حضور در تالار معاملات بورس اوراق بهادار تهران در آخرین روز معاملاتی این هفته همچون روزهای قبل توام با فضایی رخوت آور و خنثی است که می توان اوج بی انگیزگی معاملات سهام را حتی در چهره کارگزاران حاضر در تالار شیشهای مشاهده کرد.
در روزهایی که رکود همچنان بر کسب و کار سایه انداخته، اندک معامله گرانی که تالار شیشهای را مکانی برای سر و گوش به آب دادن و یا دست کم شنیدن خبرها و شایعه های دست اول میدانند، برای خبرنگار فارس می تواند سوژههای به درد بخوری باشد.
در همین زمینه خانمی سهامدار که سراسیمه پای یکی از مانیتورهای بورس تهران در حال رصد نماد های معاملاتی است در پاسخ به این پرسش که شرایط بازار را چگونه میبیند؛ می گوید: شرایط کلی بازار سهام در وضعیتی گیج آور و سردرگم قرار دارد که میل بسیاری در ان برای گرایش به ریزش و افتادن در سراشیبی دیده می شود.
یک آقای مهندس مکانیک که در کنار مانیتور دیگری ایستاده معتقد است: بازار سهام در حال حاضر باید با اصلاح قیمتی سهام خودروییها خود را راضی نگه دارد. اغلب نقدینگی با خبرسازی های گسترده پس از برجام در گروههای بانکی و خودرویی متمرکز شد، در حالی که رشد قیمت سهام با واقعیت های عملیاتی این شرکتها همسو نبود.
وی معتقد است: بورس تهران هم اکنون در شرایط انتظار و کمبود نقدینگی پای اصلاح قیمت سهام شرکتها نشسته و باید دید چه زمانی بازیگران بزرگ بازار تصمیم می گیرند که روند بازار را تغییر دهند.
حسین زاده سهامدار دیگری است که خود را بازنشسته یکی از نهاد های عمومی معرفی می کند و حاضر می شود با خبرنگار فارس هم صحبت شود. وی گوید: بورس بستر اقتصادی مورد نیاز جامعه است که سرمایه های سرگردان و خرد را در خود جمع می کند تا سرمایه های درشت برای بنگاههای اقتصادی فراهم شود و این واحد ها بتوانند به کارشان گسترش دهند.
وی افزود: این فلسفه بورس است که با مشارکت جزیی و کوچک از سهام شرکت ها ، اصل اسلامی مضاربه در بورس اتفاق می افتد.
این سهامدار گفت: بهترین معامله برای جامعه مطابق با اصل مضاربه؛ بورس اوراق بهادار است که سرمایههای خرد مردم تجمیع و برای راه اندازی طرح های توسعه ای شرکت ها تجهیز می شود.
در این بین سازمان بورس باید مطابق با وظایف خود شرکت هایی که از نظر شفافیت مالی، تولید و سودآوری در رتبه بهتری قرار دارند، را به مردم معرفی کند و مردم پس از تجزیه و تحلیل روی یکی از این شرکت ها سرمایه گذاری کنند. برخی که در بورس سرمایهگذاری کردهاند سرمایه خود را از دست داده و با زیان از بازار خارج شدهاند.
در این بین یک سهامدار دیگر که کنار وی نشسته می گوید: الان 300 شرکت بزرگ زیر نظر بورس است . مگر چند شرکت زیر نظر این نهاد قرار دارد که از شرکتها بابت شفافیت اطلاعات مالی حساب کشی کنند؟
وی گفت: در حال حاضر اداره مالیات با این همه قدرت باز هم نمیتواند بفهمد که در شرکت ها چه می کنند . حتی اگر هم بفهمد، آنقدر فساد گسترده است که با یک سررسید می شود یک ممیز مالیاتی را خرید. هلدینگ های فلان و سرمایه گذاری بهمان آیا نمی تواند یک مامور را بخرد؟ در برخی جاها اگر شفاف سازی شود، منابع کلان زیادی را رو می کند.
آنچنان مسائل پنهان در یک کار وجود دارد که وقتی هر روز جلو تر می روید می بینید که چقدر تفکر ما پایین تر بوده و چه فکر می کردیم و چه شده است.
این سهامدار گفت: در حال حاضر برای یک جریمه رانندگی می شود با وجهی اندک برخی ماموران را به راه آورد، حال ببینید هلدینگی که میلیارد تومان پول را جابجا می کند، آیا امکان زد و بند ندارد؟
در ادامه این گفت وشنود حسین زاده با بیان اینکه در کشورهای عرب و یا چین و اروپا هم زد و بند وجود دارد، معتقد است: فراماسونری در انگلیس و یا مافیاهای مختلف در ایتالیا هم وجود دارد. این رویه در ایران هم می تواند به شکلی دیگر وجود داشته باشد. فراماسون ها عدهای اقلیت هستند که عمده قدرت را در غرب به دست گرفته اند. فراماسونری گویی در اقتصاد و بازار سهام هم در حال شکل گیری است.
وی افزود: در حال حاضر در بورس ایران آن چیزی که نمایان است به عنوان مثال شرکت آهنگری تراکتور سازی وقتی حق تقدم های خود را فروخت قیمت سهم 240 تومان بود و حق آن با کسر 100 تومان باید 140 تومان باز گشایی می شد، ولی با بازی دادن سهامدار، این دارایی را با قیمت 60 تومان در بازار جمع آوری کرد. در این زمینه بورس باید حساب کشی می کرد.
وی ادامه داد: این شرکت سپس عنوان کرد که 27 تومان به سهامدارها نمی دهد، در حالیکه سهم را 60 تومان جمع آوری کرده بود و در نهایت تصویب کردند که 42 تومان میان سهامداران توزیع کنند. جالب اینکه این پول برای یکسال و نیم بدون هیچ دلیلی نگه داشتند. این موضوع به نوعی مافیا است که بورس در برابر چنین موضوعی سکوت میکند.
حسین زاده می پرسد: چرا شرکتی تا روز مجمع عنوان میکند که سود آوری دارم، ولی یک روز پس از مجمع گزارشی اراسال می کند که شرکت زیانده است. این به چه معنی است؟ بورس باید از این شرکت ها پاسخ بخواهد. رویه عموم شرکت های بورسی هم اکنون این گونه است.
در ادامه سهامدار دیگری که به گفتوگوی خبرنگار فارس با این سهامدار علاقه مند شده ، جلو می آید و می گوید: بارها شرکتی اعلام می کند که فلان زمین یا ساختمانی را می خواهد بفروشد، ولی هیچ وقت چنین کاری را انجام نمی دهد. بورس باید پاسخ بخواهد که چرا این کار را می کند.
وی افزود: شرکت هایی هستند که سالیان سال سود نقدی سهامداران خود را تسویه نکرده، اما یک مرتبه می بینید که مدیران سهام مدیریتی شرکت را از دست نمی دهند. شرکتی که برای یک دهه در زیان باقی مانده به چه علتی مدیران آنها به این سهم چسبیده اند.
این سهامدار گفت: شرکتی که برای یک دهه در زیان است به چه دلیلی مدیری میلیارد ها تومان نقدینگی را در چنین شرکتی نگه داشته است. دلیل آن زد و بند و خوردن سود شرکت است. مشخص است که به دلیل آنکه مدیریت شرکت را در اختیار دارد، سودی شناسایی نمیکند.این بیماری ایجاد شده و نمی شود ناگهانی آنرا حل کرد.
سهامداری که خود را رضا عباسی معرفی میکند ، می گوید: برای رفع مشکلات بورس باید زیر ساخت های آن را تغیبر داد.
وی افزود: اینکه قیمت سهم را با قدرت پول بالا ببرند و بعد یک باره آن را به عموم سهامداران از همه جا بی خیر بفروشند و سود 300 درصدی به جیب بزنند، به معنای سهامداری نیست.
وی می افزاید: بانکها شاخص سوداوری شرکتها هستند. وقتی بانک ها در شرایطی که شرکت ها در حال زیاندهی هستند، ولی بانک ها سود می دهند به معنای چیست؟ یعنی اینکه بانک ها در حال سفته بازی هستند. بورس یکی از بازارهای نقد شونده برای سفته بازی است. پول های مردم را وقتی بانک در قابل سود 21 درصدی گرفته باید در برابر بازار های زیان ده و رکودی از طریق حمله به بورس تامین کنند. الان حدود یکسال سهام رها شده و قیمت ها به یک سوم قیمت رسیده است.
سهامدار دیگری می گوید: بانک ها وقتی می خواهند سهام خرید کنند با یک تلفن شروع می کنند به لابی گری با یکدیگر برای جمع کردن سهم های ارزان شده و به این ترتیب با عرضه و تقاضاهای مهندسی شده به بازار هیجان میدهند. سهم در چنین وضعیتی به دوبرابر یا سه برابر میرسد.سهمی که باید طی سه سال باید به 40 درصد سوداوری برسد، یک باره به 100 درصد می رسد و 60 درصد این سود بادآورده در کمتر از یکسال به جیب می زنند.
وی معتقد است: در حال حاضر بانک ها و برخی مدیر عاملان شرکت ها در کنار یک سری سرمایه گذارهای کارتلی بر روی این موضوع سرمایه گذاری کرده اند و برخی کارمندان شرکت ها نیز آلوده شده اند. این موضوع به راحتی قابل اصلاح نیست.
وی ادامه داد: رئیس جمهور قبلی می گفت نرخ سود بانکی باید پایین بیاید و تک رقمی شود، اما هیچ وقت نتوانست تک رقمی کند. ربا خواری در بخشی از سیستم بانکی نهادینه شده است. هم اکنون اعتراض عمومی به این وضعیت وجود دارد. اوایل انقلاب به این صورت نبود، اما بعد از مدتی بانک ها گفتند میخواهیم چند درصدی کارمزد تعیین کنیم، اما بعد ها این کارمزدها به 10 درصد و 12 درصد رسید.
خبرنگار ما دوباره به سراغ حسین زاده می رود و وی می گوید: در حال حاضر برخی بانک های اروپایی سود های ترجیحی ارایه میدهند، منتهی در عوض فروش اوراق مشارکت که سود رسید این اوراق در حساب دیگری واریز می شود که به آن سود تعلق می گیرد.
وی میگوید: عرضههای اولیه در بورس تهران برای اینکه توجیه برای آنها ایجاد شود در ذهن همه افتاده که اگر کسی آن را بخرد می تواند 20 یا 15 درصد سود بادآورده یک شبه بگیرد، به این می گویند ریزه خواری.
حسین زاده گفت: اما در موضوع کلی خواری به این گونه در بازار رفتار می کنند که می بینند شرکتی خوب است و عرضه اولیه به هر شخص 1000 برگه می دهد. در ظاهر عدالت را رعایت می کند و همه بازار می دانند که طی سه روز آینده هم در بالاترین دامنه نوسان مثبت قیمتی قرار دارد. بعد از اینکه سهم در حالت منفی کامل درجا زد، عرضه کننده اصلی شروع به جمع آوری و عمده سهام را به جیب می زند و برای یکسال صدای آن را در نمیآورند و عنوان می کنند که این شرکت وضعیت خوبی ندارد، اما بعد از یک سال یکباره به 5 برابر قیمت واگذار می کنند.
وی خاطرنشان کرد: جالب اینکه شرکت دیگری که زیانده است با این روش به مردم عرضه و با تعداد اندکی به مردم می فروشند. سهامدار عمده می داند که شرکت زیان ده است، اما با توجه به تفکر عموم مبنی بر اینکه عرضه های اولیه محکوم به رشد قیمت هستند، با سهامداران خرد بازی می کنند و سهام به قیمت بالاتر عرضه می کنند.
وی معتقد است: بازار دست سرمایه دار است. سرمایه دار برای رسیدن به یک هدف شاید اقدام به خرید تجهیزات یا تقبل هزینه برای امور خیریه کند، بخاطر اینکه می خواهد منفعت چندین برابری برداشت کند.
وی گفت: برخی خصلت های بد از جمله راحت طلبی بر رفتار اغلب مردم حاکم شده و این در حالی است که ایران از برترین منابع معدنی،سوخت،هوش،نیروی انسانی و همه چیز برخوردار است.
وی می گوید: الان در ایران آرامش وجود دارد که بخاطر وجود نفت است. تا وقتی پول نفت به اقتصاد ایران سرازیر می شود همه جناح ها بالاخره از این وضعیت راضی هستند و اعتراضی ندارند . نگاه دنیا به ایران نسبت به گذشته تغییر کرده و اتهام میزنند و می گویند ایرانی ها می خواهند همه چیز را مفت به دست بیاورند، در حالی که باید تلاش کنیم.