سیدحمید میرمعینی با اشاره به نوسانات شاخص بورس طی روزهای گذشته گفت: از ابتدای سال جاری، روند نزولی بر شاخصهای بازار سرمایه حاکم شده است و اگرچه در فواصل منفی شدن شاخص بورس، گاه دورههای استراحت و خیز هم به چشم خورده ولی هیچگاه روند ثبات یا رشد، پایدار نبوده است؛ به همین دلیل اگر روند بلندمدت شش ماهه را برای تحلیل این بازار در نظر بگیریم، شاخص در اکثر روزها نزولی بوده که این فرآیند نیز، عمدتا مبتنی بر انتظارات فعالان بازار سرمایه از آینده اقتصاد ایران بوده است.
تحلیلگر تکنیکال بازار سرمایه افزود: انتظارات مثبت از بازار، عمدتا در سه ماهه پایانی سال قبل رخ داده و روندی مبتنی بر خوشبینی نسبت به آینده اقتصادی و ایجاد رونق به واسطه تحولاتی ناشی از کاهش تحریمها و حذف محدودیتهای مراودات مالی شکل گرفته؛ اما به مرور زمان، خوشبینیها از بین رفته و واقعبینی حاکم شده است؛ به نحوی که امید نسبت به اینکه به لحاظ اقتصادی، بهبود شرایط بهتر از وضعیت فعلی حاصل شود، به صورت کمرنگی به چشم میخورد، بنابراین این نگاه کلان اقتصادی بر روی عملکرد شرکتها اثر گذاشته و انتظارات آتی فعالان بازارها را تحت تاثیر قرار داده و در نهایت، منجر به اثرگذاری در شاخصهای بورس و بازار سرمایه شده است.
وی تصریح کرد: هر زمان که روندها و شاخصهای بازار سرمایه مبتنی بر انتظارت آتی است، فعالان بازار اثرات هر رویداد اقتصادی را بر روی سودآوری شرکتها در آینده اندازهگیری میکنند و آن اثرات، منجر به افزایش یا کاهش سهام شرکتها میشود؛ در نهایت تاثیر اصلی بر روی شاخص بورس است؛ بنابراین اگر جوی که نسبت به آینده اقتصادی در میان مدت شکل میگیرد، فضای امیدواری و خوشبینی نباشد و حتی به بدبینی هم منجر شده باشد، بورس ایران شاخصهای مثبت و پایداری را تجربه نخواهد کرد.
به گفته میرمعینی، اگر اقتصاد ایران به روال فعلی ادامه مسیر داده و تحرک و تحول خاصی در مبادی سیاستگذاری و عملیاتی اقتصاد انجام نشود، شاید به تلخی و صراحت باید گفت که بورس به بحران هم نزدیک میشود؛ چراکه رکود اقتصادی که اکنون حاکم است، عمدتا باعث شده که یکسری از مشکلات پولی پیش روی بانکها قرار گیرد و بالتبع، وقتی سیاستگذاران پولی دچار مشکل شوند، اثر آن بر روی کل جامعه خواهد بود و چشم انداز امیدبخشی نسبت به اقتصاد و علائم آن وجود نخواهد داشت.
وی معتقد است که جو کنونی در فضای اقتصادی باعث شده روند شاخص و قیمت سهام عمدتا راه منفی را در پیش گیرد؛ این مساله بیانگر آن است که متاسفانه خوشبینی ایجاد شده در سه ماهه آخر سال ۹۴ سرابی بیش نبوده و عملکرد شرکتها دستخوش تغییرات مثبت قرار نگرفته است؛ از همه مهمتر اینکه قرار هم نیست که به زودی تغییرات خاصی در این عرصه حاصل شود.
این کارشناس بازار سرمایه با تشریح تاثیر رشد اقتصادی ۴.۴ درصدی در شاخصهای بورس گفت: رشد اقتصادی ۴.۴ درصدی که از سوی دولت اعلام شده، عمدتا ناشی از افزایش فروش و تولید نفت بوده است و درآمد بنگاههای اقتصادی تغییری نداشته؛ ضمن اینکه تحولاتی هم در سطح طبقات مختلف ایجادکننده تولید ناخالص داخلی رخ نداده است؛ در حالیکه اگر صنایع اصلی ایجادکننده تولید ناخالص داخلی را بررسی کنیم باید به بخشهای کشاورزی، صنعت و خدمات نیم نگاهی داشته باشیم؛ اگر در این بخشها، تغییری رخ داده باشد، حتما تاثیر آنها را میتوان در شاخص بورس هم دید.
وی ادامه داد: بخش کشاورزی به دلیل فصل آبی خوبی که سپری کرده، با افزایش تولید مواجه بوده ولی در نهایت، بیش از ۵ درصد از سهم کل تولید ناخالص داخلی را در برنمیگیرد و سهمش اثرگذار نیست؛ بنابراین در سایر بخشهای صنعتی و خدماتی رشد خاصی تجربه نشده و آنچه در جامعه مشهود است، بنگاههای اقتصادی هستند که نمونه تمام سه طبقه عمده تشکیل دهنده تولید ناخالص داخلی در بورس حضور دارند؛ اما سودآوری و افزایش تولیدی نداشتهاند؛ بنابراین باید از طریق بنگاههای اقتصادی حاضر در بورس که جزو بهترینهای طبقه خود در تولید ناخالص داخلی هستند؛ دمای شاخص را سنجید؛ در حالیکه آنها خود را به روز نکردهاند و بنابراین تاثیر خاصی در شاخص بورس هم ندارند.
به گفته میرمعینی، رشد اقتصادی حاصل شده متاثر از حوزه درآمدهای نفتی بوده است و نمیتواند اقدامی محرک در جهت تکان دادن شاخص بورس باشد؛ به این معنا که صرفا افزایش تولید و فروش نفت، صرف هزینههای جاری دولت شده و قوه مجریه را از بحرانهایی که به خاطر کسری بودجه در بخش هزینههای جاری ممکن است تجربه کند، جلوگیری مینماید؛ ولی به هرحال مقداری از بودجه که لازم است صرف پروژههای عمرانی شده و اقتصاد کشور را به سمت رونق پیش برد؛ محقق نشده است؛ بنابراین تاثیر آنچنانی در تحول یا رشد اقتصادی نخواهد داشت.
تحلیلگر تکنیکال بورس خاطرنشان کرد: نمیتوان انتظار داشت که افزایش درآمدهای نفتی باعث تحول اقتصادی شود؛ مگر اینکه در آینده شاهد تحولی در ترکیب شاخصهای موثر در رشد اقتصادی باشیم؛ یا اینکه قیمت نفت بیش از آنچه که در بودجه پیشبینی شده، افزایش یابد یا قیمت محصولات جهانی و فلزات رنگی در بازارهای جهانی رشد را تجربه کند و در نهایت، شرکتهای تولیدی و بنگاههای اقتصادی صادرکننده را به لحاظ درآمدی تحت تاثیر قرار دهد؛ در غیر این صورت از سیاستهای داخلی نباید انتظار تحول خاصی در شاخص بورس در میان مدت و شش ماه آینده را داشت.
وی ادامه داد: تحریمهایی اکنون در داخل وجود دارد که فعالان بازار سرمایه از آن اطلاع دارند؛ بنابراین وقتی قرار نباشد تحول خاصی صورت گیرد، نهایتا سرمایهگذاری جذابیت خود را از دست میدهد و سرمایهگذار هم به جای اینکه ریسک کرده و بخواهد برای بازدهی ۲۰ درصدی وارد بازار سرمایه شود، ترجیح میدهد که از سپردهگذاری های بدون ریسک استفاده کند؛ همین امر پول را تنبل میکند و متاسفانه اجازه ورود به عرصههای سرمایهگذاری را نمیدهد. این سیکل معیوبی است که در چند سال اخیر، گریبانگیر بازار بورس شده است و سرمایهگذاری جدی در آن صورت نگرفته است.
میرمعینی گفت: بازار سرمایه به دلیل خوشبینی به رفع محدودیتها، کاهش نرخ سود بانکی و تغییرات و سیاستهای اقتصادی منتظر جهش بود؛ اما اکنون به دلیل زیرساختهای نامناسبی که در بازار سرمایه وجود دارد توانانی جذب سرمایهگذار به اندازه کافی و ایجاد امنیت سرمایه گذاری در بازار را ندارد که بتواند سرمایهگذار را قانع به وجود ریسک کم کرده و جذب بازار کند؛ اینها دلایلی است که موجب شده بازار سرمایه کارامدی خود را برای ایفای نقش موثر در اقتصاد کشور از دست داده است.