دست پخت مردمان این سرزمین یعنی سفال، تغذیه روح جهانیان شده و حالا این گل جان گرفته و حاصل خلق هنر با خاک سرخ در جهان شهره شده و میخواهد به ثبت جهانی برسد. حتی سفالهای چینی هم نتوانسته با آن رنگ و لعابش و قیمت ارزانشان دل هنر دوستان را ببرد و در رقابت با سفالهای لالجین رنگ باخته است و حالا به " یِی تِمن" همدانیها سالانه 31 میلیون دلار اضافه شده است.
از کجا معلوم؟ شاید خداوند، انسان را با خاک سرخ لالجین و آب گنجنامه ساخته است. گنجنامهای که حکایت و داستانی از گنج دارد. اگر گنج آن را آبشار خروشان و تپه سرسبز عباس آباد بدانیم، غلو نکردهایم. این را من نمیگویم بلکه خشایار شاه هم به آن معتقد بوده و این را میتوان از انتخاب هگمتانه به عنوان پایتخت تابستانی هخامنشیان و یادگاری نویسی خشایار شاه پسر داریوش کبیر بر روی سنگ خارا در منطقه گنجنامه دریافت.
به نظرم هخامنشیان در انتخاب چنین مکانی برای اسکان شان خوش سلیقه بودند چرا که همدان، شهر همه دانان سرسبزی عجیبی دارد که قابل وصف نیست و فقط باید دید. همدان، دشت و کوهستان و تاریخ را با هم دارد و برای خنک شدن از نسیم بهشتی و دیدن چشم اندازهای طبیعت نیازی به سفر به روستاهای ییلاقی دیوین، دره مرادبیک و امام زاده کوه نیست بلکه میتوان از ابتدای چراغ قرمز(ورودی همدان) با مشاهده الوند بر سر همدان از زندگی لذت برد.
تهرانیها به دماوندشان مینازند و همدانیها به الوندشان. همدانیها را میتوان با انصاف شان، به قانع بودن، لبخندشان و تمیز بودن شهرشان شناخت. اینجا مردم با گنجشکها کاری ندارند و گنجشکها هم از انسانها ترسی ندارند.
این شهر تمیز است و مردمانش در نگهداری از شهرشان کوشا هستند و این را میتوان از سالم و نو ماندن بنزهای 230 چراغ خربزهای شهر دریافت. این را هم بدانید که دستپخت همدانیها حرف ندارد و ترشیها و مرباهای آن شهره است. تقریبا غذای همه رستورانهای شهر خوشمزه است.
به جرات میتوان گفت که قیمت محصولات در بازار همدان با قیمت کالاهای ته لنجیهای آبادان برابری میکند.
اکثر همدانیها معتقدند که در " همدان، شهر مِن، یی تِمَنم، یی تِمَنه" این بدین معناست که همدانیها پولشان را بیخود خرج نمیکنند و به عبارتی برای پول ارزش قائلند. به قناعت کاری معروفند و به همین خاطر است که به ندرت فقیری در این شهر یافت میشود و اکثر مردم شهر درآمدی بیش از متوسط دارند.
اگر به همدان آمدید دیدن آوازخوانی شاعران در کنار آرامگاه باباطاهر در روز جمعه و تماشای آوازخونی پیرمردها در پارک مردم را از دست ندهید. میتوانید علاوه بر سفالهای میناکاری ساخته دست هنردمندان، سیرهای امام زاده کوه و شیرمال، کماج، انگشت پیچ و حلوازرده، ساعت شنی را هم به یادگار ببرید. جالب است بدانید که مردم همدان از انتظار کشیدن پشت چراغ قرمز کلافه نمیشوند چون چراغ قرمزها شکل ساعت شنی دارد و رانندگان با دیدن آن سرگرم میشوند.
به اکوتوریستها و کوهنوردان توصیه میشود طبیعت گردی در تونل زیبای برف با قندیلهای زیبا در بالاتر از امام زاده کوه و پیاده روی در دره مرادبیک با چشم انداز گل زرد، قدم زدن در میان گلهای شقایق دشتها و گندم زارها و آب تنی در آب گرم همدان را از دست ندهند.
این شهر بزرگانی همچون بوعلی سینا، شهید سردار شمسیپور، باباطاهر و محمودی وثاق شاعر دوست این سرزمین و سرمایه گذارانی همچون دکتر مکارچی و حاج محمد تقی علاقمندیان را در خود جای داده است.
دانشگاه بوعلی سینا با قدمت حدود 40 سال و با معماری زیبایش و سرسبزی بینظیرش در سطح 122 هکتار در پای کوه الوند خودنمایی میکند. این دانشگاه در سال 1350 با همکاری دولت فرانسه بنا شده است. زیبایی الوند از پشت دانشکده کشاورزی دانشگاه نمایان است و گلها، درختان توت و چغاله بادام و دریاچه این دانشگاه، زیباییهای بهاره دانشگاه را دوچندان کرده است.
همه اصفهان را با سی و سه پل، کاشان را به گلهای محمدی، شیراز را به حافظیهاش و عطر بهارنارنجش و یزد را با خانههای تاریخیاش میشناسند اما تا چه اندازه همدان، طبیعت و آثار تاریخیاش را میشناسیم. شاید ما ایرانیها غار علیصدر و آرامگاه بوعلی سینا، باباطاهر و طبیعت زیبای گنجنامه را دیده و یا از آنها شنیده باشیم اما تا چه اندازه برای معرفی استان همدان تبلیغ شده و برای برداشت سیر در امام زاده کوه جشن گرفتهاند و برای سفالهای لالجین جشنواره برگزار کردهاند؟!
جا دارد دستگاههای ذیربط همچون میراث فرهنگی، شهرداریها و انجمنهای گردشگری برای معرفی هرچه بهتر همدان بکوشند و هموطنان را به دیدن همسایه الوند دعوت کنند.
انتهای پیام