سایت خبری طلا

دستاورد دولت یازدهم بزرگترین رکود است نه کوچکترین تورم/ وام دادن موتور محرک بخش مسکن را روشن نمی‌کند

منبع: خبرگزاری تسنیم


معاون اسبق وزیر صنعت، معدن و تجارت معتقد است که اگرچه وام‌های مسکن ممکن است در کوتاه‌مدت تأثیرگذار باشد اما در درازمدت، با برهم زدن عرضه و تقاضای بازار مسکن، باعث گرانی بیشتر آن می‌شود.


امیررضا واعظ آشتیانی عضو شورای دوم اسلامی شهر تهران و کارشناس اقتصادی  به بررسی مساله کاهش نرخ بهره در بخش مسکن پرداخت و گفت اگر بناست تولید مسکن را به نقطه تعادلی در عرضه و تقاضا برسانیم باید مشوق‌هایی را برای انبوه‌سازان فراهم سازیم، ضمن این که نوسازی بافت‌های فرسوده موضوع پیچیده ای است و حتی نیازمند راه‌حلی فرهنگی است تا مردم تجمیع سازی را بپذیرند. او انتظار اتفاقات بزرگ در این مورد را خوش‌باوری دانست و با انتقاد از چنین طرح‌هایی، آن را مانوری عنوان کرد که دولت با آن قصد دارد تا اعلام کند که به بافت‌های فرسوده اهتمام دارد. از سوی دیگر رکود اقتصادی در دولت یازدهم رکودی بی‌سابقه در تاریخ ایران است که بسیار بزرگتر از عنوان تورم تک رقمی است، عنوانی که دولت یازدهم مدام با افتخار از آن یاد می کند. در ادامه مشروح گفت‌وگوی تسنیم با این کارشناس اقتصادی را می خوانید.

در روزهای اخیر مدیرعامل بانک مسکن اعلام کرد که سود وام مسکن تک‌رقمی‌ شد؛ به عبارتی با کاهش 35 درصدی اقساط ماهیانه مواجه شدیم. این طرح به چه میزان به خانه‌دار شدن خانواده‌ها کمک می‌کند؟
واعظ آشتیانی: در این طرح دو نوع وام پیش‌بینی شده است؛ یک مورد به صورت سپرده‌گذاری تا سقف 80 میلیون تومان یک‌ساله است و دیگری وام‌هایی برای بافت‌های فرسوده در نظر گرفته شده است. باید توجه داشت که موضوع وام مسکن را دولت‌های گذشته هم تجربه کرده‌اند. حتی در شرایط عادی هم وقتی در کشور بحث وام مسکن را مطرح می‌کردند، تنش‌هایی را در قیمت مسکن شاهد بودیم. این باعث می‌شد که حتی میزان وامی را که دولت‌ها در گذشته پیش‌بینی می‌کردند، تکاپوی خرید مسکن را به خریدار ندهد. واقعاً چه ضمانتی برای کسی که از الآن پولش را یک‌ساله سپرده‌گذاری می‌کند، وجود دارد که در ظرف این یک سال با توجه به تنش‌هایی که تحت عنوان وام مسکن قرار است ایجاد شود، منجر به گرانی مسکن نشود؟ البته از گذشته تاکنون این عادت ناپسند در بین دولت‌های ما بوده است که همیشه تلاش می‌کردند برای رفع مشکلات اقتصادی به جای کلان نگری به جزءنگری بپردازند. برای مثال به‌منظور کنترل تورم، تولید و دادوستد را تعطیل کرده‌اند و بعد از تعطیلی تولید، مترصد یافتن راهکاری برای راه‌اندازی تولید هستند. یعنی اینکه دولت‌ها به برنامه‌ریزی‌های توسعه‌ای توجه ندارند و با اعمال سلیقه، سیاست‌های خودشان را دنبال می‌کنند. از سوی دیگر هم با سپردن مسئولیت‌های بزرگ به افراد ناکارآمد، انتظار دارند اهدافشان عملی شود. نتیجه بحث در این بخش این است که وقتی با موضوعی با مشکلات اقتصادی برخورد کنید، تبعات منفی زیادی به دنبال خواهد داشت.

آیا پرداخت این وام‌ها را می‌توان در جهت این نوع نگاه توجیه کرد؟ یعنی نگاهی مقطعی بدون جامع نگری در تصمیم گیری.
واعظ آشتیانی: متأسفانه دولت‌ها به صورت مسکّن، برای حل یک موضوع خاص ورود پیدا می‌کنند و این ورود مسکّن در کوتاه‌مدت، تأثیر مثبت دارد ولی در میان‌مدت و بلندمدت اثرات مخربی را می‌گذارد که اگر در کل به آن نگاه کنیم، هزینه‌های گزافی بر اقتصاد کشور می‌شود. این همان بحثی است که کارها به دست افراد کاردان سپرده نمی‌شود و افراد ناکارآمد تصمیماتی را می‌گیرند و به صورت موردی به سراغ این قضایا می‌روند. باید بپذیریم که در هر صورت، مسکن هم شامل بحث عرضه و تقاضا است. وقتی عرضه و تقاضای متعادل در بخش مسکن وجود ندارد، ضمن اینکه وام مسکن نمی‌تواند در مقطع زمانی فعلی تأثیرگذار باشد، و تأثیرات مخرب به صورت گرانی بیشتر مسکن را به دنبال دارد. اگر بناست تولید مسکن را به نقطه عرضه و تقاضا برسانیم باید مشوق‌هایی را برای انبوه‌سازان فراهم سازیم که آن‌ها ضمن ورود به این موضوع حداقل فضای رقابتی هم بین آن‌ها وجود داشته باشد و مردم در فضای رقابتی بتوانند بهترین‌ها را انتخاب کنند.

نوع دوم وام‌هایی که قرار است از سوی بانک مسکن پرداخت شود به‌منظور نوسازی بافت‌های فرسوده در نظر گرفته شده است. این پرداخت به چه میزان بافت‌های فرسوده را مرمت خواهد کرد؟
واعظ آشتیانی: در خصوص بافت‌های فرسوده باید گفت که این مشکل، موضوع جدیدی نیست. حتی زمانی که من عضو دوره دوم شورای شهر تهران بودم، در همان زمان مشوق‌هایی از سوی شورای شهر، برای بافت‌های فرسوده در نظر گرفته شد. باید این موضوع را بررسی کرد که چرا راهکارها تاکنون به نتیجه نرسیده است. این یک بحث فرهنگی دارد و ما می‌دانیم عمده بافت‌های فرسوده در مناطق محروم و جنوب شهرها واقع شده است. درواقع مردم دارای زمین‌هایی با متراژهای کوچک هستند. از نظر فرهنگی وقتی می‌گوییم مشکل داریم به جهت اینکه خانه های مردم در این مناطق عمدتاً زیر هشتاد متر است و آمادگی تجمیع ندارند و در بافت‌های فرسوده باید تجمیع سازی صورت گیرد. این درست نیست که به زمین شصت متری اجازه ساخت چهار طبقه دهید. اسم این کار نوسازی بافت‌های فرسوده نیست. باید بافت‌های فرسوده را مطالعه کرد و دید که در جاهای دیگر جهان چه کاری با آن انجام داده‌اند. تجربه نشان داده است که در بافت‌های فرسوده تجمیع سازی صورت گرفته است اما مردم آماده به تجمیع سازی نیستند. برای مثال کسی که خانه شصت متری و دوطبقه دارد یک طبقه‌اش را برای فرزندش که تازه ازدواج کرده، در نظر گرفته است یا اینکه یک طبقه را اجاره داده و مستمری از آنجا به دست می‌آورد و در طبقه دیگر خود زندگی می‌کند. اگر بخواهد تجمیع سازی کند، صرفاً یک واحد برایش باقی می‌ماند. لذا از این بابت توجیه اقتصادی برای مردم فراهم نیست.

بحث بازسازی بافت‌های فرسوده در دولت‌های دیگر هم طرح شده بود؛ چرا دولت این موضوع را دوباره مطرح می‌کند؟
واعظ آشتیانی: این موضوع بارها در دولت‌های مختلف تکرار شده و در ادوار شهرداری‌ها مطرح شده است ولی جوابی که منجر به این شود که ما بافت‌های فرسوده شهرهایمان را نوسازی کنیم، نبوده است؛ بنابراین بحث بافت‌های فرسوده، مانوری است که دولت با آن می‌خواهد بگوید که من به بافت‌های فرسوده اهتمام دارم اما مطمئن باشید که این اتفاق تا زمانی که توجیه منطقی فرهنگی و اقتصادی برای مردم مناطق محروم در شهرها فراهم نشود، محقق نمی‌شود. مگر اینکه قطعات بزرگی باشد که بخواهند نوسازی کند. البته باید این نکته را مدنظر داشت که قطعات بزرگ در این مناطق بسیار محدود و کم است؛ بنابراین یکی از چالش‌های پیش روی دولت و شهرداری‌ها این موضوع خواهد بود و من مطمئن هستم که در این بحث اتفاقی نمی‌افتد. با فرض اینکه، چنین مشکلاتی نباشد و همه علاقه‌مند به این باشند که بخواهند نوسازی کنند و در عین‌حال افرادی باشند که بخواهند و این بضاعت را داشته باشند پول خود را برای یک سال آینده سپرده کنند و باز با این فرض که مسکن با مشکل گرانی روبه‌رو نشود؛ آیا بانک‌ها این قدر بضاعت دارند که به همه وام بدهند؟ این جاست که مردم قطعاً انتظارشان بالا خواهد رفت. در عین‌ حال برخی از کارشناسان و روزنامه‌نگاران در روزهای اخیر هم بر این اعتقادند که وام‌های هشتاد میلیون تومانی و وام‌های مربوط به نوسازی بافت‌های فرسوده می‌تواند به پروژه‌های نیمه‌تمام و تکمیل سرعت بخشد. ولی تجربه نشان داده است که این بحث بیشتر ژورنالیستی است. ضمن اینکه دولت باید در بخش وام‌ها، بر عملکرد دلال‌ها نظارت داشته باشد. تجربه نشان داده که دولت‌ها در ادوار گذشته و دولت فعلی این توانایی را ندارد که بتواند کنترل و نظارت بر کار دلال‌ها و سودجویان در سیاست‌های ابلاغی خود داشته باشد. این زنگ خطری است و دولت در این قضایا باید هوشیار باشد.

آیا با پرداخت این وام‌ها، عرضه و تقاضا در بازار مسکن به هم نمی‌خورد؟
واعظ آشتیانی: عرضه و تقاضا در مسکن باید شرایط منطقی به خودش بگیرد. اگر عرضه و تقاضا شرایط منطقی به خودش نگیرد، وقتی‌که تقاضا برای وام مسکن سرازیر می‌شود و از آن‌ طرف تولید به اندازه کافی نباشد، گرانی مسکن را دامن خواهد زد. در عین‌حال این شرایط به وجود نمی‌آید که کسی بتواند صاحب‌خانه شود. این میزان وام که در نظر گرفته‌اند، اطمینان داشته باشید که سلیقه خریدار را به مناطق جنوب تهران محدود می‌کند. این مبلغ و میزان به مقداری نیست که در مکان‌های مناسب و مکان‌هایی باشد که سلیقه‌های مختلف بتواند استفاده کند. هرچند ما این نگاه را نداریم که حتماً باید در بهترین نقطه شهر تهران باشد اما این مبلغ نشان می‌دهد خریداران محکوم به این هستند که در حداقلی‌ترین نقطه تهران بتوانند خانه بخرند.

دولت یازدهم افتخارش این است که برای اولین بار تورم را تک‌رقمی کرده است، اما در واقع افتخار اولین رکود بی‌سابقه در تاریخ ایران نصیب دولت یازدهم است. در عین‌حال تعطیل کردن تولید، عدم توجه و اهتمام به مؤلفه‌های مربوط به مسائل اقتصادی کلان و به رکود کشاندن دادوستد در کشور این‌که تورم هم پایین بیاید، اجتناب‌ناپذیر است. وقتی دادوستد نباشد و کسبه کوچه و بازار و تجار و یا در سطح کلان‌تر اتفاقات بزرگ‌تر رقم نخورد، معلوم است که تورم پایین می‌آید؛ یعنی بدون تلاش دولت هم این اتفاق می‌افتاد. سؤال اصلی این است که دولت برای رکود چه کرده است؟ همین عامل باعث شده است که رکود بدتر از تورم و تورم بدتر از رکود باشد. به عبارتی این یک واقعیت است و یک افتخار نیست که اقتصاد کشور رو به تعطیلی برود و دولت افتخار کند که تورم را تک‌رقمی‌کرده است. این چه کاهش تورمی است که هر روز کالاها گران‌تر می‌شود ولی هیچ توجهی نسبت به سبد اقتصادی خانواده صورت نمی‌گیرد.

ریشه اصلی این مشکلات اقتصادی دولت یازدهم را در چه می‌دانید؟
واعظ آشتیانی: علت همه‌ی این اتفاقات ناشی از این بوده است که دولت سرنوشت برجام را به مسائل اقتصادی گره زده است. اگر دولت این شعار را نمی‌داد، مطمئن هستم که بار روانی قضیه تغییر می‌کرد؛ اما دولت برای اینکه ادعا کند که در برجام موفق بوده است بحث را به اقتصاد گره زد و از آنجا هم شاهد بودیم که هیچ اتفاق خاصی هم پیش نیامد. در هر صورت امیدواریم دولت موفق شود و اگر انتقادی هم صورت می‌گیرد به عنان یک شهروند انتقاد می‌کنیم و امیدواریم راهکارهای مناسب برای برون‌رفت از رکود در جامعه برای دولت انجام بگیرد، در غیر این صورت دولت در یک خسران اقتصادی قرار می‌گیرد و طبیعتاً مشکلات هم به مردم برمی‌گردد. این مردم هستند که باید صدمه این رکود و این شرایط را داشته باشند. اصلاً فرض کنیم که تورم به پنج رسیده باشد وقتی اتفاق خاصی پیش نمی‌آید، این چه افتخاری است؟

برخی از کارشناسان اقتصادی معتقدند که در دولت قبل بی‌انظباطی پولی بوده است و طرح‌هایی مانند مسکن مهر باعث بی‌انظباطی پولی شده است. می‌توانیم چنین چیزی را درست بدانیم؟
واعظ آشتیانی: من از این نگاه تعجب می‌کنم. البته این‌که مسکن مهر نواقصی داشته است شکی نیست. کسی نمی‌تواند بگوید مسکن مهر بی‌نقص بوده است. ولی مسکن مهر حداقل باعث شد اشتغال قابل‌توجهی در بحث مسکن داشته باشیم؛ عرضه و تقاضا را به نقطه نسبتاً مناسبی برساند؛ مردمی که آرزوی یک سرپناه را داشتند، دولت سعی کرد با قیمت مناسب فراهم کند. حداقل این بود که دولت برای مسکن مهر قیمت زمین را صفر کرد و صرفاً هزینه بنا گرفت. لذا اگر زیرساخت‌ها مشکل دارد دولت فعلی بیاید تکمیل کند. مگر همه کارها باید به دست یک دولت انجام شود؟ چرا دولت‌مردان ما نمی خواهند یاد بگیرند که خدمت مانند دوی امدادی است؟ باید دولت قبل بسترها را برای دولت بعد آماده کند و دولت بعد برای دولت بعدی این کار را انجام دهد. این‌که ما مرتباً انتقاد از دولت قبلی و دولت‌های قبل‌تر کنیم، مشکلی حل نمی‌شود. این صورت‌مسئله ناتوانی در مدیریت را حل نمی‌کند.
مسکن مهر حداقل این کار را انجام داد که تعدادی از کارخانه‌ها مرتبط با تولید ساختمان را فعال نگه داشت. لذا اگر مسکن مهر نواقصی دارد، دولت باید آن‌ها را برطرف کند و اگر هم نکات مثبتی بوده است، باید این نکات مثبت را تقویت کرد. این نوع نگاه را باید منصفانه کرد. این‌که مرتباً ضعف‌های مدیریتی را و ناتوانی اجرایی را منعکس به دولت‌های قبل کنیم، این صورت‌ مسئله را پاک نمی‌کند. دولت وقتی مسکن مهر را متوقف کرد چه چیز حاصل شده است؟ جز از این بوده است که ما از عرضه و تقاضا فاصله بسیاری در بخش مسکن گرفتیم؟ آیا خیال می‌کنند با دادن وام این مشکل برطرف می‌شود؟

آیا پرداخت این وام‌ها مشکل مردم را حل می‌کند؟
واعظ آشتیانی: وام تجربه پرتکرار گذشته است که تأثیری نداشته است حتی اگر سود بانکی را به صفر برسانند، مطمئن باشند با این شرایط هیچ اتفاقی نمی‌افتد. واقعیت امر این است که تولید، زمینه و موتور محرک اقتصاد جامعه است. شما تولید را فلج کرده‌اید. تولید در بخش مسکن را سه سال است که تعطیل کرده‌اید؛ یعنی این موتور محرک را در این بخش اقتصاد کشور، تعطیل کردید. چگونه می‌خواهند این بخش از اقتصاد کشور، یعنی بخش تولید ساختمان را بیدار کنید؟ آیا با وام دادن این مشکل برطرف می‌شود؟ قطعاً این نیازمند به بعضی از بسترها است. اگر هم این قضایای وام برای بافت‌های فرسوده و چه برای کسانی که می‌خواهند برای یک سال پولشان را سپرده کنند، تأثیری داشته باشد، تأثیری زودگذر خواهد بود و بعدها با چالش‌های مضاعف مواجه خواهیم بود؛ یعنی از وضع موجود شرایط بدتری خواهیم داشت. اگر مدبرانه، فکورانه و عالمانه نسبت به مسئله مسکن برخورد می‌کردند مطمئناً شرایط خیلی بهتر می‌بود.

به بحث اقتصاد مقاومتی اشاره کردید؛ آیا دولت یازدهم برای عملیاتی کردن اقتصاد مقاومتی گامی برداشته است؟
واعظ آشتیانی: در بحث اقتصاد مقاومتی که در حد شعار، حرف، سمینار، همایش و ستاد فرماندهی و امثال این‌ها باقی‌ مانده است، هیچ اتفاق جدیدی نمی‌بینید و همچنان کالای قاچاق و واردات بی‌رویه وجود دارد. اگر بناست اقتصاد مقاومتی را اعمال کنیم، در درجه اول لازمه‌اش مبارزه با کالاهای قاچاق است که باید جلوی آن گرفته شود. در درجه بعدی واردات بی‌رویه و اهتمام به تولید داخلی است که درمجموع همه این موارد از نکاتی است که باید صورت گیرد.