مقام معظم رهبری در سخنرانی سه شنبه گذشته، نکات مهمی را بیان فرمودند که موارد اقتصادی آن شامل اشاره به دو مشکل عمده اقتصاد ایران ( رکود و تورم ) ، توجه به صنایع کوچک و متوسط ، اولویت بندی واقعی جهت حرکت اقتصادی ، جذب و هدایت سرمایه گذاری خارجی به زمینه های مورد نیاز کشور ، توقف واردات کالاهایی که مشابه داخلی دارند و یا مورد نیاز نیستند، تبدیل تجهیزات فرسوده صنایع، توجه کامل به بخش کشاورزی و تمرکز و سرمایه گذاری برای تولید و صادرات فرآوردهای نفتی به جای خام فروشی و دادن مشوقهای قانونی جهت رفتن سپردهای مردم در بانکها به سمت شتاب یافتن روند اقتصاد مقاومتی، بود.
بهمنظور بررسی این موارد و میزان موفقیت دولت در پرداختن به این فرازهای مهم بهسراغ ابراهیم رزاقی کارشناس اقتصادی و استاد بازنشسته اقتصاد دانشگاه تهران رفتیم.
این کارشناس اقتصادی گفت: سه سالی از دولت فعلی گذشته و رکود تشدید شده است، یکی از دلایل مهم به وجود آمدن این رکود این است که مسئولین اعتقادی به استقلال اقتصادی ندارند. آنها به شعار اول انقلاب که استقلال است باور ندارند. امام در وصیت نامه اش می فرماید که توسعه عبارت است ازخود شناسی، خود کفایی استقلال در تمامی زمینه ها، اما مسئولین چه کار کردند؟ در پایان جنگ تحمیلی و از زمان آقای رفسنجانی، مسئولین به جای توجه به قانون اساسی و بیانات و اندیشه های امام به سیاستهای صندوق بین المللی پول که سیاستهای سرمایه داری و لیبرال است پرداخته و این سیاست ها را به اجرا درآوردند. در این مدت چیزی در حدود 1200الی 1300 میلیارد دلار واردات داشته ایم. این باعث شده که بخش دولتی دارای اهمیت شده و محور شود. این بر خلاف آن چیزی است که در اصل 44 بیان شده به این معنا که نظام اقتصادی ایران سه بخشی است، دولتی، تعاونی و خصوصی.
رزاقی ادامه داد: ما با دلار ارزان واردات انجام داده ایم، دلار 9000 تومان را 3000 می دهیم. در این صورت هرکس سود زیاد می خواهد به واردات روی می آورد. به این خاطر به یک کشور وارد کننده تبدیل شده ایم. این کار در خروج سرمایه هم اتفاق می افتد؛ هرکس بخواهد سرمایه اش را از کشور خارج کند، ما به او بجای 3000 تومان 9000 تومان می دهیم.
وی افزود: نکته بعد این است که کشورهای دیگر از طریق وصول مالیات هم درآمد کسب می کنند برای بودجه خودشان و هم از فعالیتهایی که سودشان بالا است ولی تولیدی نیستند مالیات می گیرند، که این کار باعث می شود آن فعالیتها محدود شده وبه سمت تولید بروند. ما این کارها را انجام نمی دهیم و از طریق فروش نفت خام، و مواد معدنی درآمد کسب می کنیم و دلار را به ریال تبدیل می کنیم .
*بخش خصوصی سود 300 درصدی واردات را بر سود 5 درصدی تولید ترجیح می دهد
این کارشناس اقتصادی گفت: بخش خصوصی ما هم فقط به دنبال سود می رود و این باعث می شود که سودی که در تولید 5 تا 10 درصد و یا حداکثر 20 درصد است، جذابیتی نداشته باشد و به وارداتی که 300 درصد سود دارد روی بیاورد.
بخش خصوصی به فعالیتهای دلاری، خرید و فروش و غیره که سود 200 درصدی دارد روی می آورد. تراکم سرمایه در بخشهای غیر تولیدی افزایش قیمت را و عدم اشتغال را به وجود آورده است. در این 26 ساله که حدود 1300 میلیارد واردات داشته ایم، 13 میلیون شغل ایجاد شده است، در صورتی که اگر برآوردهای بانک جهانی را که می گوید با 10 هزار دلار یک شغل ثابت ایجاد می شود را در نظر بگیریم باید 130 میلیون شغل ایجاد می کردیم و این نشان از این دارد که ساختار ما اشکال دارد.
وی ادامه داد: اتفاق دیگر اینکه تولیدکنندگان صنعتی ما هم برای سود بالاتر، خودشان قطعات، وسایل و مواد اولیه را از خارج وارد می کنند و اسمش را تولید می گذارند در حالی که این مونتاژ است که این هم یک وابستگی دیگر است که به خاطر دلار ارزان انجام می شود.
رزاقی در ادامه گفت: دولتهای ما برخلاف دولتهای غربی و اروپایی، هیچ یارانه ای به تولیدکنندگان داخلی نمی دهند که هیچ، از آنها مالیاتهایی می گیرند که این مالیاتها خرد کننده است. به همین دلیل، فعالیتهای غیر تولیدی افزایش پیدا می کند.
*کشاورزی ما در حال انهدام است
استاد بازنشسته اقتصاد گفت: آمریکا و اروپا به بخش کشاورزی خود یارانه می دهد، مثلا آمریکا 100میلیارد و اروپا 80 میلیارد، چرا؟ چون اولا امنیت غذایی برای خودشان درست می کنند، دوما مایحتاج مردم که مواد غذایی است ارزان تولید می شود و سوما مواد غذایی برای جهان سوم ارزان خریداری می شود در سطح بین المللی و نتیجه این می شود که اشتغال در کشورهای صنعتی پیش می آید و ثروت در آنجا جمع می شود. این در حالی است که کشاورزی ما زیر فشار واردات ارزان قیمت محصولات کشاورزی در حال انهدام است. 35 هزار روستا خالی از سکنه شده، 10 تا 15 هزار روستا هم زیر بیست خانوار جمعیت دارد یعنی در حال تخلیه هستند. در این میان دولت حمایت نکرده از تولید داخلی، مالیات نگرفته از واردکننده، مبارزه نکرده با سود در فعالیت غیرتولیدی، نرخ دلار را بالا نبرده برای کالای اساسی و جلوگیری از کالاهای تجملی و عملا به نفع تولید خارجی عمل کرده است.
وی افزود: ما در این 26 سال بر خلاف قانون اساسی و اصل 44 که وظیفه دولت می داند که مسکن، خوراک، بهداشت و درمان، آموزش و کار را برای همه مردم ایران فراهم کند، هیچکدام از این اقدامات را دولتها انجام نداده اند، چرا؟ برای اینکه سیاستهای اقتصادی آمریکایی را در پیش گرفته اند، این باعث شد که بیکاری به 12 تا 15 میلیون نفر برسد، سرمایه ها رفته اند، بانکها که مسئول توسعه تولید هستند، به دلیل سودآوری زیاد در بخش غیر تولیدی، سپرده های مردم را به آنجا می برند، یا برج سازی و خرید و فروش می کنند. بانکها به کسانی وام می دهند که 30 الی 35 درصد سودی که آنها می خواهند به آنها بدهند و قطعا این در بخش تولید نیست و در نتیجه یک اقتصاد دلالی و غیر تولیدی بوجود می آید.
* دولت سود 30 درصدی سرمایه گذاران خارجی را تضمین میکند
وی در خاتمه بیان داشت: دولت اعتقادی به قانون اساسی در بخش اقتصادی ندارد، اعتقاد به اندیشه های امام و وصیت نامه اش ندارد، اعتقاد به اقتصاد مقاومتی ندارد و الفبای اقتصاد مقاومتی ایستادن است. آقای روحانی فکر می کند که مسئولیتی در قبال مردم ایران ندارد، اشتغال وظیفه او نیست، مسکن وظیفه او نیست وعملا هیچکسی را قبول ندارد و آرزویش این بوده که از خارج سرمایه بیاید و برای ایران اشتغال ایجاد کند. دولت سودهای 30 درصد را برای سرمایه گذارانی که به ایران عمدتا برای هتل سازی و چیزهای از این دست می آیند تضمین می کند، اکثر قراردادها مشکوک هستند با دوره های بلند و سودهای بالا که تضمین کننده اش خود دولت است.