جولان پیادهنظام آمریکا در بازار ارز/استراتژی را عوض کنید نه مدیران
التهاب بازار ارز طی ماههای اخیر کمکم تغییر شکل داده و قالب رکوردشکنی به خود گرفته است؛ قالبی که اگر فکری به حال آن نشود حکم "آب رفته به جوی" را دارد که بازگرداندن آن ناممکن خواهد بود.
تاریخ: ۱۴/دي/۹۰ ساعت ۱۵:۳۱ | اقتصاد جهانی شناسه خبر: ۴۳۰۵
به گزارش سایت طلا به نقل از خبرگزاری فارس اتفاقاتی که طی چند ماهه اخیر بازار ارز و طلا شاهد آن بودهاند و سرعت رویداد آنها توجه همگان را به خود جلب کرده است. تغییرات بعضاً ساعتی قیمت سکه در مقطعی و دلار در مقطع کنونی کار را به جایی رسانده که حتی خود دلالان و صرافان هم انگشت به دهان ماندهاند.
نوسان نرخ ارز (البته در قالبی منطقی و عقلائی) در تمام دنیا امری پذیرفته شده ومعمول است که به عنوان یک پارامتر در معادلات اقتصادی نیز دیده میشود؛ امری که کشورما نیز از آن مستثنی نیست.
اینکه هر کشوری چه سیاستی را برای کنترل بازار ارز به اجرا درمیآورد به شرایط داخلی و خارجی و نیز ساختار اقتصادی آن برمیگردد اما در این میان نکتهای که حائز اهمیت است، نفس کنترل بازار و تدوین استراتژی مناسب در این زمینه میباشد.
چند هفته قبل در پی تشدید نوسانات بازار ارز، سکاندار بانک مرکزی مصمم شد معاون ارزی خود را به عنوان متولی مستقیم تدوین و اجرای سیاستهای بازار ارز تغییر دهد تا با این جابجایی و متعاقب آن تغییر سیاستها، بتواند بازار را آرام کند.
این تغییر انجام شد ولی ماحصل آن در بازار دیده نشد؛ دلار این بار رکورد 1700 تومان را هم پشت سرگذاشت تا نشان دهد تغییر افراد هم فرقی برای بازار ندارد و این استراتژی است که باید تغییر کند؛ نه افراد.
نگرانی برخی کارشناسان از این است که شاید اصلاً برنامه و راهبردی برای کنترل بازار ارز وجود ندارد که بخواهد تغییر کند و گرنه کنترل این بازار به مراتب از بازار سکه و طلا آسانتر است.
نگرانی دیگر کارشناسان تداوم نوسانات شدید ارزی و متعاقب آن افزایش نرخ دلار است که اگر از حدی خاص بگذرد، نتیجه آن هجوم مردم برای خروج سپردهها از بانک و تبدیل آن به دلار است که فاجعهای غیر قابل جبران را در پی خواهد داشت.
نکته خنده دار در بحث دلار این است که ارزش این ارز در دنیا رو به کاهش اما در ایران روبه افزایش است؛ خدمتی که خواسته یا ناخواسته به اقتصاد رو به افول آمریکا کردهایم.
برخی شنیدهها از بازار ارز حاکی از آن است که با توجه به ثبات تقاضا، مجاری عرضه به بازار عمداً مسدود شده تا براساس قوانین اولیه اقتصاد که با کاهش عرضه و ثبات تقاضا، قیمت افزایش مییابد، نرخ دلار در بازار به رکورد شکنی بپردازد.
برخی تحلیلگران از دلار به عنوان سرباز آمریکایی در کشورهای مختلف یاد میکنند؛ سربازانی که هر زمان لازم باشد به هر نحو ممکن به کشورشان خدمت میکنند؛ حال چه برای خرید اسلحه باشد چه برای ضربه به ارکان اقتصادی کشور مقابل.
به هر حال نوسانات ارزی به هر دلیلی که باشد(خواه داخلی، خواه به بهانه تحریم) چیزی از وظیفه بانک مرکزی و دولت برای کنترل بازار و بازگرداندن آرامش کم نمیکند. به نظر میرسد وقت آن رسیده که اگر عزمی در متولیان امر در این زمینه وجود دارد آن را نشان دهند، و جلوی پیشروی این پیاده نظام و فتح سنگرهای بعدی را بگیرند.
امید است این عزم وجود داشته باشد و مسئولان در این زمینه تعمد نداشته باشند؛ امری که آیندگان در موردش قضاوت خواهند کرد.
نوسان نرخ ارز (البته در قالبی منطقی و عقلائی) در تمام دنیا امری پذیرفته شده ومعمول است که به عنوان یک پارامتر در معادلات اقتصادی نیز دیده میشود؛ امری که کشورما نیز از آن مستثنی نیست.
اینکه هر کشوری چه سیاستی را برای کنترل بازار ارز به اجرا درمیآورد به شرایط داخلی و خارجی و نیز ساختار اقتصادی آن برمیگردد اما در این میان نکتهای که حائز اهمیت است، نفس کنترل بازار و تدوین استراتژی مناسب در این زمینه میباشد.
چند هفته قبل در پی تشدید نوسانات بازار ارز، سکاندار بانک مرکزی مصمم شد معاون ارزی خود را به عنوان متولی مستقیم تدوین و اجرای سیاستهای بازار ارز تغییر دهد تا با این جابجایی و متعاقب آن تغییر سیاستها، بتواند بازار را آرام کند.
این تغییر انجام شد ولی ماحصل آن در بازار دیده نشد؛ دلار این بار رکورد 1700 تومان را هم پشت سرگذاشت تا نشان دهد تغییر افراد هم فرقی برای بازار ندارد و این استراتژی است که باید تغییر کند؛ نه افراد.
نگرانی برخی کارشناسان از این است که شاید اصلاً برنامه و راهبردی برای کنترل بازار ارز وجود ندارد که بخواهد تغییر کند و گرنه کنترل این بازار به مراتب از بازار سکه و طلا آسانتر است.
نگرانی دیگر کارشناسان تداوم نوسانات شدید ارزی و متعاقب آن افزایش نرخ دلار است که اگر از حدی خاص بگذرد، نتیجه آن هجوم مردم برای خروج سپردهها از بانک و تبدیل آن به دلار است که فاجعهای غیر قابل جبران را در پی خواهد داشت.
نکته خنده دار در بحث دلار این است که ارزش این ارز در دنیا رو به کاهش اما در ایران روبه افزایش است؛ خدمتی که خواسته یا ناخواسته به اقتصاد رو به افول آمریکا کردهایم.
برخی شنیدهها از بازار ارز حاکی از آن است که با توجه به ثبات تقاضا، مجاری عرضه به بازار عمداً مسدود شده تا براساس قوانین اولیه اقتصاد که با کاهش عرضه و ثبات تقاضا، قیمت افزایش مییابد، نرخ دلار در بازار به رکورد شکنی بپردازد.
برخی تحلیلگران از دلار به عنوان سرباز آمریکایی در کشورهای مختلف یاد میکنند؛ سربازانی که هر زمان لازم باشد به هر نحو ممکن به کشورشان خدمت میکنند؛ حال چه برای خرید اسلحه باشد چه برای ضربه به ارکان اقتصادی کشور مقابل.
به هر حال نوسانات ارزی به هر دلیلی که باشد(خواه داخلی، خواه به بهانه تحریم) چیزی از وظیفه بانک مرکزی و دولت برای کنترل بازار و بازگرداندن آرامش کم نمیکند. به نظر میرسد وقت آن رسیده که اگر عزمی در متولیان امر در این زمینه وجود دارد آن را نشان دهند، و جلوی پیشروی این پیاده نظام و فتح سنگرهای بعدی را بگیرند.
امید است این عزم وجود داشته باشد و مسئولان در این زمینه تعمد نداشته باشند؛ امری که آیندگان در موردش قضاوت خواهند کرد.