اقدامی که از آن به عنوان گام بلندی برای مسدود کردن یکی از روزنههای فساد و پولشویی در نظام بانکی تعبیر میشود.
به نقل از آرمان ، وحید شقاقی شهری، کارشناس بانکی، با استقبال از این اقدام بانک مرکزی عنوان میکند:«انجام این کار باید با نکته بینی و دقت بسیار صورت گیرد و بانک مرکزی در این راستا نیازمند ایجاد یک بانک اطلاعاتی قوی و کارآمد است.»
آنچنان که وزیر دادگستری چندی پیش اعلام کرد، قریب به ۵۰ میلیون حساب مجهول الهویه در نظام بانکی کشور وجود دارد. این حسابها چگونه ایجاد شده اند؟
این نوع حسابها در دو دسته عمده قرار دارند. بخش عمدهای از این حسابها در سالهای گذشته بدون احراز هویت از سوی مجموعه بانکهای کشور افتتاح شده و الان اغلب آنها راکد هستند. آن زمان برای گشایش حساب، آنچنان که باید کنترل و شناسایی هویت از سوی مجموعه بانکها صورت نگرفته و افراد بدون ارائه کارت شناسایی، شناسنامه یا کارت ملی حسابی را گشوده و مدتی از آن استفاده کرده و بعد هم به دلایل مختلفی آن حساب تاکنون راکد مانده است. اما تنها بخشی از این نوع حسابها که فعلا راکد است با موضوع پولشویی در ارتباط بوده اند؛ به این ترتیب که افرادی بدون ارائه کارت ملی و شناسنامه و بدون احراز هویت واقعی اقدام به گشایش حساب کرده اند و از این کانال گردش مالی انبوهی را انجام داده اند. این در حالی است که اساسا به دلیل نامشخص بودن هویت صاحبان حساب، نقل و انتقالات مالی آنها آنچنان که باید تحت نظارت بانک مرکزی یا نهادهای کنترلی و بازرسی قرار نداشته است. هر چند هر دو دسته این حسابها الان برای نظام بانکی کشور دردسر آفرین شده اند، اما مشکل اساسی ناشی از حسابهای مجهول الهویه ای است که ممکن است از طریق آنها اعمال غیرقانونی و پولشویی صورت گیرد.
مضرات این نوع حسابها و مخصوصا حسابهای کثیف برای نظام بانکی کشور چیست؟
ضرر این نوع حسابها فراتر از نظام بانکی، متوجه اقتصاد کلان کشور است. کسانی که از حسابهای مجهول الهویه استفاده میکنند، حتی اگر پولشویی نکنند، ممکن است از آن برای فرارهای مالیاتی استفاده کنند. به هر حال زیان بزرگتر آن برای نظام بانکی هم این است که در حال حاضر ریسک نظام بانکی ایران را در دنیا بالا برده اند. الان کمیسیون نظارت فعالیتهای بانکی در چین، نظام بانکی ایران را «های ریسک» اعلام کرده که به معنای نظامی با نرخ ریسک بسیار بالاست. نهادهای بینالمللی پولی هم معمولا موضوع پولشویی را که بعضا ممکن است از طریق همین نوع حسابها رخ داده باشد به عنوان امتیازهای منفی برای نظام بانکی کشور لحاظ میکنند. در این وضعیت، بانکهای معتبر جهان و نظام بانکی بینالمللی، تمایل چندانی برای برقراری ارتباط با نظام بانکی کشور ندارند. همین موضوع نشان میدهد نظام بانکی ایران تا چه میزان نیازمند اصلاح و شفافیت است و تردیدی نیست که تعیین تکلیف حسابهای راکد و مشکوک، گام بلندی در این راه تلقی میشود.
بانک مرکزی برای تعیین تکلیف این نوع حسابها، چگونه میتواند عمل کند، تا در این میان اشتباهی رخ ندهد؟
طبیعتا وقتی بانک مرکزی بخواهد شفافیت بانکی را اعمال کند، تلاش میکند ابتدا با صاحبان این حسابها و یا ذی نفعان آن تماس گرفته و موضوع را مطرح کند. به نظر میرسد اگر موضوع اعلام شود، دست کم بخشی از صاحبان این نوع حسابها و اغلب هم آنهایی که دستی در پولشویی و کارهای غیر قانونی نداشته اند برای روشن شدن موضوع مراجعه کنند و با مشخص شدن هویتشان، این حسابها دوباره به جریان بیفتد. اما در رابطه با آن افرادی که احتمالا از این نوع حسابها برای انجام امور غیر قانونی استفاده میکردند، بعید است که در نهایت مراجعه و احراز هویت صورت بگیرد، چرا که اساسا و از ابتدا هم به این دلیل با هویت مجعول و مجهول اقدام گشایش حساب کرده اند که هویت واقعی شان محرز نشود و از این رو به نظر نمیرسد که مراجعه کنند.
در اغلب این نوع حسابها، به هر رو مبلغی وجه نقد هم وجود دارد. در برخورد بانک مرکزی با این حسابها، تکلیف این وجوه چه میشود؟
بانک مرکزی اگر به دقت اطلاعات این نوع حسابها را به لحاظ گردش مالی بررسی کند، مشخص میشود که هر یک از این حسابها در کدام یک از دو دسته ذکر شده قرار دارند. قاعدتا حسابهایی که گردش مالی چندانی ندارند، کمتر در مظان این اتهام هستند که از طریق آنها کارهای غیر قانونی یا پولشویی اتفاق افتاده باشد. مساله در مورد حسابهایی که گردش مالی کلانی دارند قدری با دشواری همراه میشود؛ چرا که ممکن است همه این حسابها با وجود گردش مالی بسیار، ارتباطی با کارهای غیرقانونی و پولشویی نداشته باشند و ممکن است تنها با سهل انگاری صاحب حساب یا اهمالکاری نظام بانکی در زمان افتتاح حساب به این شکل بی هویت تبدیل شده اند. بنابراین نظام بانکی کشور ملزم است تا اطلاعات این نوع حسابها که گردشهای مالی کلان دارند را از هر وجه مشخص کنند تا مشخص شود که آن حساب یک حساب سالم است یا حساب سیاه. بعد از این هم باید به صاحبان حساب اطلاع داده شود و فرصتی تعیین شود تا برای ارائه اطلاعات هویتی خود به بانکها مراجعه کرده و موضوع را حل کنند. در این میان، آن افرادی که مراجعه نمیکنند اما حسابهایشان گردش مالی کلانی دارد، باید مورد بررسی قرار گیرند که آیا از آن حساب به طور سالم استفاده میکنند یا از آن برای اعمال غیرقانونی و پولشویی بهره میبرند. تعیین تکلیف این نوع حسابها دیگر بر عهده دولت است که فرایند خود را میطلبد.
برخی از این حسابها حتی به نام افرادی است که سالها پیش فوت کرده اند یا اساسا وجود خارجی ندارند. این مساله چگونه قابل پیگیری است؟
در رابطه با شناسایی هویت صاحبان این گونه حسابها باید روشن شود که دارنده حساب در زمان افتتاح حساب زنده بوده و بعد فوت شده و حساب راکد مانده است که در این صورت باید نزدیکان وی در جریان قرار گیرند. اما در مواردی ممکن است اساسا در هنگام افتتاح حساب، آن فردی که به عنوان صاحب حساب معرفی شده و مدارک او تحویل داده شده، فوت شده یا اساسا وجود خارجی نداشته است. بدون تردید در این موارد مشخص است که یک اتفاق غیر قانونی در آن حساب در حال رخ دادن است، مضاف بر اینکه اساسا افتتاح آن حساب به آن شکل وجه قانونی ندارد. بانک مرکزی با ایجاد یک بانک اطلاعاتی قوی با مشارکت نظام مالیاتی کشور، ثبت احوال و حتی سایر نهادهای اطلاعاتی باید به طور دقیق موارد مرتبط با افتتاح حساب، نوع و انگیزه استفاده از حساب و میزان گردش مالی آن را استخراج کرده و مورد بررسی قرار دهد.