این موضوع بهترین شرایط را برای برخی نوسانگیران ایجاد میکند. قیمت سهم روی یک موج صعودی روند پرشتابی را در پیش میگیرد. رشد ارزش بازار سهم تا شکستن سقف تاریخی ادامه مییابد. طی این چنین رشدهایی شرایط برای فروش سهامداران فراهم میشود. گرچه ایندسته از نمادها در سالهای اخیر همیشه در کانون توجه بازار بودهاند، اما معمولا حرکت بازار به سمت این نمادها در شرایط رکودی به اوج میرسد. ، با رکودی که بر اقتصاد کشورمان و همچنین بر وضعیت اقتصادهای جهانی و بازارهای کالایی جهانی در سالهای اخیر شاهد بودهایم، صنایع داخلی در وضعیت مناسبی در روند سودآوری عملیاتی به سرنمیبرند. این رکود بهطور عمده تمامی صنایع را شامل شده و اثر این موضوع را میتوان در افت شدید سودآوری شرکتهای بورس تهران در سالهای اخیر مشاهده کرد. صنایع وابسته به بازارهای کالایی، صنایع وابسته به مسکن و شرکتهای خودروساز همگی مشکلات شدید سودآوری را در این سالها تجربه کردهاند. شاید این موضوع عاملی برای جذابیت سودهای غیرعملیاتی در فضای رکود عملیات شرکتها باشد. بازار شایعات در چنین نمادهایی بسیار داغ است. با شایع شدن خبری از احتمال فروش زمینی از سوی کارخانه قیمت روی یک موج صعودی قرار میگیرد، در حالیکه با روشنشدن ماجرا و مشخص شدن حقایق در پی شفافسازی شرکت قیمت سهم به شدت افت میکند.
نشانههای ملاکان بورسی
تعداد شرکتهای سهامی که پتانسیل شناسایی چنین درآمدهایی را در خود دارند، در بازار سهام کشورمان کم نیست. در این میان، این شرکتها بعضا دارای مشخصههای مشترک هستند.
نخستین مشخصه را میتوان نسبت قیمت به درآمد بالای این شرکتها عنوان کرد. این شرکتها با مشکلات شدید عملیاتی مواجه هستند. در این شرایط پتانسیلهای عملیاتی با وضعیت رکودی موجود به پشت پرده رفته و نکات دیگری مانند وجود زمینی با ارزش در داراییهای شرکت عامل استقبال از سهام این شرکتها میشود. در نتیجه افزایش تقاضا، قیمت سهام رشدهای عجیب و قابل توجهی را تجربه میکند. در حالیکه بازار با شایعات موجود در انتظار فروش این زمین از سوی شرکت است، قیمت سهم با شایعات رشد میکند. این در حالی است که شرکت در سودسازی با مشکل مواجه است و توانایی ساخت سود را در شرایط کنونی ندارد، در نتیجه با ثابت ماندن مخرج کسر نسبت قیمت به درآمد (P/E) و رشدهای مداوم قیمت، P/E سهم بسیار بالاتر از میانگین بازار قرار میگیرد.
این شرکتها بهطور معمول قدیمی هستند که مدت طولانی از زمان ثبت آنها یا ارزیابی دارایی آنها میگذرد و این مشخصه دوم مشترک است. چنین شرکتهایی طی سالیان کار خود در گذشته اقدام به خرید یک زمین کرده و معمولا بدون استفاده مانده است. در حالیکه قیمت این داراییها در صورتهای مالی شرکتها بهروز نشده است، فعالان بازار با مشاهده چنین داراییهایی و ارزشگذاری تقریبی به نرخ روز، سهام شرکت را با توجه به ارزش بازار آنها مناسب ارزیابی کرده و با خریدهای خود ارزش بازار نماد را بالا میبرند. بر این اساس شرکتهایی که در صورتهای مالی آنها اثری از یک دارایی مشاهده میشود که بهای تمامشده آن اختلاف فاحشی با شرایط روز دارد، معمولا عامل جذابی برای این گروه از معاملهگران بهحساب میآیند. این شرکتها بهطور معمول از لحاظ مقدار سرمایه ثبت شده از کوچکترهای بازار بهشمار میآیند. با ضعف عملیاتی آنها طی سالیان گذشته افت شدید قیمتی را تجربه کردهاند و در وخامت وضعیت عملیاتی شرکت سودهای غیرعملیاتی و بیتکرار، فضا را برای رشدهای بیمحابای سهم فراهم میکند. افزایش تقاضای سهام چنین شرکتهایی با عمیقتر شدن رکود در روند سودسازی عملیاتی صورت میگیرد. ابزارآلات قدیمی این شرکتها نمیتواند توان رقابت با سایر محصولات موجود در بازار و رقبای خارجی را برای این شرکت ایجاد کند. با این حال ارزیابی کارشناسان از این ابزارها حاکی از ارزش بالای جایگزینی با توجه به جهش نرخ ارز و تورم در سالهای گذشته است. در نتیجه با ضعف عملیاتی این شرکت مجبور به دریافت تسهیلات با نرخهای بالا در سالیان گذشته شده است و از سوی دیگر توان پرداخت هزینههای مالی و بازپرداخت این وامها را با توجه به ضعف عملیات خود ندارد، در نتیجه عملیات زیانده این شرکت و هزینههای بالا زیان انباشته این شرکت تشدید میشود. مشابه این مورد را در سالهای گذشته بارها مشاهده کردهایم. بهصورت عادی با مشاهده چنین موضوعی و افزایش عمق زیان در شرکتها باید در انتظار ریزش قیمت سهام بود. با این حال اتفاق جالب در چنین شرکتهایی، افزایش تقاضای سهم با انتشار خبرهایی از افزایش سرمایه از تجدید ارزیابی داراییها در شرکت است. بررسی مجدد داراییهای چنین شرکتی از سوی کارشناسان دادگستری معمولا اعداد قابلتوجهی را در قسمت تجدید ارزیابی داراییها در ترازنامه شرکتها ثبت میکند. قیمت سهم شرکت پس از چنین افزایش سرمایههایی شکسته میشود. اهالی بازار با توجه به این موضوع که قیمت سهم پس از افزایش سرمایه از قیمت اسمی هر سهم در بازار سهام (100تومان) کمتر میشود، مشتاق به خرید سهم میشوند.
نوع دیگری از این مشخصهها نیز الزام شرکت به جابهجایی محل کارخانه است، یک کارخانه سالها قبل در محلی کار خود را شروع کرده است. طی زمان تعداد منازل مسکونی در اطراف این کارخانه افزایش یافته و با گسترش شهرها به تدریج کارخانه در حریم شهر قرار گرفته است. در این شرایط با الزامات قانونی این شرکتها مجبور به جابهجایی محل کارخانه خود هستند. در این میان مشوقهایی نیز مانند امکان اجاره زمین با نرخ کم یا خرید آن قیمتهای کم به این شرکتها داده میشود. با این حال معمولا جابهجایی زمین کارخانه به این سادگی انجام نمیشود و بسیاری از مشکلات در این میان خودنمایی میکنند. چنین مشکلاتی میتوانند روند عملیات شرکت را بهطور کلی متوقف سازند. در نتیجه امکان چنین اقدامی برای شرکت وجود ندارد و در حالیکه بارها مدیران این شرکتها به آن اشاره کردهاند، اما بازار همچنان بر بیمنطقی خود تاکید میکند.
حال معاملهگرانی که علاقه قابل توجهی به سفتهبازی از خود نشان میدهند، با شایعهسازی در این خصوص مبنی بر اینکه شرکت در مراحل پایانی جابهجایی کارخانه است و در نتیجه امکان بهرهوری از زمین پیشین کارخانه در مقاصد دیگر وجود دارد، قیمت سهم را صعودی میکنند. در این شرایط سایر فعالان بازار که معمولا به عوامل بنیادی توجهی ندارند و تنها بر اساس روند قیمتی به یک سهم وارد میشوند با چنین سیگنالهایی روی نمودار وارد سهم میشوند. شروع رشد قیمتی این نمادها با سرمایههای کلانی بوده که همانطور که توانستهاند سهم را در مسیر صعودی قرار دهند با خروج خود میتوانند به یکباره ریزش سهم را رقم زنند.
جذابیت شیشهای سودهای غیرعملیاتی
مهمترین نکته درآمدهای غیرعملیاتی از فروش زمین حتی در صورت محقق شدن آنها، عدم تکرار برای سالهای آینده است. مشکل اصلی و بنیادی در این شرکتها عملیات ضعیف آنها است. در صورتیکه شرکت نتواند در سالهای بعد پس از فروش داراییها از عملیات خود سود بسازد، در حالیکه شرکت دیگر دارایی برای ایجاد بستر مناسب موجسواری ندارد عملیات شرکت نیز به شدت رکودی باشد با افت شدید سودآوری قیمت سهم نیز در مسیر نزولی قرار میگیرد. با این حال در مجامع این شرکتها بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم یکی از نکاتی که گوش حضار نسبت به آن تیز میشود وجود چنین داراییها و تصمیم شرکت درخصوص این داراییها است. حال در صورتیکه مشکلات قانونی درخصوص این زمینها نیز وجود داشته باشد، بستر شایعهسازی برای شرکتها بیشتر نیز میشود. در این شرایط امکان شایعهسازی برای برنده شدن شرکت در دعوای حقوقی باعث میشود که شرایط برای داغ کردن سهم بیشتر مهیا باشد. بر این اساس به نظر میرسد باید به چنین نمادهایی در بازار توجه ویژهای شود. زیرا حضور در معاملات آنها میتواند زیانهای زیادی را برای سهامداران به همراه داشته باشد. از سوی دیگر انتظار میرود سازمان بورس نیز در جهت شفافسازی بیشتر برآمده و نسبت به شفافیت مالی شرکتها نیز تلاش کند.