اشتباه استراتژیک روحانی در اقتصاد/ مردم مزه کاهش تورم را نچشیدند/ رکود اقتصاد را فریز کرد/ آمریکا در اجرای برجام زیاد شیطنت میکند
محمدرضا باهنر به بیان اشتباه استراتژیک روحانی در اقتصاد و چالش وی در انتخابات آتی پرداخت و با تصریح بر اینکه مردم مزه کاهش تورم را نچشیدند، رکود اقتصاد را فریز کرده و بیکاری غیرقابل تحمل شده، گفت: آمریکا در اجرای برجام زیاد شیطنت می کند.
به سال پایانی دولت روحانی نزدیک می شویم و در این ایام، بازار نقدها به عملکرد اقتصادی دولت یازدهم داغ است. برخی تحلیلگران و کارشناسان معتقدند، حسن روحانی علیرغم شعارهای اقتصادی که سال 92 به مردم داد و توانست با آن وعدهها رای مردم را اخذ کند، ولی در این سه سال در حوزه اقتصاد موفقیت چشمگیر نداشته و چالش اصلی وی در انتخابات بعدی در همین حوزه است. فرصت را غنیمت دانسته و برای تحلیل عملکرد اقتصادی دولت روحانی به سراغ یکی از چهرههای مطرح سیاسی رفتیم که هر چند مهر اصولگرایی بر پیشانی وی خورده است، ولی برخی مواضع اعتدالیاش، در مواقعی وی را در زمره حامیان روحانی هم قرار داده است.
محمدرضا باهنر که خود را در انتخابات مجلس دهم نامزد نکرده بود تا برخی اقدام وی را هوشمندانه ارزیابی کنند، در گفتوگو با تسنیم که در ساختمان مجلس انجام شد، به یک اشتباه استراتژیک دولت روحانی در حوزه اقتصاد اشاره کرد و گفت: تاکید دولت یازدهم بر صرف کاهش تورم بدون توجه به رونق، موجب تشدید رکود و فریز شدن اقتصاد شد و مردم هم مزه کاهش تورم را نچشیدند.
وی با تاکید بر اینکه در خصوص اقتصاد مقاومتی هم طی 26 ماه گذشته اقدام موثری انجام نشده، نقش لغو تحریم و برجام را در حل مشکلات اقتصادی فقط 30 درصد دانست و البته در خصوص برجام هم ضمن حمایت از اقدامات دولت تصریح کرد که آمریکا در خصوص اجرایی شدن برجام زیاد شیطنت می کند.
باهنر در بخشی از این گفتگو ضمن اعلام اینکه نرخ رشد 3.4 درصد سال 93 خیلی دقیق نبود، تصریح کرد که اگر روحانی امسال دو سه اقدام اساسی در حوزه اقتصاد و رفاه مردم انجام ندهد و نرخ رشد را به 3 تا 4 درصد نرساند، در انتخابات بعدی با چالش جدی روبرو خواهد شد.
وی که احمدی نژاد را جزو کاندیداهای اصولگرایان در انتخابات آتی ریاست جمهوری نمی داند، نقدی هم به کابینه اقتصادی روحانی وارد دانست و گفت که در این دولت 10 سرتیپ اقتصادی هستند ولی یک سرلشگر وجود ندارد.
باهنر که قصد دارد پس از پایان عمر مجلس نهم به کار تشکیلاتی و حزبی بپردازد و تمایل و یا درخواستی هم برای قبول مسئولیت در دولت روحانی ندارد، در این گفتگو در خصوص اظهارات اخیر سیف در آمریکا هم نظرات جالبی مطرح کرده است.
مشروح گفت وگوی خبرنگاران اقتصادی تسنیم با محمدرضا باهنر نائب رئیس دوم مجلس نهم به شرح زیر است:
-آقای روحانی سال 92 که نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد، شعارهای انتخاباتی خود را در دو حوزه متمرکز کرد و تقریباً با همان شعارها و وعدهها توانست رأی اعتماد مردم را کسب کند. یکی از آن دو حوزه بخش هستهای و دیگری با توجه به چالشهای پیش روی جامعه موضوع اقتصادی بود که دولت وعده داد با سیاستگذاریهای مناسب برخی مشکلات عمده اقتصادی مردم را در گام اول 100 روزه حل کند. در حال حاضر با نزدیک شدن به آستانه سومین سال انتخاب وی، ارزیابی شما از عملکرد رئیس جمهور در حوزه هستهای و مسائل اقتصادی چیست؟ رئیس جمهور تا چه میزان توانست شعارهایی را که با آنها رأی مردم را کسب کرده بود محقق کند؟
باهنر: انتخاب آقای روحانی در فضای سیاسی ویژهای اتفاق افتاد. معمولاً کاندیداها یک سری برنامه و مسائل مختلفی را در روند انتخابات مطرح میکنند که بعد از پیروزی در انتخابات باید قاعدتاً تلاش خود را برای اجرایی شدن این وعدهها انجام دهند. من قبل از اینکه بخواهم به این سوال پاسخ دهم باید این نکته را بگویم رئیس جمهور یا نمایندگان مجلس و حتی اعضای شورای اسلامی شهر و و روستا همه افرادی هستند که به موجب انتخابات و با رأی مردم به قدرت میرسند و باید در یک سیستم و نظام فعالیت کنند.
البته علیرغم آنکه رئیس جمهور طبق قانون اساسی بعد از مقام معظم رهبری دومین شخصیت سیاسی کشور است، اما رفتارها و عملکرد او منوط به گرفتن یک سری از مجوزها از نهادهای مختلف است. به عنوان نمونه طبق اصل 110 قانون اساسی مقام معظم رهبری بعد از مستشاری با مجمع تشخیص مصلحت نظام سیاستهای کلی نظام را تبیین میکنند. بعد از آنکه سیاستهای کلی نظام تبیین و ابلاغ شد، مجلس، دولت به همراه قوه قضاییه و مجمع تشخیص مصلحت نظام و دیگر دستگاههای حکومتی موظف هستند در آن چارچوب حرکت کرده و مسیرها را بپیمایند.
رئیس جمهور به محض آنکه به قدرت میرسد وزرای خود را انتخاب میکند آنها هم باید اعتماد نمایندگان را جلب کنند. اگرچه انتخاب وزرا ابتدا توسط رئیس جمهور انجام میشود اما تا زمانی که وزرا رأی اعتماد را از مجلس نگیرند قاعدتاً نمیتوانند اقدام به فعالیت کنند.
در همین زمینه نمایندگان مجلس نیز که در روند تصویب قانون هستند باید قوانینی را مصوب کنند که در چارچوب سیاستهای کلی نظام باشد. بنابراین دولت و نمایندگان در زمان انتخابات صحبتهای مختلفی را اعلام میکنند که شاید در بیان آنها خیلی دقت نشود ولی باید این ضابطه وجود داشته و رعایت شود.
برنامههای دولت و رئیس جمهور هم باید در چارچوب سیاستهای کلی باشد اگر فراتر از آنها سیاستگذاری انجام و موضوعاتی مطرح شود؛ اجازه اجرایی شدن آنها را ندارند و باید این مقدمات را رعایت کنند.
- یعنی بخشی از شعارهای اقتصادی روحانی که در زمان انتخابات مطرح شده در این راستا نبوده است؟
باهنر: نه؛ من میخواهم بگویم شعارهایی که بیان میشود باید حداکثر روش اجرایی باشد، مثلاً قانون هدفمندسازی یارانه که تصویب و اجرا شد، یک رئیس جمهور نمی تواند وعده دهد که این قانون را لغو میکند. این موضوع عملاً امکان اجراییشدن ندارد مگر اینکه نخست رایزنیها با مجلس انجام شود؛ کما اینکه این اتفاقات هنوز نیفتاده است. بیشتر رئیس جمهور و نامزدهای ریاست جمهوری و نمایندگان مجلس باید سیاستهای اجرایی خود را برای اجرای قوانین و سیاستهای کلی نظام اعلام کنند نه اینکه بخواهند خود سیاستی کلی را بیان نمایند.
و اما در موضوع مسائل هستهای، باید بگویم این امر در وضعیت ویژه و خاصی انجام شد. روشن بود که باید این کارها در چارچوب سیاستهای نظام انجام شود. با توجه به این مسئله هم خط قرمزهایی را مقام معظم رهبری و مجلس اعلام کردند و هم چراغ سبزها و حمایتهایی ارائه شد، که اگر این موارد وجود نداشت هرگز مسئله هستهای به این مرحله نمیرسید.
بنده با توجه به خط قرمزها، چراغ سبزها، سیاستها و تصمیمات شورای عالی امنیت ملی مجموعه عملکرد دولت یازدهم در خصوص هسته ای را موفق ارزیابی و فکر میکنم کار بزرگ و گران سنگی انجام شده است. مذاکرات نفسگیر دو ساله با گروه 1+5 با همه کارشکنیهای دولتهای بزرگ و با همه توطئههای رژیم صهیونیستی و حتی برخی حکومتهای وابسته به منطقه که میخواستند توطئههایی را ایجاد کنند و با وضعیت سنگین ایران هراسی انجام شد. اما با توجه به تمام این پارامترها عملکرد دولت را در پیش بردن برجام و مذاکرات مثبت ارزیابی میکنم.
* آمریکا در روند اجرای برجام زیاد شیطنت میکند/اروپاییها برای کار با ایران باید از آمریکا مجوز بگیرند
البته برجام تمام شده نیست، بحثهای پسابرجام مطرح است که امروز درگیر آن هستیم. اینکه طرفین به تعهدات خود عمل کنند، یکی از موضوعات اساسی است. یکسری مباحثی وجود دارد که در متن برجام نیست اما میتواند مانع اجرای برجام شود که باید به آنها توجه کنیم. کما اینکه آمریکا از این نوع شیطنتها زیاد انجام میدهد. برای مثال امریکا معتقد است رفع تحریمها به این معنی نیست که شرکتهای اروپایی و آمریکایی با شما رابطه اقتصادی برقرار کنند. آمریکا از آن طرف شیطنتهای خود را انجام میدهند.
همچنین شرکتهای اروپایی اگر قصد همکاری با ایران را داشته باشند باید مجوز همکاری خود را از آمریکا دریافت کنند این امر در حالی انجام میشود که از لحاظ حقوقی مانعی برای همکاریها وجود ندارد اما شرکتها نیز حساب معاملات خود را میکنند و ارتباطاتی با آمریکا و دلار آمریکا دارند.
با توجه به این موضوعات در پسابرجام هنوز مسائل زیادی وجود دارد که باید حل شود. اگر بخواهیم بخش خالی لیوان را نگاه کنیم ایرادات زیادی وجود دارد که اگر برجام اینطور بود بهتر یا طور دیگری بود بهتر میشد. اما اگر بخواهیم نیمه پر لیوان را ببینیم از چهار ماهی که از برجام میگذرد یک سری اقدامات موثر و تأثیرگذاری انجام شده است. البته باید سرعت این فعالیتها بیش از اینها باشد. در همین زمینه مقامات دیپلماسی کشور نیز باید فعال تر بوده و بیشتر تلاش کنند تا کارشکنیها به حداقل برسد.
* 30درصد مشکلات اقتصادی به تحریم و برجام بر میگردد
اما در ارتباط با مسائل اقتصادی مقداری از مشکلات اقتصادی متأثر از تحریم ها بود. البته در دولت دهم بارها اعلام کردیم و در دولت یازدهم نیز متذکر شدیم که 30 تا 40 درصد مشکلات اقتصادی کشور ناشی از برجام و تحریم است و 60 تا 70 درصد متأثر از مسائل داخلی است. سیاستهای بی ثبات و گاه و بیگاه دولتها در کنار برخی از مصوبات مجلس می تواند باعث ایجاد مشکلات در نظام اقتصادی شده باشد.
* اقدام موثری در اجرای اقتصاد مقاومتی در 26 ماه اخیر صورت نگرفت
اواخر سال 92 سیاستهای اقتصاد مقاومتی را در مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی و خدمت مقام معظم رهبری تقدیم کردیم. ایشان نظراتی را در آن اعمال و ابلاغ کردند ولی از بهمن 92 تا اوایل سال 95 اقدام موثری در اجرای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی انجام نشده است. البته کارهای مطالعاتی و تحلیلهایی انجام و برخی دستورالعملها آماده شده ، اما هنوز به حدی که باید، این سیاستها اجرایی نشده است.
شاید یکی از دلایل عمده نامگذاری امسال به اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل نیز تأکید رهبری بر اجراییشدن سیاستهای اقتصاد مقاومتی باشد. این دو واژه اقدام و عمل در سیاست های اقتصاد مقاومتی بسیار مهم است. رهبری مطالبه جدی از دستگاههای حاکمیتی دارد که این سیاستها اجرایی شود. به اعتقاد من هم مقدار زیادی از مشکلات به تحریمها مرتبط نیست و اقتصاد مقاومتی هم ربطی به تحریم ندارد. هر کشوری که اقتصاد آن با اقتصاد بینالملل گره میخورد باید اقتصاد خود را مقاوم کند تا در مقابل حوادث مترقبه و غیر مترقبه ایمن باشد. گاهی حوادث غیرمترقبه مانند سیل و یا کاهش قیمت نفت، بیماری و گاهی هم حوادث مترقبه مانند همین مسئله تحریم پیش میآید که مشکلاتی را برای کشور ایجاد میکند. نباید اقتصاد به سمت تک محصولی حرکت کند، چرا که با کاهش قیمت نفت کشور متأثر خواهد شد. البته این حوادث مترقبه و غیرمترقبه میتواند دست ساز انسان یا طبیعی باشد.
اقتصاد باید در مقابل این تغییرات مقاوم باشد. اقتصادهای بزرگ دنیا هم به این موضوعات توجه کرده و سعی میکنند اقتصادشان هر روز توسعه پیدا کند. ما نیز این کار را باید انجام دهیم. هم گلایه و هم صحبتهایی مطرح شده اما در مجموع رفتار اقتصادی دولت ظرف دو تا سه سال گذشته را باید مبتنی بر چهار شاخص اعلام کنیم.
اصولاً همه دولتها در دنیا به چهار شاخص کلان حساس هستند. مسائل ریشهای از جمله امنیت، رفاه، سطح عمومی قیمتها و رشد قیمتها که به آن تورم نیز میگویند در کنار رشد اقتصادی شاخصهای حساس کشورها به شمار میآید. همچنین ضریب اشتغال برای حکومتها بسیار موثر است زیرا این موضوع برای خانوادهها و شهروندان نیز مهم است. بالاخره هر تعداد افراد که در خانوارها بیکار باشند خود خانواده رنج میبرد. دیگر شاخص اساسی را باید توسعه انسانی به شمار آورد. در حال حاضر نمیخواهم وارد نقد دولت نهم و دهم شوم اما دولتی که دولت یازدهم تحویل گرفت این شاخصها به شدت آسیب دیده بودند.
*مردم مزه کاهش تورم را نچشیدند/رکود اقتصاد را فریز کرده
تورم نقطه به نقطه 45 درصدی و رشد اقتصادی تا منفی 5.6 درصد و نرخ بیکاری بسیار سنگین بود. بالاخره این دولت یک وضعیت رکود تورمی با قفل شدن بنگاههای اقتصادی را تحویل گرفته بود. اگر بخواهیم عملکرد دولت یازدهم را نقد کنیم دولت این شاخصها را هدفگذاری و برای بهبود آنها برنامههایی را تدوین کرد که یکی از اصلیترین آنها شاخص تورم بود و در این کار بسیار موفق عمل کرد و توانست آن را کنترل کند. البته حس مردم ممکن است با واقعیت فرق کند اما ما باید واقعیت را مطرح کنیم.
در همینجا میتوان نقدی به دولت وارد کرد و من هم معتقد به این نقد هستم که در یک رکود تورمی ما اگر فقط کاهش تورم را هدف قرار دهیم این موضوع به دامنه رکود اضافه میکند. به عبارتی تورم 45 درصد را دولت هدفگذاری و آن را به 9 درصد رساند اما این امر به معنی عامیانه یخ زدن همه چیز در اقتصاد بود و به عبارتی فریز شدن را به دنبال داشت. البته در برخی از بخشهای اقتصادی پیشران کشور کارهای مهم انجام شده اما این رکود مزه کاهش تورم را به دهن خانوارها نچشانده است.
*بیکاری غیرقابل تحمل شده/امروز اقتصاد در یک نقطه استثنایی است
متأسفانه وضعیت بیکاری در کشور غیرقابل تحمل شده و وضع تولید نیز به این گونه است که شاید اگر اغراق نباشد باید بگویم امروز در یک نقطه استثنایی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی قرار داریم، تصور کنید از یک جهت انواع کالاها را تولید میکنیم اما مشتری وجود ندارد. یک زمانی میبایست در صف آهن، سیمان و حتی پودر لباسشویی میایستادیم اما امروز به زور تبلیغات و رسانه مردم را تحریک به خرید کالا میکنند. خانههای خالی زیادی در کشور وجود دارد که مشتری ندارد، ماشینهای صفرکیلومتری در انبارها مانده که خریداری ندارد، حدود یک میلیون تن فولاد در کارخانهها آماده فروش است اما در انبارها قرار دارد. آنقدر انبار کارخانههای سیمان پر شده که آنها کلینکر را پودر نمیکنند زیرا نگهداری پودر سیمان برای آنها سخت است، بلکه کلینکر را انبار کرده و هر زمان که مشتری پیدا کردند آن را پودر و به دست مشتریان میرسانند. این وضع علتهای بسیاری دارد برخی به تحریم و برخی دیگر به سیاستهایی که در گذشته اعمال شده بر می گردد که البته آن سیاستها قابل نقد است.
- انتظار کاهش قیمتها را دارند؟
باهنر: انتظار تورمی فعالان اقتصادی کاهنده است که همین موضوع باعث شده همه مصرفکنندگان خرید را به تأخیر بیاندازند. این درحالی است که انتظار تورمی باید فزاینده بوده و مردم خرید خود را به جلو بیاندازند نه آنکه آن را به تأخیر بیاندازند.
* اشتباه استراتژیک دولت روحانی چه بود؟
- رئیس جمهور، رئیس کل بانک مرکزی و برخی دیگر از اعضای اقتصادی کابینه طی این دو سه سال مدام تأکید میکردند که ما تورم را همچنان کاهش خواهیم داد و به عبارتی خودشان به انتظار کاهنده تورم دامن زدهاند.
باهنر: نقد اصلی من هم همین است. در رکود تورمی اگر ما بخواهیم برای اصلاح هدفگذاری کنیم نباید فقط به کاهش تورم متمرکز شویم. اگر قرار بود تصمیم گیر باشم تورم 9 درصدی را هدفگذاری نمیکردم بلکه تورم هدف را 20 درصدی قرار میدادم. در عوض رونق را هدفگذاری میکردم. در حال حاضر هم این اتفاق افتاده است، انتظارات تورمی چون کاهنده است همه خریدها به تأخیر افتاده است. امروز حدود 300 تا 500 هزار واحد مسکونی آماده در تهران وجود دارد اما این به معنی این نیست که در تهران مشتری خانه وجود ندارد اما تعداد زیادی از آنها چون پول ندارند وارد این تقاضا نمیشوند. در کنار این موضوع متقاضیانی هستند که خرید خود را به تأخیر انداخته و هنوز امید به کاهش قیمت خانه دارند.
اگر بخواهیم موردی نگاه کنیم دولت در مدیریت تورم بسیار موفق عمل کرد و رکود را از منفی 5.6 درصد نجات داد. البته هنوز برای سال 94 اعداد و ارقام نهایی نشده، دولت انتظار 0.7 درصد یا یک درصدی را برای رشد اقتصادی درسال 94 دارد اما فکر میکنم این رشد صفر است. البته تصور میکنم همین رقم درسال 94 نهایی باشد بالاخره ما از یک رشد منفی 5.6 درصدی به صفر رسیدیم و این یعنی 5 درصد رشد.
* نرخ رشد 3.4 دصدی سال 93 دقیق نبود/رشد امسال به 3 یا 4 درصد نرسد، روحانی با چالش جدی مواجه خواهد شد
- البته درسال 93 یک رشد مثبت3.4 درصدی در اقتصاد اعلام شد اما بعد از آن در سال 94 وضعیت بدتر شد.
باهنر: شاید سال 93 نیز یک سری از آمارها شتاب زده بوده است. اما اگر در سال 95 دولت رشد اقتصادی را تکان جدی ندهد و به عدد سه یا چهار نرساند فکر میکنم گرفتاریها سنگین خواهد شد و آقای روحانی با چالشهای جدی روبرو خواهد شد. اینکه دولت تا چه مقدار میتواند این کارها را انجام دهد و چه مقدار نمیتواند انجام دهد جای بحث دارد. در حال حاضر شرکتهای خارجی حضور جدی در بازار ایران دارند؛ البته اینکه میگویند حضور شرکتهای خارجی بیشتر صحنه سازی است را بنده قبول ندارم بنگاههای اقتصادی دولت که بیکار نیستند صحنه سازی کنند.
* خودروسازی که پُکیده است
تسنیم: البته برخی میگویند آنها برای ارزیابی وضعیت موجود آمدهاند؟
باهنر: طبیعی است فرض کنید یک خودروساز خارجی بخواهد با یک خودروساز داخلی وارد همکاری شود باید تمام موضوعات همکاری را مورد بررسی قرار دهد . به عنوان نمونه وقتی خودروساز خارجی به سراغ سایپا میرود و وقتی دفاتر این شرکت را که به اعتقاد من پُکیده است میبیند، عملاً وارد همکاری نخواهد شد و سایپا باید اقدامات لازم را برای همکاری با شرکای خارجی در بخش اصلاح مالی انجام دهد.
اینکه میگویم پکیده است را باید ببخشید اما از بعد اقتصادی این صحبت را مطرح میکنم؛ الان بروید در شرکت سایپا همه چیز مرتب و تر و تمیز و تولید نیز انجام میشود ولی در اعداد و ارقام میبینیم که این خودروساز حدود 4 هزار میلیارد تومان بدهی دارد که همین موضوع باعث میشود شرکتهای خارجی به آن اعتماد نکنند حتی سیستم بانکی هم بخواهد با یک بانک قدرتمند اروپایی همکاری کند باید بخش اعتماد سازی را انجام دهد. در شراکت های بین المللی باید ال سی یک بانک داخلی مورد تأیید باشد آنها اول میبینند این بانک با چه میزان معتبر و سپس اقدام به همکاری میکنند.
به اعتقاد من بانک ممکن است دو روزه اعتبار خود را از دست بدهد اما در طول 10 سال باید اعتبار خود را برگرداند که این موضوع بسیار زمانبر است. مثل یک تاجر در بازار میماند که 50 سال کار میکند اما وقتی یک چک برگشتی دارد اعتبار 50 ساله خود را از دست میدهد بنابراین این نیست که نخواهند با ما همکاری کنند ولی ما باید اقدام لازم را برای اصلاح ساختارهای کشور انجام دهیم تا مقاوم باشیم.
*کاهش تورم عدد سازی نیست/ برخی بنگاه ها ورشکست شدند ولی اعلام نمیکنند
در حال حاضر تورم پایین آمده و به اعتقاد من در حد عددسازی هم نیست. همچنین شورای پول و اعتبار نرخ سپرده و تسهیلات را پایین آورده اما آیا شما فکر میکنید در کشور کسی بتواند پول 20 درصدی بدست آورد. در بازار آزاد اگر کسی گیر داشته باشد باید پول را با 20 تا 30 درصد بگیرد یا همین بانکها و موسسات با ترفندهایی رسماً تسهیلات را 20 درصد اعلام میکنند اما در فرمول سود را تا 28 درصد نیز میرسانند. علت چیست؟ تورم که پایین آمده مصوبات دولت نیز انجام شده پس چرا نرخ سود پایین نمیآید؟ یکی از دلایل این موضوع را باید وجود یک سری بنگاهها در کشور که عملاً ورشکست شده اما آنها فکر میکنند میتوانند خود را نجات دهند دانست زیرا آنها پول را با قیمت گران در بازار میگیرند. دقیقاً مثل آدمی است که در مرداب گیر کرده و دست و پا میزند.
- خود بانکها نیز این گونه بوده و از بانکهای دیگر پول با نرخ بالا میگیرند.
باهنر: واقعاً هنوز در ایران جا نیفتاده که اگر بنگاهی ورشکست شده رسماً این موضوع را اعلام کنند. چرا که به اعتقاد من از نظر اقتصادی به نفع خود بنگاهها است اما آنها فکر میکنند ورشکسته نیستند و مرتب در مرداب دست وپا میزنند. این موضوعات باید در ساختار اقتصادی کشور اصلاح شود. از طرف دیگر باید طرف تقاضا تحریک شود البته من نمیگویم که مصرفگرایی در اقتصاد تبلیغ شود اما باید کالا به گونه ای در کشور تولید شود که مشتری داشته باشد.
به عنوان نمونه در بازار لباس 5 تا 10 میلیارد دلار در سال مشتری در کشور وجود دارد اما متأسفانه 80 درصد آن قاچاق است . این در حالی است که کالای ایرانی مرغوب در کشور تولید میشود اما چون کالا در کشور گران تمام شده و قیمت آنها بالاست؛ خریدار زیادی ندارد. برای حمایت از تولید داخل باید با کنترل مرزها مانع ورود کالاهای قاچاق به کشور شویم. در فرانسه اگر قیمت سیگار 20 تومان باشد 80 تومان بر روی آن مالیات دریافت و در نهایت 100 تومان به فروش می رسانند. حتی بنزین هم در برخی از کشورها ارزان شده ولی در تعدادی از کشورهای اروپایی 2 دلار به فروش میرسد. یکی از این دلایل را باید بسته شدن مسیر قاچاق در این کشورها دانست اگر ما هم مانع قاچاق کالا به کشور شویم فقط در بازار لباس و کفش سالی 10 میلیارد دلار می توانیم در کشور تولید و حتی به فروش برسانیم. اگر برندهای داخلی تبلیغ شود به غیر از جمعیت 70 میلیونی کشور حتی بازار 400 میلیونی منطقه را هم می توانیم بدست آوریم. ما برای لباس و کفش از لحاظ کیفیت حرف برای گفتن داریم کما اینکه مارکهای کیف و کفش ایرانی هست که در همین بازار یک جفت کفش و کیف آن را 6 میلیون تومان به فروش میرسانند.
- شما نقد اصلی به عملکرد دولت را تمرکز صرف بر کاهش تورم بیان کردید، اما شاهد بودیم در اواخر سال 93 برخی اعضای کابینه هم این نکته را هم تأکید میکردند به عنوان نمونه آقای نعمتزاده اشاره کرده که کاهش تورم تا این میزان کافی بوده و باید به سمت رونق حرکت کنیم که ظاهراً در دولت خیلی به این حرف توجه نشد. در سال 94 هم نامه 4 وزیر که علنی شد در آن به همین نکته اشاره شده بود که در حال حاضر معضل کشور بحث تقاضا است و باید به این قضیه توجه کنیم در غیر این صورت با بحران شدیدی روبرو میشویم. ارزیابی شما را در این زمینه چیست؟ به نظر شما در کابینه اقتصادی دولت روحانی چه جریانی حاکم بود که به این حرفها و انتقادها گوش نکرد؟
باهنر: ببینید، اگر بخواهیم به دولت آقای روحانی نمره بدهیم من نمره قبولی مثبتی را میدهم و موفق بوده است. اگر فردی یک دیکته نوشت و دو غلط داشت نمی شود به او بگوییم رد است. اگر بخواهم خیلی روشن عدد بدهم ما باید کسی را نقد کنیم که تورم را به 40 درصد رساند یا اینکه کسی را که می خواهد به 9 درصد برساند. نباید بگوییم یک شلاق به آن و یک شلاق به این یکی بزنیم این بی عدالتی است. اینکه کنترل تورم را باید رها و به رونق تمرکز کرد یک تحلیل اقتصادی است. ممکن است در دولت یک وزیر این حرف را بزند و دیگری نظر دیگری داشته باشد.
*دولت روحانی 10 سرتیپ اقتصادی دارد اما یک سرلشگر ندارد
- جریان غالب در کابینه اقتصادی دولت روحانی چیست؟
باهنر: اشکال دولت این است که 10 تا سرتیپ اقتصادی دارد اما یک سرلشگر ندارد. یعنی یک جمع کننده وجود ندارد. درست است رئیس جمهور خود در این موضوعات توانمند و مسلط است و سعی میکند از خرد جمعی استفاده کند اما اینکه یک نفر بایستد و همه اینها را به خط کند نیست. هر کدام یک مرجع تقلیدند و فتوا، نقد و عملیات انجام میدهند، آقای نعمت زاده میگوید بنگاههای ما نقدینگی ندارند و از بانک مرکزی درخواست سرمایه برای بنگاهها میکند. از آن طرف بانک مرکزی میگوید اگر بخواهم خط اعتباری ایجاد کنم عملاً یعنی پول بدون پشتوانه وارد جامعه شده است.
کما اینکه در گذشته نیز بانک مسکن 300 هزار میلیارد تومان خط اعتباری از بانک مرکزی دریافت کرد. اگر بخواهیم بار دیگر این موضوع را تکرار کنیم تورم مدیریت شده افزایش خواهد یافت و شاید یک استدلال دیگری نیز داشتند که من نیز به آن معتقدم بنگاه نقدینگی برایش خیلی مهم است اما از آن مهمتر مشتری است.کارخانه سیمانی که دارد ورشکست میشود یکی دوسال پیش کار میکرد اما چرا باید امروز ورشکست شود.
برای اینکه محصول آن در بازار خریداری ندارد، اگر کالای آن را بخرند که دیگر این واحد تولیدی به دنبال تسهیلات نمیرود. چرا که اصلاً نیازی به دریافت تسهیلات ندارد. اگر سایپایی که یک زمان 500-400 هزار خودرو تولید می کرد بتواند آنها را بفروشد، دیگر نیاز نبود این همه وام بگیرد. در حال حاضر کالاها در انبارها وجود دارد و باید طرف تقاضا تحریک شود. البته تحریک تقاضا در مواقعی با یک قرص مانند وام خودرو انجام میشود که براساس آن وامی ارائه شد و تعدادی از محصولات به فروش رفت اما این تعداد محصول فقط حاصل دو ماه فعالیت کارخانه است. در طول سال آنها بیش از یک میلیون خودرو تولید میکنند که این خودروها باید مشتری داشته باشند همه اینها زیر بار وام های گران قیمت خفه خواهد شد. بنابراین میخواهم بگویم سیاستهای اقتصادی را نباید نقد کنیم بله ممکن است آقای سیف و آقای نعمتزاده هر کدام صحبتهایی را مطرح کنند.
- به هر حال به نظر میرسد نظر آن چهار وزیر که در نامه اعلام شده بود درست باشد.
باهنر: اصلاً اینگونه نتیجه گیری نکنید. یک موضوعی میان اقتصاددانان مطرح است که اگر یک سوالی را از 10 اقتصاددانان بپرسید هر کدام جواب متفاوتی را بیان می کنند. اصلاً ریاضی نیست که 2×2=4 میشود. در اقتصاد 2×2 را 8 میگویند حالا اگر زیاد اصرار کنید 6 میگویند اما هیچ وقت 4 تا نمیشود. نمیشود بگوییم که آن چهار نفر درست میگویند دو نفر دیگر اشتباه میگویند مثل اینکه بگوییم فرید من درست گفته یا کینز. مهم این است که دولت به یک وحدت نظر برسد و کار را به جلو ببرد البته من هنوز هم امیدوارم.
از یک طرف هشدار میدهم و از طرف دیگری امیدوار هستم فکر می کنم دولت یازدهم کارهای خوبی کرده است و دستش هم درد نکند.اما باید دو سه تا کار درست و حسابی و جدی در سال 95 انجام دهد. یا بخشهایی از سیاست های اقتصادی مقاومتی را اجرایی کند تا مزه این اقتصاد مقاومتی زیر دندان مردم برود.
ممکن است مطالعات، کارگروه و مصوبات بگذارند اما آنجایی که مردم باید احساس کنند را باید هدفگذاری کنند. مسئله اشتغال موضوع بسیار مهمی است و دولت باید توجه ویژهای داشته باشد.
- با همه این توصیفات ولی مردم هنوز توقع ارزانی کالاها را دارند.
باهنر: نه؛ ارزانی بیش از این نباید انجام شود به اعتقاد من ارزانی بیش از این به صرفه نیست. یک لیتر شیر برای دامدار خیلی گرانتر از این است که دولت از او خرید میکند. قیمت باید به گونهای باشد تا دو طرف مصرف کننده و تولیدکننده متضرر نشوند. یک سازمانی نیز تحت عنوان حمایت از تولیدکنندگان و مصرف کنندگان وجود دارد که باید این مسئولیت را به نحو احسن انجام دهد.
* نظر باهنر درباره اظهارات اخیر سیف در آمریکا
- رئیس کل بانک مرکزی در اجلاس بهاره بانک جهانی صحبت هایی را در مورد برجام مطرح کرده است نظر شما در این رابطه چیست؟ به اعتقاد سیف تاکنون برجام هیچ عایدی برای ایران نداشته است؟
باهنر: سیف در آنجا صحبتی کرد که به مجامع بین المللی بگوید بد عمل میکنند. این به معنای این نیست که حرفی که آنجا زد صددرصد دقیق باشد. اگر سیف گفته سوئیفت راه نیفتاده است، از نظر فنی خبرنگاران را به بانک مرکزی برده و اتاق سوئیفت را به آنها نشان داده است اما باید در آنجا (آمریکا) داد بزند. ما در این قضایا یک پارادکس داریم که افکار عمومی باید این موضوع را بپذیرد. در زمان برجام هم اینگونه بود. وزیر خارجه در مذاکرات اعلام میکرد که شما کوتاه نمی آیید و فقط در حال امتیاز گرفتن از ما هستید. از طرف دیگر در ایران اعلام میکرد که ما امتیازهای خوبی را دریافت کردهایم. ما این دو تا ادبیات را باید بپذیریم . آقای ظریف برای اینکه در ایران محکومش نکنند نمی تواند در امریکا بگوید که الحمدالله شما خوب عمل کردید معلومه باید بگوید بعد عمل کردید.
- همین موضوعات را چرا خود دولت اعلام نمیکند؟ هنوز هیچ کدام از مسئولین دولتی در مورد اظهارات سیف مطلبی را بیان نکردهاند.
باهنر: یک چیزهایی نگفتی است اینها را که نمیشود در رسانه های عمومی دنیا مطرح کرد. سیف یک حرفی در آمریکا زده و نباید در ایران بگوید که دروغ گفتهام. این موضوعات را رسانه ها باید متوجه باشند.
*دولت میگوید در حذف سه دهک پردرآمد مشکل دارد ما میگویم نباید داشته باشد
- بحث حذف سه دهک پردرآمد از دریافت یارانهها که در مجلس مصوب شد هنوز دولت با این موضوع موافق نیست. به نظر شما این امر در نهایت به چه شکل اجرایی خواهد شد؟
باهنر: آقایان می گویند ما در اجراء مشکل داریم. ما میگویم نباید مشکل داشته باشید.
- یکسری افراد بحث های انتخاباتی را پشت نظرات دولت درباره یارانه مطرح می کنند.
باهنر : این موضوعات همه جا هست ممکن است نمایندگان هم حرف انتخاباتی بزنند یا دولت هم حرف انتخاباتی بزند که کم لطفی است و نباید این کار را انجام دهند. بالاخره در زمانی که قانون هدفمندسازی یارانه ها مطرح شد همه منابع حاصل از اجرای آن فقط در قالب یارانه نقدی به مردم ارائه شد در حالی که قرار بود 30 درصد از این منابع در اختیار بخش تولید قرار گیرد. اما متأسفانه پولی به بخش تولید اختصاص پیدا نکرد. بالاخره باید در این رابطه تصمیمگیری شود. امروز هم بستگی دارد از چه زاویه ای به این موضوع نگاه کنیم. یکی میگوید این خانواری که 3 میلیون درآمد دارد گرفتار مشکلات اقتصادی است. اما ما میگویم کسی که 3 میلیون تومان درآمد دارد 150 هزار تومان نه او را فقیر و نه ثروتمند میکند بنابراین این می تواند از این 150 هزار تومان صرف نظر کند.
ما نمیگویم آنها پولدار و مرفه هستند اما آنها میگویند او گرفتار است و باید یارانه بگیرد. سال گذشته در کشور 45 هزار میلیارد تومان در قالب قانون هدفمندی پول به مردم داده شده است در حالی که کل بودجه های عمرانی 10 هزار میلیارد تومان بود اگر همین 40 هزار میلیارد تومان صرف هزینه های عمرانی می شد چقدر اشتغال و گردش اقتصادی ایجاد میشد.
*احمدی نژاد کاندیدای اصولگرایان در انتخابات آینده ریاست جمهوری نیست
- یک نقل قول شده که آقای روحانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام در زمانی که سیاست های کلی برنامه ششم مصوب می شد یکی دو بار غیبت داشتند و دلیلش مخالفت وی با برنامه بود.
باهنر: از خود آقای روحانی بپرسید.
- به نظر شما رضایت مردم از عملکرد اقتصادی روحانی در سال 95 به حدی خواهد بود که بتوانند در انتخابات بعدی پیروز باشد؟
باهنر : در حال حاضر در این مورد نمیشود پیش بینی کرد. ضمن اینکه من مجموعه عملکرد دولت را خوب ارزیابی می کنم اما باید در سال 95 چند قدم قدرتمند برداشته شود تا ذائقه مردم خروج از رکود را حس کند و الا اگر این روال ادامه داشته باشد فضا برای مردم سنگین خواهد شد.
- احتمال حضور آقای احمدی نژاد در انتخابات بعدی هست؟
باهنر: این را هم از خود آقای احمدی نژاد بپرسید.
- اگر شرکت کند به نظر شما تأیید صلاحیت میشود؟
باهنر : از آقای جنتی بپرسید.
- اصولگرایان غیر از آقای احمدی نژاد کاندیدای مطرح دیگری هم دارند؟
باهنر: احمدی نژاد کاندیدای اصولگرایان نیست این موضوع را خود او هم چندین بار اعلام کرده است.
- شخص مطرحی به غیر از آقای احمدی نژاد در میان کاندیدای اصولگرایان هست؟
باهنر: فراوان هستند و باید دعا کنید کم بشوند.
- شما بعد از اتمام دوره مجلس برنامه خاصی دارید؟
باهنر: به مسائل سیاسی و تشکیلاتی می پردازم.
- احتمال دارد که در دولت روحانی یک مسئولیت بگیرید؟
باهنر: نه، تصمیمی ندارم. در حال حاضر هم پیشنهادی به من نشده است.
انتهای پیام