برگ برنده دیپلماسی در نفت

در آخرین روزهای کاری دولت یازدهم، وزارت نفتی‌ها سرشان از همیشه شلوغ‌تر است؛ آن طور که از خبرها به گوش می‌رسد، روز پنجشنبه میان ایران و شرکت فرانسوی توتال، قراردادی برای توسعه فاز ١١ پارس جنوبی امضا خواهد شد تا هم نخستین قرارداد مهم در آخرین روزهای چهار سال اول زمامداری حسن روحانی امضا شود و هم در دولت دوازدهم شرایط بهتری برای حوزه انرژی کشور فراهم شود.

خبر را برای من بخوان

بیژن زنگنه، وزیر کهنه کار دولت یازدهم، همچنان عصای دست دولتمردان ایرانی برای توسعه صنایع نفت و گاز است، اما چهار سال گذشته قطعا یکی از سخت‌ترین دوره‌های کاری او بوده است. علاوه بر اتهاماتی که از پرونده قدیمی کرسنت به وی نسبت داده می‌شود در مورد قراردادهای جدید نفتی یا IPC نیز رقبا چندان با او مهربان نبودند؛ به ویژه که کارشکنی‌های سر راه برجام باعث به تعویق افتادن قراردادهای جدید با شرکت‌های خارجی می‌شد.

از روزی که قراردادهای جدید نفتی رونمایی شده نزدیک به یک سال و نیم می‌گذرد؛ زمانی که البته صرف اصلاح ایرادات آن شد و به زودی نخستین قرارداد مبتنی بر مدل جدید قراردادهای نفتی با توتال امضا خواهد شد. قراردادهایی که به بیع متقابل پیشرفته هم مشهور است. حمید حسینی، فعال بخش خصوصی در حوزه نفت در این رابطه می‌گوید: «صنعت نفت در بحث تامین سرمایه، دانش فنی نفت، تجهیزات و بازار دچار مشکل بود. این مشکل به خصوص در دوره تحریم‌ها بیشتر خود را نشان داد و به ضعف در این صنعت مشخص شد. خیلی از پروژه‌ها به خاطر نداشتن تجهیزات خاص تعطیل یا طولانی شد و نتوانستیم تجهیزات مورد نیاز را خریداری کنیم. دانش فنی و لیسانس در پروژه‌های نفتی وپتروشیمی از ما دریغ شد و مجبور شدیم از پروژه‌های قبلی در نفت و پتروشیمی کپی‌برداری کنیم. در صنعت پتروشیمی نتوانستیم کار جدیدی انجام دهیم. اگر پارس جنوبی را توانستیم توسعه دهیم به این دلیل بود که از اطلاعات قدیم ۱۰ تا فاز پارس‌جنوبی کپی کردیم و استفاده کردیم.» او می‌گوید: «در تمام دنیا انتقال دانش فنی از طریق مشارکت و همکاری با شرکت‌های بزرگ تحقق پیدا می‌کند. قطعا راه‌اندازی فازهای جدید در پارس جنوبی و سایر میدان‌ها به خاطر تجربیاتی بود که در۱۰ فاز اول با شرکای خارجی کسب کرده بودیم. اما در حال حاضر این دانش ۱۰ الی ۱۵ سال با دانش روز دنیا فاصله دارد و الان اگر بخواهیم دوباره به دانش روز مجهز شویم باید با شرکت‌های بزرگ که صاحب دانش فنی و تکنولوژی روز هستند، همکاری و مشارکت کنیم.»چنین ضروریاتی پیش درآمدی شد تا وزارت نفت قراردادهای جدید نفتی را در دستور کار خود قرار دهد. هرچند وجود تعداد زیادی طرح‌های نیمه تمام، طرح‌های افزایش ضریب برداشت و طرح‌های اکتشاف واستخراج هم این سیاست را تشویق کرد.

از سویی محمود خاقانی، کارشناس حوزه انرژی در رابطه با قرارداد جدید ایران با شرکت توتال می‌گوید: «در حالی که همسایه جنوبی ایران، قطر با تحریم‌ها و تهدیدهای جدی از سوی متحدان ایالات متحده در منطقه مواجه شده، وزارت نفت ایران موفق شده یکی از مهم‌ترین شرکت‌های مطرح در حوزه انرژی را به پای میز قرار داد بکشاند. علاوه بر تدبیر وزارتخانه نکته دیگری هم باید مدنظر قرار بگیرد. عصر نفت در حال به سر آمدن است و گاز به عنوان دوره گذار از انرژی‌های فسیلی به انرژی‌های نو و سبز عمل خواهد کرد. به بیان دیگر انسان‌ها چنان از نظر تکنولوژی و فناوری پیشرفت کردند که تولید انرژی در حوزه‌هایی غیر از نفت مقرون به صرفه شده است. در این میان، ایران، قطر و روسیه

٦٠ درصد منابع جهانی گاز را در خاک خود دارند و همین سبب می‌شود با وجود میل باطنی‌ حاکمان امریکا، اروپایی‌ها به سمت ایران نگاه مثبت‌تری نسبت به گذشته داشته باشند.»

گفتمان نو، نیاز حوزه انرژی کشور

این کارشناس انرژی در مورد نیاز اروپایی‌ها به انرژی گاز اضافه کرد: «اخیرا خانم مرکل در سفری که به مکزیک داشت، گفته بود که با منزوی کردن ایران و قطر مخالف است. چرایی این موضع‌گیری به مواضع آلمان در مقابل انرژی هسته‌ای برمی‌گردد؛ پس از فاجعه فوکوشیما، دولت آلمان تصمیم گرفته تمام پروژه‌های هسته‌ای را به بایگانی سپرده و برای رسیدن به انرژی‌های نو، گاز را برای یک انرژی و دوره گذار انتخاب کرده است. این استراتژی در دستور کار بسیاری از شرکت‌های موفق نفتی دنیا قرار گرفت و از همین رو است که توتال هم به این نتیجه رسید با وجود ادعایی که پیش‌تر گفته بود تفاهمنامه با ایران را اجرایی نخواهد کرد، حرفش را عوض کند. چون می‌دانند نمی‌شود روی دولت ایالات متحده حساب کرد. از سویی فرانسه هم به درستی این نیاز را شناخت و مانند آلمان بر خلاف مواضع انگلستان و امریکا نسبت به ایران عمل کرده است.» این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: «این موارد حاکی از آن است که ایران می‌تواند به عنوان فروشنده‌ای که قواعد بازی در حوزه انرژی را بلد است به عنوان یک مدعی وارد شود. فرانسه این را تشخیص داده و زودتر از بقیه آمده تا نقش خود را بازی کند.»

خاقانی با یادآوری اولین قرارداد پارس جنوبی عنوان کرد: «هنگامی که نخستین قرارداد پارس جنوبی به امضا رسید آن زمان من در صنعت نفت فعال بودم؛ نخستین قرارداد با شرکت کروکو امریکا بسته شد و پس از آنکه صهیونیست‌ها بر دولت وقت امریکا فشار گذاشتند، کلینتون قراردادی که این شرکت بسته بود را با وجود موافقت قبلی که اعلام کرده بود، فسخ کرد. توتال جانشین این شرکت امریکایی شد و فازهای نخستین پارس جنوبی توسعه پیدا کرد.»

به گفته این کارشناس انرژی حالا هم باید بازگشت توتال به پارس جنوبی را به فال نیک گرفت « از این دریچه به ماجرا نگاه می‌کنم که اروپا قصد ندارد دنباله رو سیاست امریکا در خلیج فارس باشد. تشت رسوایی امریکایی‌ها چنان از بوم بر زمین افتاده که دیگر همگان از آن آگاه شدند. چند روز پیش سناتور کالیفرنیای امریکایی حزب جمهوریخواه در اوج بی‌شرمی از حمله تروریستی داعش حمایت کرد و خواهان آن شد که ایالات متحده از اینها علیه از بین بردن شیعیان مخالف این کشور حمایت کند. درنتیجه آنها خواهان جنگ فرقه‌ای شیعه و سنی هستند ولی با روی کار آمدن تدبیر در دولت یازدهم و امیدی که در منطقه از این بابت به وجود آمد، خیلی از این برنامه‌ها شکست خورد.» او در رابطه با نقشی که اوپک در این میان می‌تواند بازی کند هم تصریح کرد: «اوپک به پایان رسیده و اختلافی که میان حاکمان کشورهای حاشیه خلیج فارس دارند خود را در اوپک نشان می‌دهد. اکنون باید روی مطلبی که روحانی در اجلاس داووس در سال ٢٠١٤ گفتند یعنی گفتمان جدید میان تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان انرژی تمرکز داشته باشیم.»او خاطرنشان کرد: «میان ایران و فرانسه دیالوگی برقرار شده که نوید‌دهنده آن است که قرارداد طوری است که تولید برای تولید‌کننده و خرید برای مصرف‌کننده مقرون به صرفه می‌شود. یکی امنیت تقاضا و دیگری امنیت عرضه را می‌خواهد و ما در حال ورود به دوره‌ای جدید به دیپلماسی می‌شویم و اوپک دیگر در این روزها کارایی ندارد. هرچند اگر عربستان و متحدانش دست از این بازی‌های سیاسی بردارند، می‌توان برای اوپک هم یک نقش امروزی تعیین کرد.»