در نگاهی به وضعیت منطقه، سه عامل موثر بر ارتباطات تجاری و سیاسی ایران قابل دستهبندی است که میتوان آنها به صورت بحران داعش، تنش میان کشورهای همسایه ایران و تنش های ایران با دیگر کشور ها منطقه بیان کرد.
دو کشور ترکیه و روسیه، در بخشهای انرژی، گردشگری، نساجی و مواد غذایی مبادلات تجاری زیادی دارند. در سال ۲۰۱۴ درآمد مسکو از معاملات با ترکیه به رقم ۲۵ میلیارد دلار رسید. در مقابل ترکیه نیز درآمدی معادل پنج میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلار از روابط تجاری بازرگانی خود با روسیه بهدست آورده است.
بعد از مدتی تنشهای سیاسی میان ترکیه و روسیه، وقتی جنگنده روس توسط موشک های ترکیه در مرز این کشور این تنش ها به اوج خود رسید و روسیه قطع رابطه اقتصادی با ترکیه را اعلام کرد. این قطع رابطه به این معنی این بود که بزرگ ترین بازار ترکیه به حالت تعلیق در می آمد و روسیه مجبور بود این خلأ در تامین نیازهای کالا را از طریق مبادی دیگر از جمله ایران تامین کند که این امر باعث شد فرصت ورود به بازار ۱۴۰ میلیون نفری روسیه به عنوان یک چشمانداز اقتصادی در سیاستگذاری کشور دیده شود.
زمانی که تردد هیاتهای تجاری بین دو کشور و ورود به هیات تجاری بزرگ ۳۰۰ نفری روس به ایران اتفاق افتاد، گمانهزنیهای خوشبینانه برای تحقق ورود به بازار روسیه قوت گرفت. با اینکه بیشتر اهداف تجارت در قالب محصولات کشاورزی بود، اما ورود بازار بزرگ شمال آسیا با استانداردهای سختگیرانهای که دارد میتوانست ظرفیتها را در بخشهایی چون صنایع بستهبندی، فعالسازی خطوط تجاری، صنایع ساحلی و دریایی، اشتغالهای محلی و غیره فعال کند و زمینه را برای ورود دیگر صنایع و محصولات به این کشور فراهم سازد.
اما اتفاقی که در نهایت افتاد این بود که بعد از گذشت زمانی دو ماهه از خیز دستگاه تولید و تجارت ایران، خبری از فعالسازی خطوط تجاری و روابط اقتصادی عمده با روسیه که مدتها برای آن برنامهریزی شده بود، نشد.
در آخرین اظهارنظری که در این باره صورت گرفت مجتبی خسروتاج – قائم مقام وزیر صنعت در امور تجارت – علت این ناکامی را ضعف در وجود زیرساختها و عدم ثبات قیمت در داخل توصیف کرد که در مجموع توان پوشش نیازها و ورود به بازار بزرگ روسیه را از ما سلب کرد تا در آستانه عادیسازی دوباره روابط دو کشور روسیه و ترکیه پرونده این فرصت توسعه اقتصادی که در بستر تحولات سیاسی منطقه ایجاد شده بود بدون فرجام بسته شود.