انتخاب نام «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» برای سال 1395از طرف رهبر انقلاب؛ در نگاه اول تنها نشان دهنده تاکید ایشان بر اهمیت اقتصاد در وضعیت کنونی کشور است، اما اندکی تعمق نشان می دهد که مساله به اهمیت مقطعی اقتصاد محدود نمی شود و به تقابل حقیقت مکتب اقتصادی واقعیت گرا در تقابل با اقتصاد وهم گرا مربوط می شود.
اقتصاد کلان متعارف که بر محافل کارشناسی و تصمیم گیری کشور سایه افکنده و جاذبه زیادی از طرف تیم اقتصادی دولت نسبت به آن وجود دارد، در بهترین حالت ممکن و بدون اینکه بلای ترجمه ناقص مکاتب فکری غربی بر سر آن آمده باشد؛ که آمده است؛ به رژه اعداد و نمودارهای رنگ پریده، یا همان بخش غیرواقعی، یا همان سفته بازی، یا همان سلطه بخش مالی بر اقتصاد محدود شده است، مساله ای ذهنی است که ارتباط آن با زندگی مردم هر روز کمرنگتر می شود.
تاکید رهبر فرزانه انقلاب بر «اقدام و عمل» در دو سال اخیر به عنوان ترجیع بند اقتصاد مقاومتی و افزودن آن به نام رسمی سال 95 نشان می دهد که معظم له راهی را فراروی مردم، دولت و نخبگان جامعه ایرانی قرار داده است تا از بازی انحرافی گیر افتادن در دام مجادلات سفته بازانه اقتصاد نئوکلاسیک خلاص شوند. زیرا اقتصاد باید در روی زمین قابل رویت باشد، مصادیق رشد اقتصادی باید مشخص باشد، اشتغال باید دارای اسامی افراد مشغول کار شده با هویت مشخص باشد، جای سرمایه گذاری خارجی در مصاحبه های سخنگوی دولت نیست بلکه در کارخانه هایی واقعی است که محصولی واقعی تولید می کنند؛ و فناوری واقعی وارد کشور می نمایند، و در یک اشتراک معنایی کلان مسائلی مماس با دنیای واقعی را شامل می شود و محصور در گفتار و ذهنیات نیست.
اقدام و عمل در اقتصاد؛ مرزبندی روشن بخش واقعی اقتصاد با بخش سفته بازی و ممانعت از نشاندن گفتاردرمانی به جای تولید واقعی است. نمره کارنامه دولتها بر مبنای تعداد دفعاتی که از تولید حمایت لفظی کرده اند، تعداد دفعاتی که خواستار کاهش نرخ بهره بانکی شده اند و تعداد دفعاتی که از عبور از رکود خبر داده اند تعیین نمی شود. وزیر راه نمی تواند به افتتاح 7 هزار کیلومتر راه هوایی بسنده کند، بلکه باید راه واقعی که نیازمند زیرسازی، آسفالت و غیره است هم ایجاد کند!
افزایش نیافتن قیمت دلار در سه سال اخیر در حالیکه میانگین تورم بیش از 16 درصد بوده است افتخار نیست و معدل دولت را بالا نمی برد. زیرا نرخ برابری ارزها فقط یک سری اعداد هستند و تاثیر تقویت مصنوعی پول ملی با پول صادرات مواد اولیه به از بین رفتن مزیتهای تولیدی منجر می شود و بازار داخلی را به واردکننده ها واگذار می کند، حقیقتی که اتفاق افتاده است. ثابت بودن قیمت طلا و سکه که از قیمتهای جهانی تبعیت می کند نمی تواند دستاورد اقتصادی معرفی شود. نادستاورد دولت کاهش شدید صادرات غیرنفتی است.
تاکید رهبر انقلاب بر «اقدام و عمل» یک نه بزرگ به سفته بازی و یک تاکید جدی بر بخش واقعی اقتصاد است که نشان می دهد معظم له از آنچه بر سر اقتصادهای غربی آمده مطلع هستند. درحالیکه اقتصادهای صنعتی گرفتار بحران اقتصادی سال 2008 با اتکا به شاخصهای مالی از 4 سال قبل اعلام کرده اند که از بحران کرده اند، اما وضعیت درآمدهای متوسط مردم در راس سرمایه داری جهانی یعنی آمریکا نشان می دهد که 50 میلیون نفر همچنان کارتن خواب هستند و اشتغال ایجاد شده در مرز خط فقر، یعنی درآمد خانواده چهار نفره معادل 22 هزار دلار، قرار دارد.
«اقدام و عمل» در اقتصاد مبتنی بر مقاومت قابل محصور شدن در نمودارها و اعداد نیست، بلکه باید به طور عینی قابل رویت و استفاده باشد. به عبارت ساده تر باید به کالا و خدمات واقعی تبدیل شود. تاکید بی جایگزین بر اقدام و عمل راه را برای گفتار درمانی در اقتصاد و بازیهای سفته بازانه مالی می بندد و شاخصی عینی و قابل استناد در اختیار مردم و دولت قرار می دهد.
انتهای پیام