بزرگترین خطر برای ایران، از هم پاشیدن اتحادیه اروپاست

استاد اقتصاد کلان دانشگاه وایدنر آمریکا گفت: بزرگترین خطری که ایران را تهدید می کند خروج بالنفسه انگلیس از اتحادیه اروپا نیست، بلکه از هم پاشیدن اتحادیه اروپاست.

خبر را برای من بخوان

حمید زنگنه، استاد اقتصاد کلان و بانکداری دانشگاه وایدنر، در چستر پنسیلوانیا آمریکا و نگارنده کتابهای «سرمایه‌ داری مدرن و ایدئولوژی اسلامی» (به همراه سیروس بینا) و «اسلام، ایران و ثبات جهانی» است.

وی آینده دولت و پارلمان انگلستان و اتحادیه اروپا در هاله ای از ابهام می داند و از کاهش 30 درصدی تمام و کالاها و خدمات انگلیس در پی رفراندوم اخیر آن خبر می دهد.

او با این باور که احتمالا آمریکا نمی تواند قبل از طلاق اروپا و انگلیس وارد مذاکرات جدی تجارتی با انگلیس شود و قبل از هر چیز تجارت با کل اروپا برای آمریکا واجب تر از انگلستان خواهد بود ،  به تشریح وضعیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی انگلستان و آثار اقتصادی این تحولات بر جهان و روابط آن با آمریکا پرداخته است که مشروح آن را در ادامه می خوانید.

• آینده دولت و پارلمان انگلستان و اتحادیه اروپا در هاله ای از ابهام است
 آثار اقتصادی ناشی از خروج انگلستان از اتحادیه اروپا را چگونه ارزیابی می کنید؟
زنگنه: تقریبا 52 درصد مردم انگلیس در پنج شنبه گذشته به خروج از اتحادیه اروپا رای مثبت دادند و دنیا را با این کار خود متحیٌر و منقلب ساختند.  هنوز رنگ آراء  کاملا خشک نشده بود که بحث رای مجدد برای جدایی از اتحادیه اروپا و رای مجدد شهروندان اسکاتلند و ایرلند برای جدایی از انگلیس مطرح شد. هنوز هیچکس نمی داند که آخر و عاقبت این رای به کجا خواهد رفت.  هر کس و هر کشوری از زاویه ای به خصوص به این رویداد می نگرد و سوالهای بی جوابی را  مطرح می کند.  سوالها قابل جواب نیستند چون هنوز معلوم نیست که این رای تا چه حد لازم الاجرا است.  آیا فقط توصیه مردم است که می تواند مورد اغماض قرار گیرد؟  آیا دولت انگلیس می تواند خود سرانه عمل کند و مراحل آرتیکل 50 که نخستین قدم در راه جدایی است را آغاز نکند؟  آیا پارلمان انگلیس می تواند آن را تائید نکند؟ به هر حال اینها سوالهایی بی جوابند تا در آینده دولت و پارلمان انگلیس و همچنین اتحادیه اروپا آنها را روشن کنند.  حال باید دید که علل این رأی چه بوده اند.

• جهانی شدن تولید برای مردم تمام جهان تیغ دو لبه است
من با دوستی که استاد اقتصاد در یک دانشگاه آمریکایی است در اتلانتیک سیتی نیو جرسی دیدار کردم و دقایقی را با وی در خصوص وضعیت قیمتها ناشی از نتایج رفراندوم اخیر انگلستان سخن گفتیم. بحثمان با قیمت کلاه که به قصد خریدش رفته بودم آغاز شد.  من این کلاه را به قیمت 99 سنت آمریکایی خریدم.  کلاه در فیلیپین تولید شده بود و بعد از چند دست چرخیدن به دست من مصرف کننده رسیده بود.  حال باید حساب کرد که یک تولید کننده آمریکایی و یا انگلیسی چگونه می تواند در این بازار رقابت کند و چگونه می تواند اشخاصی را با حقوق و مزایای کافی استخدام کند که این کلاه را با این قیمت نازل به من نوعی بفروشد؟  حال شما می توانید این مثال را به کلیه امور دیگر تعمیم دهید و نتیجه گیری کنید که چرا جهانی شدن تولید برای مردم تمام جهان تیغ دو لبه است.  از طرفی من می توانم کلاهی با قیمت بسیار نازل خریداری و صرفه جویی کنم و از طرف دیگر همسایه من که قبلا کارخانه تولید این کلاهها را داشت ورشکست شده و کارگران خود را بیکار کرده است و اکنون آن کارگران از طریق بیمه بیکاری زندگی، کم وبیش، محقری برای خود و خانواده شان تامین می کنند.  بنابراین کارخانه های تولیدی به خارج از کشورهای پیشرفته و مترقی و به کشورهایی که کارگران را می توان با دستمزدهای بسیار قلیل استخدام کرد، مالیاتها ناچیزند و محیط زیست را می توان بدون جریمه آلوده کرد رفته اند و برای من نوعی کالا های ارزان قیمت تولید می کنند.
 

• فرار سرمایه و انتقال مراکز تولید به نقاطی که قانون حکم فرما نیست، راه حل جهان شمول باید داشته باشد
این اشکال فرار سرمایه و انتقال مراکز تولید به نقاطی که قانون حکم فرما نیست و یا قانون و قانون گذار خریدنی هستند مسأله ای است که راه حل آن باید جهان شمول باشد.  مردم انگلیس با رای خودشان نشان دادند که نمی دانند درد از کجاست و نمی توانند با این اقدامات خود را از آن مصون نمایند. سرمایه جهانی فرار است و دراروپا مردم نیز تا اندازه ای جهانی شده اند و یا حداقل درک کرده اند که می توانند که تا حدی جهانگرا و متحرک و منقول باشند. ولی می بینیم که اصطکاک نیز کم نیست و دیگران نمی توانند این حرکت مردم دیگر را نا دیده بگیرند چون رفاه همه جانبه آنها مورد تعرض می گیرد. 

 این مسأله در کنار آثار اقتصادی، آثار اجتماعی یا سیاسی نیز دارد آن را چطور تحلیل می کنید.
زنگنه:
از منظر اقتصادی که بگذریم به مسأله سیاسی-اجتماعی می رسیم.  در 15-20 سالی که از عمر اتحادیه اروپا گذشته و جهانی شدن روابط شدت خارق العاده ای یافته، تار و پود نژادی، مذهبی، و اجتماعی، و سیاسی اروپا در معرض تهدید و تهاجم قرار گرفته اند.  امروزه شهروندان 28 کشور اتحادیه اروپا می توانند به هر نقطه از اروپا مهاجرت کنند و آن را خانه خود بنامند.  انگلیسی ها به آلمان و فرانسه و ... و کوچ می کنند و یونانیها و ... به انگلیس.  شهروندان خاورمیانه، به خصوص عراق، سوریه، و افغانستان به اروپا پناهنده اقتصادی و سیاسی می شوند.   بطور خالص در هر سال حدود 300 هزار نفر خارجی که لزوما از نظر فرهنگی مشابه شهروندان بومی انگلستان هستند به جمعیت انگلیس افزوده می شود.  این مهاجران از کم سوادان غیر متخصص تا تحصیل کردگان متخصص خاورمیانه، اروپا، و افریقا هستند با فرهنگهای بسیار متفاوت و غیر انگلیسی.  متاسفانه این نوآمدگان اروپا بر خلاف نوآمدگان امریکا در جامعه توام نشده و یا نمی شوند.  در نتیجه همیشه «خارجی» مانده و روابطی که بتواند از خارجی بودن و غریبگی آنها بزدایید بوجود نیامده است.  بنابراین هراس زدایی از این گروه از مهاجرین کار مشکلی بوده است که رهبران غیر خیر خواه از آن کمال استفاده را برده و می برند.
نکته قابل تامل دیگری که بیشتر شنیده می شود استقلال از بروکسل است.  به روایتی بیش از 60 درصد مقررات جاری ممالک اتحادیه اروپا از بروکسل ابلاغ می شود.  بروکسل برای یکسان سازی قوانین اعضا همه روزه قوانین و مقررات تازه ای تهیه و ابلاغ می کند که برای همه اعضا لازم الاجرا هستند. این قوانین و مقررات دست و پای کارآفرینان و کارفرمایان را می بندند و هزینه تولید آنها را افزایش می دهند که جلوی توانایی رقابت آنها را مسدود می کند.  بیشتر دست اندرکاران نیز معمولا تقصیر تمام قوانین نا خوش آیند را به گردن بروکسل می اندازند که نامقبولی اتحادیه اروپا را مضاعف می کند.  بنابراین مردم فکر نمی کنند که دولت خودشان هم در وضع این قوانین همکاری نموده و می توانسته که آنها را وتو کند ولی تقصیر را به گردن خارجیها انداختن آسانتر است.

• بزرگترین خطر برای ایران؛ از هم پاشیدن اتحادیه اروپاست
• تنزل قیمت پوند برای آنها که سرمایه گذاریشان به پوند نیست می تواند سود بخش نیز باشد
• یعنی تمام کالاها و خدمات انگلیس در حال حاضر 30 درصد ارزانتر شده اند

 آثار این تحولات بر اقتصاد ایران چیست؟
زنگنه:
بزرگترین خطری که ایران را تهدید می کند خروج بالنفسه انگلیس نیست بلکه از هم پاشیدن اتحادیه اروپاست.  ایران حتی می تواند از این موقعیت استفاده کند و امتیازاتی از انگلیس بدست بیاورد، یعنی از آب گل آلود ماهی بگیرد.  مسأله ایران در دست انگلیس نیست و انگلیس مقام کلیدی در مقابل ایران ندارد.  مقام کلیدی در دست خانم موگرینی است که مسئول "خدمت عمل خارجی اروپا " است و این مقام تا زمانی که اروپا پا بر جاست امن است و در نتیجه نمی توانند به موقعیت و دست آوردهای برجام و ایران لطمه بزنند.  تنزل قیمت پوند برای آنها که سرمایه گذاریشان به پوند نیست می تواند سود بخش نیز باشد.  یعنی تمام کالاها و خدمات انگلیس در حال حاضر  30 درصد ارزانتر شده اند. 

• احتمالا آمریکا نمی تواند قبل از طلاق اروپا و انگلیس وارد مذاکرات جدی تجارتی با انگلیس شود
• قبل از هر چیز تجارت با کل اروپا برای آمریکا واجب تر از انگلستان خواهد بود

 برخورد احتمالی آمریکا در این خصوص چطور پیش بینی می کنید؟
زنگنه:
برای مملکتی مانند آمریکا فعلا مانند سایر ممالک باید در انتظار ماند و دید که مذاکرات چگونه خواهد بود و به چه طرفی خواهند رفت.  امریکا مانند سایر کشورها باید منتظر بماند که روابط تجاری انگلیس و اروپا چگونه حل خواهد شد و بعد از آن خواهند دانست که چه چیزی در منافع ملی آنهاست.  احتمالا چند سال طول خواهد کشید که مذاکرات بین انگلیس و اروپا پایان یابد هر چند که ممکن است هیچ وقت شروع نیز نشوند.  احتمالا آمریکا نمی تواند قبل از طلاق اروپا و انگلیس وارد مذاکرات جدی تجارتی با انگلیس شود.  قبل از هر چیز تجارت با کل اروپا برای امریکا واجب تر خواهد بود. 

گفت وگو از: مریم سلیمی