طعم تند سکه اشک بازار را درآورد

هفته پرتنش بازار طلا با تزریق شمش آرام گرفت، ولی آیا می توان امیدوار بود تب تند با این مسکن درمان شود؟

خبر را برای من بخوان

تنها یک روز مانده به تعطلات تاسوعاو عاشورای حسینی، هجوم مردم به شعب بانکهای فروشنده سکه بانکی دردسر ساز شد، خبری که متاسفانه با حواشی فراوان منتشر شد و از دخالت پلیس برای متفرق کردن مردم هجوم آورده به بانکها حکایت داشت.
چرا این اتفاق افتاد؟ توضیح بسیار ساده است، خرید سکه با قیمت حدود 527 هزار تومان از بانک به معنی سود آنی 90 هزار تومانی معادل 17 درصدی بود، یعنی به جای صبر چند ساله برای کسب همین سود از طریق سپرده گذاری بلند مدت در سیستم بانکی می توانستید بعد از چند ساعت صبر این سود را کسب کنید.
نکته جالب اینجاست زمانی این اتفاق می افتد که کمتر از یک هفته پیش از آن معاون جدید ارزی بانک مرکزی به مردم توصیه اخلاقی کرده و عنوان کرده بود این روش کسب سود مناسب نیست، صد البته نمی توان سود جویی کسانی را که به بانک ها هجوم آورده بودند را زیر سئوال برد و چه بسا بسیاری از این افراد اصلا نیازی به این سود انی نداشتند ولی واقعیت این است که رانت 90 هزار تومانی در زمانی که پایه حقوق ماهیانه یک کارگر حدود 330 هزار تومان است، بسیار وسوسه برانگیز است.
نکته قابل تامل آنکه در گزارش های منتشر شده از سوی خبرگزاری های رسمی نحوه عملکرد بانکها در زمینه فروش سکه با سئوالات بسیاری همراه بود؛ چرا بانکها بدون داشتن یک ر ویه واحد و به صورت سلیقه ای نحوه فروش رلا تعیین می کردند؟
چرا فروش سکه در بانکها ادامه پیدا کرده بود ، در حالی که در هفته قبل از این تزریق سکه به بانکها با عملکرد معکوس بازار همراه شده بود؟
جالب آنکه به محض بازگشت فرایند فروش سکه به کانال سنتی آن، یعنی بانک کارگشایی می بینیم که قیمت در بازار سیر نزولی به خود گرفت، پس چرا بانک مرکزی با عرضه سکه در بانکها به فضای رانتی دامن زده بود؟
البته شاید تصور شود فروش سکه در بانک کارگشایی رانت های عمده را در اختیار معدودی قرار می دهد، که شاید دلیل درستی باشد ولی به طور حتم اگر افزایش عرضه به صورت منطقی در شعب بانک کارگشایی صورت گیرد به طور حتم اثر بهتری در بازار خواهد داشت مگر آنکه تصور کنیم دلالانی که در حراج های بانک کارگشایی حضور پیدا می کنند خود به افزایش قیمت ها دامن زده و در واقع احتکار گران اصلی سکه در بازار هستند که در این صورت با برخورد های قضایی بهتر می توان با این افراد معدود برخورد کرد و نیازی به کشیدن دامنه این آشفتگی ها در سطح جامعه نبود.
به هر شکل روندی که بازار اتفاق افتاد در نهایت بانک مرکزی را بر آن داشت که با افزایش حراج سکه و تعجیل در برگزاری حراج شمش به جای حضور در پایین ترین سطوح بازار سکه وطلا، آب را از بالا بر آتش بریزد.
به نظر می رسد این روش حداقل در معاملات روز چهارشنبه جواب داد، قیمت سکه بلاخره با حدود 26 هزار تومان کاهش به زیر 600 هزار تومان رسید و در پایان روز چهارشنبه هر سکه بهار آزادی با قیمتی معادل 592 هزار تومان معامله شد و به این ترتیب بعد از حدود یک هفته نافرمانی به نظر می رسد بازار به سیاستهای بانک مرکزی روی خوش نشان داد.
اما سئوال اینجاست آیا می توان امید داشت که بازار با مسکن تزریقی بانک مرکزی درمان شده باشد؟
روز شنبه 12 آذرماه کشتی آرای رئیس اتحادیه طلا و جواهر در مصاحبه ای ابعاد حباب بازار را تشریح کرد، وی با اشاره با تفاوت قیمت واقعی سکه و قیمت مبادله ای که حدود 50 هزار تومان است گفت در صورتی که عرضه وتقاضا در بازار متناسب باشد می توان انتظار داشت که حباب قیمت فروکش کند.
این وضعیت تا حدود در حال حاضر اتفاق افتاده است ولی با در نظر گرفته بین تعطیل بودن روز چهارشنبه به نوعی تقاضای این روزها قابل تعمیم به فضای عمومی بازار نیست. نکته بعدی نیز در این زمینه قیمت بالای معاملات آتی است، قیمت سکه تحویل دی ماه در معاملات بورس معادل 619 هزار تومان بود و البته قیمت برای تحویل در تیرماه سال 91 معادل 810 هزار تومان و این نشان از انتظار رشد قیمت در بازار است و این قیمت ها نیز در حالی در بازار اتفاق افتاد که حجم سکه کاغذی مبادله شده از مرز 108 هزار سکه نیز فراتر رفت و در حالی که بانک مرکزی در همین روز دو نوبت حراج سکه و شمش خود را آغاز کرده بود در حالی که حجم مبادله صورت گرفته در روز یکشنبه معادل 80 هزار سکه بود و هجوم برای خرید سکه سلف 29 درصد رشد را نشان می دهد.
یادمان نرود بورس بازان حرفه ای همیشه در زمان سقوط قیمت ها دست به خرید می زنند تا در زمان رشد کسب سود کنند و ساختار قیمتی در بازار سلف سکه نشان از پشت پرده بازاری دارد که بانک مرکزی امروز برای خواباندن تب تندش تن به افزایش تزریق شمش هم داده است.
در چنین شرایطی باید پرسید بانک مرکزی (که به گفته معاونت ریالی اش تا هر زمانی که لازم باشد حراج دو نوبته سکه را در بازار ادامه می دهد)، تا کی حاضر خواهد بود برای جلوگیری از افزایش قیمت ، بازار تشنه را از طلا سیراب نگهدارد؟
آیا سیاست تفکیک بازار بین فعالین بزرگ و کوچک بازار طلا که با افزایش عرضه شمش آغاز شده است می تواند جوابگوی شرایط ملتهب بازار باشد؟
در نهایت نباید فراموش کرد وضعیت فعلی بازار سکه معلول است و نه علت ، معلول سیاستهای آشفته اقتصادی سالهای اخیر است که فضا برای تنفس فعالیت های مولد اقتصادی تنگ کرده است.