برنامه تولیدطلای سیاه دردولت دوازدهم/ از رویا تا واقعیت
نیم نگاهی به تجربه سالهای۷۳تا۸۴جذب سالیانه کمتراز۳میلیارد دلار،جذب سالیانه ۴۰ میلیارد دلاردرصنعت نفت ودربرنامه ششم توسعه به آرزو بیشتر شبیه است تا برنامهای دستیافتنی.
بسیاری از اهداف مطرح شده در برنامه ششم در بخش نفت و گاز تقریباً دستنایافتنی هستند و همانند برنامههای پیشین پیشبینی میشود عملکرد دولت آتی با برنامه مذکور در این بخش فاصله قابل توجهی داشته باشد. به عنوان مثال در برنامه ششم توسعه جذب سرمایه ۲۰۰ میلیارد دلاری در بخش نفت و گاز مطرح شده است که ۱۳۰ میلیارد دلار آن مختص بخش بالادستی است. این در حالی است که در طول سالهای اجرای قراردادهای بیع متقابل در کشور در سالهای ۱۳۷۳-۱۳۸۴ کمتر از ۳۰ میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب شده است. بنابراین در مقایسه با تجربه ۱۰ ساله مذکور در جذب سالیانه کمتر از ۳ میلیارد دلار، جذب سالیانه ۴۰ میلیارد دلار به آرزو بیشتر شبیه است تا برنامهای دستیافتنی.
در این گزارش، پیشنهادهایی را در سطح کلان در خصوص متغیرهای اصلی صنعت نفت ارائه میدهیم تا بتوان از آنها در تصمیمگیریهای آتی بهره جست. در ادامه اهداف پیشنهادی برای بخشهای نفت، گاز تا انتهای برنامه ششم توسعه (۱۳۹۹) ارائه شده است.
اهداف پیشنهادی در حوزه بالادستی نفت و گاز
ایجاد ظرفیت تولید نفت خام و حفظ آن از اهمیت بالایی برخوردار است. در برنامه پنجم ظرفیت تولید باید یک میلیون بشکه در روز افزایش مییافت و در پایان سال ۱۳۹۴ به پنج میلیون بشکه نفت خام در روز میرسید. در عمل به دلیل مشکلاتی همچون تحریم، این مسئله تحقق پیدا نکرد و تولید نفت در سال ۹۵ برابر با ۳.۸ میلیون بشکه در روز بوده است. در برنامه ششم توسعه هدف تعیین شده در خصوص ظرفیت تولید با اندکی کاهش، به ۴.۷ میلیون بشکه در روز تقلیل یافته است.
به گفته کارشناسان این حوزه در خصوص ارائه برنامه مربوط به تولید نفت در دولت آتی میتوان با در نظر گرفتن حداقل سطح تولید مورد نیاز (مبتنی بر مصرف مورد نیاز پالایشگاههای داخلی و تعادل در تراز پرداختها) تولید مورد نیاز برای سالهای آتی را مشخص نمود. بر این اساس حداقل تولید مورد نیاز کشور برای سالهای آتی مطابق نمودار زیر برآورد میشود:
متخصصان انرژی معتقدند در خصوص گاز طبیعی، به طور مشابه باید حداقل تولید گاز مورد نیاز برای سالهای آینده بر اساس مصارف گاز طبیعی در سه بخش اصلی مصرف داخلی، تزریق به مخازن نفتی و صادرات برآورد شود. بر این اساس، در مجموع میزان گاز طبیعی مورد نیاز برای سالهای ۹۹-۱۳۹۶ را به صورت جدول زیر بیان کرد:
جدول ۱ ـ میزان برآوردی مصرف گاز طبیعی طی سالهای ۹۹-۱۳۹۶
سال | مصرف داخلی | تزریق گاز به مخازن نفتی | صادرات | جمع |
۱۳۹۶ | ۵۶۲.۱ | ۵۰.۵ | ۲۳.۷ | ۶۳۶.۳ |
۱۳۹۷ | ۵۹۷.۱ | ۵۱.۰ | ۲۳.۷ | ۶۷۱.۸ |
۱۳۹۸ | ۶۳۴.۲ | ۵۱.۵ | ۴۸.۷ | ۷۳۴.۵ |
۱۳۹۹ | ۶۷۳.۷ | ۵۲.۰ | ۷۰.۲ | ۷۹۵.۹ |
با توجه به رشد نسبتاً ملایم مصرف مورد نیاز کشور از یکسو و پتانسیل بالای تولید در سالهای آتی از سوی دیگر پیشبینی میشود در سالهای آتی تراز گاز طبیعی کشور به طور قابل توجهی مثبت شود.
در نمودار زیر با در نظر گرفتن مهمترین منابع افزایش تولید در سالهای آتی (بهرهبرداری از فازهای باقیمانده پارس جنوبی، تکمیل واحدهای NGL و جمعآوری گازهای همراه در حال سوختن، واردات و بهرهبرداری از سایر میادین گازی) میزان تولید و وضعیت تراز گاز در سالهای آینده پیشبینی شده است.
میزان برآوردی عرضه و مصرف گاز طبیعی (میلیون مترمکعب در روز)
همانطور که در نمودار بالا مشاهده میشود، در طول چهار سال آتی، حتی با فرض صادرات گاز به عراق و پاکستان، با مازاد گاز تولیدی روبرو خواهیم بود و تراز گاز مثبت خواهد بود. به این ترتیب بهرهبرداری از میدان گازی پارس شمالی، گلشن و فردوسی که از یکسو مشترک نیستند و از سوی دیگر میزان میعانات آن جهت بازپرداخت هزینههای پیمانکار کافی نیست و دولت را با مشکل در بازپرداخت هزینههای مذکور مواجه خواهد نمود، از اولویت خارج میشوند.