان در ادامه فرموده اند كه هرگاه اراده كنیم، آنقدر با صادرات دیگر كالاها پول داشته باشیم كه شیرهای نفت كشور را ببندیم و اقتصادمان به قدری از وابستگی به نفت رها شود كه با كالاهای غیرنفتی بتوانیم كشور را اداره كنیم، بدون آنكه با هیچ مشكلی روبه رو شویم... و بتوانیم خودمان را از درآمد نفت به طور واقعی بي‌نیاز كنیم. یكي از بزرگترین بلیات اقتصاد ما و نه فقط اقتصاد ما، بلكه بلیات عمومي كشور، وابستگي ما به درآمد نفت است...
**
چشم انداز صادرات غیرنفتی در فضای پساتحریم را چگونه ارزیابی می كنید؟
*روستا: به نظر می رسد كه جامعه ایران در زمینه صادرات غیرنفتی نیازمند یك تحول اساسی و اصولی در ابعاد گوناگون است و فضاسازی مناسب برای صادرات غیرنفتی، مدیریت حرفه ای شناخت بازارهای جهانی، فعالیت های بازاریابی حرفه ای و حفظ روابط مناسب با كشورهای خارجی از جمله اموری به شمار می رود كه در قالب یك نظام باید به آنها توجه شود، در غیر این صورت فعالیت های غیرنفتی را با شعار نمی توان پیگیری كرد و انتظار موفقیت در این زمینه داشت.
*
بای: یكی از راه های تحقق اقتصاد غیر نفتی و مقاومتی، این است كه به اجرای سند چشم‌انداز ایران در 1404 خورشیدی و برنامه‌ 20‌ ساله همت گماشته شود، یكی از اهداف آن ها، ارتقای ارزشی صادرات غیرنفتی از واردات و صادرات نفت است.
در فاصله سال های 1383 تا 1393 خورشیدی حجم تجارت خارجی ایران دو برابر شده و از 42 میلیارد دلار در 1383 خورشیدی به 86 میلیارد و 48 میلیون دلار در 1393 خورشیدی رسیده و صندوق بین المللی پول نیز از افزایش سهم رشد تولید ناخالص داخلی غیر نفتی در 1394 خورشیدی به میزان هشت دهم درصد خبر داده است. در كل باید گفت كه اقتصاد غیر نفتی، شاه كلید اقتصاد مقاومتی در پساتحریم به شمار می رود.
**
با توجه به سخنان مقام معظم رهبری درباره برنامه ریزی تولید ملی متناسب با نیازهای صادراتی، شكل‌دهی بازارهای تازه و تنوع بخشی پیوند‌های اقتصادی با كشورها به ویژه با كشورهای منطقه، به چه عواملی باید در این زمینه توجه كرد؟
*روستا: هر زمانی كه سخن از برنامه ریزی و سرمایه گذاری در فعالیت های مختلف است، آغازگر آن باید شناخت نیازها و انتظارها و خواسته ای بازار هدف باشد. از این رو باید بیان داشت كه بدون تعریف كردن بازار هدف و بدون شناخت نیاز و خواسته های این بازارها و ارتباط حرفه ای با آنها، هرگونه سرمایه گذاری كه صورت بگیرد، یك نوع سرمایه گذاری مبهم و بدون آینده است. بنابراین هر گونه سرمایه گذاری در كشورهای منطقه باید با مطالعه و انتخاب بازار هدف و چگونگی رقابت در بازارهای منطقه ای همراه شود و بعد از آن باید دید كه با توجه به واقعیت های موجود در آنها، چه نوع سرمایه گذاری بر روی چه نوع محصول هایی انجام شود كه بتوان در آینده بازارهای كشورهای منطقه را به دست آورد.
*
بای: اقتصاد مقاومتی به معنای بریدن ایران از اقتصاد جهانی نیست. روندهای «منطقه گرایی، جهانی شدن و ملی گرایی» به عنوان نیروهای همگرا كننده، واگرا كننده و حتی هم پوشاننده مورد توجه قرار می گیرند. در واقع، تعامل میان این سه نیرو، سیاست و اقتصاد جهانی را در نظام معاصر نشان می دهد كه ارتباط پویایی با یكدیگر دارند. این سه نیرو نمی توانند از یكدیگر تفكیك شده یا مستقل از دیگری و بدون در نظر گرفتن هم همگرایی و هم واگرایی مورد ارزیابی قرار گیرند. علاوه بر این جهانی شدن، منطقه گرایی و ملی گرایی نباید به عنوان نیروهای مربوطه و هم پوشاننده دیگری در نظر گرفته و مطالعه شوند، زیرا برخی زمان ها این دو عامل با هم در رقابت و ستیز بوده اند و در بعضی وقت ها نیز نسبت به یكدیگر حالت همكاری و تعامل دارند، اما هرگز هماهنگ و سازگار نیستند. ایران باید یك تعادلی میان این نیروها در اقتصاد پساتحریم خود پدید آورد.
**
با توجه به بیانات رهبر معظم انقلاب در ارتباط با تشویق سرمایه گذاری خارجی برای صادرات، در زمینه سیاست خارجی به چه مسائلی باید توجه داشت؟
*روستا: با توجه به تحولاتی كه در سال گذشته در زمینه روابط بین الملل شكل گرفته است، این امیدواری وجود دارد كه در این ارتباط بتوان شرایط بهتری را برای ایران پیش بینی كرد. اما داشتن این ارتباط و این گونه فضا كافی نیست، بلكه تولیدهای رقابت پذیر مبتنی بر تولیدهای بازارهای خارجی و رقابتی بودن آنها نقش مهمی دارد. در این زمینه پیش از اینكه تولید شكل بگیرد، قابلیت های بازاریابی بین الملل و تخصصی نقش مهمی دارد تا دانسته شود كه شرایط رقابت با بازارهای خارجی چگونه است، انتظارها، ترجیح ها و آنچه مشتریان خارجی می پسندند، كدام است و به دنبال آن دریافت كه چه تولیدهایی پاسخ گوی متقاضیان و بازارهای خارجی است. البته در كنار این امر، آمادگی كشور از لحاظ قانونمندی، پشتیبانی و جهت گیری فعالیت های صادراتی را باید یكی دیگر از ركن های موفقیت در زمینه صادرات غیرنفتی دانست.
*
بای: ایران باید در دوران پساتحریم، منطقه گرایی را در اولویت سیاست خارجی خود قرار دهد و سازمان های منطقه ای همچون اكو و ... را تقویت و سیاست انرژی كشور می تواند كمك زیادی به این امر كند.
**
بخش خصوصی چه نقشی می تواند در صادرات غیرنفتی داشته باشد؟
*روستا: یكی از بخش هایی كه می تواند برای توسعه فعالیت های غیرنفتی انگیزه داشته باشد، بخش خصوصی است، اما باید توجه كرد تا این بخش حرفه ای باشد، نه آنكه به صرف داشتن سرمایه، وارد بازار شود. بخش خصوصی حرفه ای معتقد به فعالیت حرفه ای است و شناخت كافی از بازارها و تولیدهای به روز و آمادگی برای رقابت با انواع گروه ها در بازارهای مختلف دارد.
*
بای: متاسفانه به دلایل مختلف سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی در ایران محدود است و نمی‌توان به طور جدی روی آن حساب كرد و به همین دلیل كشور باید فضاسازی برای حضور بخش خصوصی در داخل را انجام دهد و در دیپلماسی اقتصادی ارتباط شایسته ای با سازمان های بین المللی اقتصادی داشته باشد و بتواند مواردی همچون تسخیر بازارها، جذب سرمایه گذاری خارجی و استفاده از فرصت های اقتصادی ایرانیان ساكن خارج از كشور را مورد استفاده قرار دهد.
**
چالش های توسعه صادرات غیرنفتی در ایران چیست؟
*روستا: در زمینه توسعه صادرات غیرنفتی چالش هایی در گذشته وجود داشته است و علاوه بر آن، اكنون در عرصه فعالیت های بخش خرد و كلان اقتصاد چالش وجود دارد. بخش كلان نیازمند حمایت دولت و بسترسازی برای ایجاد شرایط صادراتی است و بخش خرد به یك تحول در مدیریت بنگاه های اقتصادی نیاز دارد. افرادی كه سال های طولانی بیشترین فعالیت های خود را در بازار داخلی متمركز كرده اند، نمی توانند با همان شیوه مدیریت و ابزارها، انتظار موفقیت در بازارهای خارجی داشته باشند. بنابراین باید گفت یكی از بحث های بسیار مهم در صادرات غیرنفتی، سرمایه گذاری بر روی مدیریت حرفه ای است. چون بدون داشتن مدیریت حرفه ای در سطح خرد، تحول اساسی در مدیریت عوامل تولید و فعالیت های بازاریابی نمی توان انتظار موفقیت در حوزه صادرات داشت.
*
بای: درباره عضویت در سازمان تجارت جهانی نیز، مخالفت احتمالی آمریكا تاكنون یكی از موانع آشكار عضویت ایران در این نهاد بوده به گونه ای مانع از مطرح شدن‌ درخواست كشور در شورای عمومی شده است. حتی در صورتی كه ایران به سازمان تجارت جهانی بپیوندد، امكان دارد آمریكا و برخی از متحدان آن به ماده 35 متوسل شوند كه امكان می دهد از اجرای مقررات این سازمان درباره یك عضو تازه تا هر زمان كه بخواهند، خودداری كنند. بنابراین بعید است كه پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی مزایای مادی فوری از لحاظ بهره مندی از حقوق این سازمان برای كشور به همراه داشته باشد اما با توجه به اینكه در آینده تنها تجارت با كشورهای عضو این نهاد برای اعضای آن مقدور خواهد بود (تاكنون 162 عضو دارد)، ‌ایران باید تلاش برای عضویت در این سازمان و جلوگیری از انزوای اقتصادی را جدی تر بگیرد.