اگرچه یورو نیز بهعنوان ارز مورد استفاده نرخی بیشتر از دلار را به خود میبیند، البته این ماجرا به امروز و دیروز محدود نمیشود و سالهاست اقتصاد ایران با این تغییرات اخت گرفته است، بهطوری که طی چهار دهه گذشته اقتصاد در ابتدای دهه ٨٠ ارز رسمی کشور را تکنرخی دید، اما در گذر زمان افزایش تحریمهای هستهای و فقدان مدیریت سبب شد ارز بساط چندنرخی شدن خود را در اقتصاد پهن کند، بهطوری که در سال ٩١ میدان فردوسی به قطب خبری بدل شده بود و تغییرات لحظهای چک میشدند؛ تغییراتی که موجبات این را فراهم آورد تا نیروی انتظامی به جمعآوری دلارفروشان کنار خیابان بپردازند و در همان مقطع بود که خبرها از آتش زدن چند صرافی میگفتند.
در همان گیرودار بود که مرکز مبادلات ارزی توسط بانکمرکزی برای خدماتدهی به تجار، بازرگانان و تولیدکنندگان راهاندازی شد، اگرچه نمیتوان رانتهای پیدا و پنهان حاشیه این مرکز را منکر شد؛ شرایطی که با روی کار آمدن دولت یازدهم و مذاکرات هستهای کمی تلطیف شد و ارز رسمی کشور آرامش را به خود دید. درواقع دولت یازدهم تکنرخی شدن ارز را بهعنوان یکی از برنامههای خود مدنظر گرفت و از تأثیرات مثبت آن بر اقتصاد سخن گفت؛ آثاری که گامی موثر بر شفافسازی و مبارزه با فساد اقتصادی خوانده میشدند، اگرچه این خواسته هنوز جامه عمل نپوشیده است و چندوقتی میشود که قیمت بالای ارز در عرصههای مختلف خودنمایی میکند و نگرانی را میتوان در میان اقشار مختلف جامعه دید؛ افزایشی که رئیسجمهوری دلیل آن را اقتصادی نمیداند و میگوید: «اگر نرخ ارز امروز بالاتر از هفتههای پیش است، حتما نمیتواند دلایل تجاری و اقتصادی داشته باشد؛ دلایل تجاری ندارد، چون ما در تامین ارز و مخارج ارزی ترازمان مثبت است، یعنی درآمد ارزیمان بیش از مخارج ارزی است. من مردم را به آینده کاملا مطمئن میکنم، آینده ما از امروز حتی در زمینه ارزی بهتر خواهد بود؛ قبلا منابع ارزی ما همان درآمد خودمان بود و ٣٠میلیارد دلار فاینانس خارجی در اختیار داریم و تاکنون در این مورد ١٢، ١٣میلیارد دلار تصمیمگیری شده و برای مبالغ باقی مانده هم تصمیمگیری خواهد شد.» البته روحانی توصیهای به مردم نیز داشتند مبنی بر اینکه در این مسیر پرریسک قدم برندارند. سیف، رئیس بانک مرکزی نیز بر این باور است که نرخ ارز ثبات نسبی مناسبی در مقایسه با گذشته داشته و این نوید را داده که این نوسانات به حداقل خواهد رسید. ادعایی که سیف دلیل آن را اینگونه بیان کرده است: «قیمت نفت افزایش پیدا کرده و درآمدهای ارزی نیز هماکنون بالا رفته و در وضع مناسبی قرار دارد؛ بنابراین جای هیچگونه نگرانی در بازار ارز وجود ندارد و قطعا طی روزهای آینده نرخ ارز کاهش خواهد یافت؛ براساس روند هرساله نرخ ارز در ماههای بهمن و اسفند مسیر کاهشی پیدا میکند.» البته در میان همه این هیاهوها برخی از صاحبنظران حوزه اقتصاد از تأثیر مثبت افزایش قیمت ارز میگویند و بر این باورند مهمترین اثر این افزایش این است که در کوتاهمدت ارزش صادرات غیرنفتی را افزایش میدهد و قاچاق کالا و همینطور واردات کالا را تحتکنترل درمیآورد؛ در چین شرایط به گونهای است که قاچاق کالا توجیه اقتصادی ندارد، البته هستند کارشناسانی که باوری متفاوت دارند و از فراهم شدن موجبات پیشبینیناپذیرشدن فضای اقتصادی میگویند و راهکاری را نیز برای داشتن عایق ضدنوسانات قیمتی در اقتصاد کشور پیشنهاد میدهند؛ حرکت به سمت واقعیشدن نرخ دلار. اکنون سوال اصلی این است که آیا نرخ ارز ثبات را تجربه میکند؟
٢- پیشینه - داستانی که ٩٨ساله شد
ماجرای ارز و خریدوفروش و معادلات خارجی مردم و بنگاههای خصوصی به سال ١٣٠٧ برمیگردد، زمانی که بانک ملی تهران به توصیه امینالضرب افتتاح شد. البته هشتسال بعد از آن کمیسیون اسعار، متشکل از نمایندگان و وزارت دارایی و اداره تجارت و بانکملی ایران تشکیل شد تا نظارت بر امور ارزی کشور را به عهده بگیرند و از این راه تصمیمات مقتضی و مفید به موازنه ارزی کشور و حفظ ارزش خارجی ریال را حسب شرایط بهموقع به اجرا گذاشته و وظیفه قانونی خود را اعمال کنند. البته در همان برهه بود که به موجب تصویبنامهای بانک این اجازه را یافت تا در خریدوفروش گواهی ارز به حساب دولت دخالت کند؛ تصمیماتی که منجر شد نظم و قانون مالی خاصی پیرامون معاملات اقتصادی شهروندان با دنیای بیرون از کشور برپا شود، اما شروع جنگ جهانی دوم سبب شد این قاعده و قانون نتواند اثرات مثبت خود را بر اقتصاد ایران بگذارد، اگرچه عوامل داخلی نیز به این بینظمی دامن زد؛ عواملی چون تصمیمگیری برای اقتصاد دولتمحور! بهطوری که بیماری مالی ایران پس از آغاز جنگجهانی دوم به مرحله هشداردهندهای رسید، تلاشهای دولت وقت نیز کارساز نشد، قانون تبدیل واحد پول به طلا کارگر نیفتاد و نقره یعنی پایه سابق تبدیل واحد پول با گذشت ٦سال منسوخ شد. در چنین شرایطی بود که سیاست کنترل ارز خارجی اعمال شد، سیاستی که تا سالهای ١٣١٤-١٣١٣ ادامه یافت و بعد از آن تا حدودی از شدت آن کاسته شد، اما در سال ١٣٥٢ افزایش یکباره درآمدهای ارزی که حاصل صادرات نفت بود سبب شد واحد ریال بهطور آزاد قابل تبدیل شود، البته تاریخ ایران بروز جنگ و اعمال تحریمهای اقتصادی را شاهد بود که چه از نظر کاهش شدید درآمدهای ارزی و چه افزایش هزینههای ارزی مشکلات زیادی برای دولت ایجاد کرد و این فرازوفرودها ادامه داشت تا اینکه در ابتدای دهه٨٠ اصلاح سیاستهای ارزی و تجاری کشور با هدف تسهیل تجارت و مقرراتزدایی از بخش خارجی اقتصاد ادامه یافت. اما حالا که در دهه ٩٠ به سر میبریم، افزایش و کاهش نرخ ارز را در سطر اخبار شاهدیم؛ شرایطی که به گمانهزنیها دامن میزند.
٣- نگاه کارشناس - عوامل مختلف را ببینیم
محمدقلی یوسفی - کارشناس اقتصادی| نوسانات نرخ ارز و آثار آن بر اقتصاد یکی از مباحث داغ اقتصادی این روزهاست، اما با توجه به شرایط اقتصادی باید گفت این وضع ادامه خواهد داشت. در یک اقتصاد سالم؛ اقتصادی که مردم در آن نقش داشته باشند، عرضه و تقاضای بازار تعیینکننده نرخ ارز است، همچون سایر کالاها. محمدقلی یوسفی، کارشناس اقتصادی چنین ادامه میدهد: در ایران از آنجایی که بخش اعظم اقتصاد در کنترل دولت است، بنابراین بر بازارهای پولی و ارزی تأثیر میگذارد، چون مهمترین منبع ارزی ما درآمدهای نفتی است که در اختیار دولت قرار دارد و منبع درآمد دولت محسوب میشود، بنابراین دولت سیاستهای اقتصادی خود را براساس قدرتی که در بازار دارد، تعیین میکند، در نتیجه در بازار اختلال ایجاد میشود و بیانضباطی در بازار پول و ارز به سایر بخشها سرایت میکند. یوسفی ادامه میدهد: متاسفانه به دلیل عدمشفافیت در نظام تصمیمگیری و بیتوجهی دولتمردان، صادرات بخش خصوصی هم جدی گرفته نمیشود و بخشهای غیرنفتی نیز که به خارج صادر میشوند، ارزشان به راحتی وارد کشور نمیشود، بنابراین آنها نیز متناسب با شرایط از وضع بهره میبردند و منافع خود را میسنجند. این کارشناس اقتصادی معتقد است: متاسفانه حوزههای صنعت و کشاورزی که مولد تولید داخل هستند، به بیمهری دچار هستند. زمانبر بودن این حوزهها سبب شده دولتها بیمهری خود را شامل حال آنها کنند و به واردات بپردازند؛ رویهای که هم سود کلان در پی دارد و هم کالای مورد نیاز بازار را تامین میکند. درواقع باید گفت بالا رفتن نرخ ارز به سود دولتهاست و زیانی را شامل آنها نمیکند، چون بخشی از هزینههای جاری دولتها تامین میشود. یوسفی اشارهای به افزایش تقاضا در بازار به دلیل نزدیک شدن به ماههای آخر سال داشته و عنوان میکند: مگر حجم مسافرتهای نوروزی چه میزان است که بتواند تأثیری بر نرخ ارز داشته باشد؟ اگر تأثیرگذار هم باشد، چشمگیر نیست. مسلما بحثهای روانی، تنشهای بینالمللی، تحریمها و سیاستهای دولت آمریکا، عدمگشایش اعتبار توسط بانکهای بینالمللی، کمبود عرضه ارز و ... میتوانند بر نوسانات اثرگذار باشند، اما اینگونه نیست که روند افزایش تنها به دلیل ایام آخر سال است. اقتصاد ایران این روند افزایش را ایجاب و اجتنابناپذیر میکند. به دلیل اینکه ما طی سالهای مختلف ریال تزریق کردهایم، در داخل کشور یک کسر داریم که صورت آن حجم پولی است که در اختیار دولت است و آن را هزینه میکند و مخرج کسر نیز ارز خارجی است. زمانی که عرضه ارز زیاد نمیشود، یعنی مخرج کسر افزایش نمییابد، ولی صورت کسر مرتب که اضافه میشود، قیمت ارز مسیر صعودی خود را طی خواهد کرد، بنابراین ممکن است جهش آن یک مقداری -٢درصد- به خاطر شرایط نوروزی باشد، اما شرایط اقتصاد ایران و سیاستهای اشتباه دولتمردان دستبهدست هم داده و افزایش این نرخ را در ماههای آینده اجتنابناپذیر میکند، یعنی اینگونه نیست که در پایان سال ما شاهد افت نرخ ارز باشیم، نه اینگونه نیست. این وضعیتی است که تازه شروع شده است و نمیتوان متصور بود که نرخ ارز به کجا میرسد، مگر اینکه گشایشی در تجارتها داشته باشیم.
٤- نگاه موافق - ثبات حاکم خواهد شد
آرمان خالقی - عضو هیأتمدیره خانه صنعت، معدن و تجارت ایران| نرخ ارز و تأثیر آن بر اقتصاد مسألهای است که اهمیت آن بر کسی پوشیده نیست و تجربه سالهای گذشته نیز نشان داده براساس فاکتورهایی این نرخ نوساناتی را به خود میبیند؛ نوساناتی که به برخی نگرانیها دامن میزند و در حدواندازههای خود آثاری را بر اقتصاد و مسائل دخیل در آن دارد. طی ماههای اخیر نرخ ارز در بازار اقتصاد ایران نوساناتی را تجربه کرده، بهطوری که برخی را به این باور رسانده است که میتوان با پسانداز آن به سودی دست یافت؛ باور اشتباهی که حتی رئیس بانک مرکزی نیز تاکید داشت از آن حذر شود. آرمان خالقی، عضو هیأتمدیره خانه صنعت، معدن و تجارت ایران صحبتهایش را اینچنین ادامه میدهد: هرساله بازار ایران چنین نوساناتی را تجربه میکند، بهخصوص در ایام نزدیک به تعطیلات سال نو، اما با این اوصاف باید گفت این نرخ ثبات را تجربه خواهد کرد. با توجه به ایام پیشرو به نظر من، ما تا نزدیک سال نو این نوسانات را داریم، چون بهانههای کافی برای افزایش تقاضای ارز در بازار پیشرو است. باید یادمان باشد در ماههای آخر سال افزایش تقاضای ارز به چشم میخورد، بنابراین از حیث روانی فشار مضاعفی بر بازار تحمیل میشود. البته در ایام پیشرو ما نوسانات را شاهد خواهیم بود؛ نوساناتی که تا اوایل سال نو ادامه خواهند داشت و بعد از آن آرامشی را به تجربه سالهای گذشته خواهیم داشت تا بازار روند همیشگی خود را بیابد، صنعت در مسیر خود قرار بگیرد و عدد ارز خود را نشان بدهد تا ببینیم شرایط به چه گونه است. خالقی بر این باور است در سال جدید از آنجایی که تقاضا کاهش مییابد، ما ثبات را شاهد خواهیم بود. یکی از مواردی که درحال حاضر شاهد آن هستیم این است که افراد بر این باورند این نوسانات ادامهدار خواهد بود، برای همین تقاضای ارز دارند تا به شکل پسانداز از آن بهره ببرند که به واقع کار اشتباهی است، چون آزموده را آزمودن خطاست. ولی ما هر سال آزموده را میآزماییم! هر بار که اتفاقی اینچنینی رخ میدهد، ما شاهد تقاضاهایی از این جنس هستیم، همچون بازار سکه و طلا، حتی ایجاد یک کمبود مصنوعی سبب میشود مردم برای خرید آنها صفهای طولانی ایجاد کنند؛ صفهای طولانی که افزایش قیمت را در پی خواهند داشت. چه اتفاق ویژهای در بازار افتاد که ما شاهد این نوسانات بودیم؟ تنها چیزی که ممکن بود ما به این نوسانات برسیم این است که نرخ ارز را مصنوعی ثابت نگه داشتیم؛ نرخی که تا جایی میتواند خود را حفظ کند و همچون فنری خود را رها کرده و قیمتی بیش از بهای واقعی خود را نشان خواهد داد. بهعنوان مثال اگر امروز ارزش واقعی ارز ٤٦٠٠ تومان باشد، در بازار به دلیل شرایط روانی به ٤٨٠٠ یا حتی ٥٠٠٠تومان هم برسد!
٥- نگاه مخالف - حضور نوسانات تا ١٤٠٠
محمدرضا سبزعلیپور - رئیس مرکز تجارت جهانی| برای ثبات ارز، تکنرخیشدن و کنترل بازار آن فاکتورهایی نیاز است که بدون آنها نمیتوان به هیچیک از اینها دست یافت؛ فاکتورهایی که ١٢مورد هستند و به ثبات و امنیت سیاسی و اقتصادی کشور، صادراتیبودن، خامفروشی و تکمحصولینبودن اقتصاد، عدموجود قاچاق کالا، اجرای اقتصاد مقاومتی، اجرای دقیق برجام، مثبتبودن تراز تجاری و مواردی از این دست اشاره دارند. محمدرضا سبزعلیپور، رئیس مرکز تجارت جهانی در ادامه صحبتهایش میافزاید: متاسفانه این فاکتورها غالبا در کشور وجود ندارد، به همین دلیل است که کنترل نرخ ارز ممکن نیست؛ شرایطی که نیاز به ریشهیابی دارد و تنها به گفتهها نمیتوان اکتفا کرد؛ گفتههایی که از هجوم نیاوردن به بازار ارز و بهبود شرایط بازار ارز در ماههای آخر سال و... میگویند. نوسانات ارز مسألهای اساسی است و نمیتوان تنها با پاسخگوییهای ساده و خندهآور از کنار آن گذشت. سبزعلیپور بر این باور است که به علت نبود ١٢شرط و وجود سیاستهای اشتباه پولی و مالی روزبهروز ارزش دلار و ارزهای دیگر بالا خواهد رفت و ارزش پول ملی به تبع آن پایین خواهد آمد. درواقع ما باید منتظر تورم وحشتناکی باشیم که درحال حاضر همانند گلوله برف کوچکی راه افتاده و بزرگ میشود و زمانی که به پایین برسد، شاید ٥ یا ٦ ماه دیگر مشکلساز شود. ما سال آینده وحشتناکی را تجربه خواهیم کرد؛ سال ٩٧ اشک همه درخواهد آمد. رئیس مرکز تجارت جهانی سوالی را طرح کرده و ادامه میدهد: چه چیزی در سال آینده وجود دارد که به ما نوید رونق اقتصادی را بدهد؟ دلار زیادی داریم که فراوان وارد کشور شود؟ که نداریم. نفتی که صادر میشود، بخش اعظمش در کشورهای دیگر بلوکه میشود؛ طبق همان تحریم نفت در مقابل غذا، چون هنوز این تحریم برداشته نشده است. خود زنگنه نیز به آن اذعان داشت و گفت «پول نفت به ایران نمیآید.» زمانیکه دلار نمیآید، رکود اقتصادی همهجای مملکت را گرفته است، زمانی که بیکاری چشمگیر شده، تنشهای سیاسی و بینالمللی افزایش را تجربه میکند، پول نیست، چطور میتوان رشد اقتصادی را تجربه کرد. سبزعلیپور به دوران احمدینژاد اشاره کرده و میافزاید: بعد از به پایان رسیدن عمر دولت دهم حدود ٤٩٠هزار میلیارد تومان ما گردش نقدینگی داشتیم که اعتراضات بسیاری را نیز بهدنبال داشت! در چهارساله دولت یازدهم این نقدینگی به هزارهزار میلیاردتومان رسید، یعنی بیش از دوبرابر و درحال حاضر نزدیک به هزارو٣٠٠هزار میلیارد تومان است! یعنی نزدیک به سه برابر. این میزان از کجا به نقدینگی اضافه شده است؟ پول نفتی که هنوز وارد نشده، ریالش در اختیار دولت قرار میگیرد! پول بدون پشتوانه، یعنی کاغذ. رئیس مرکز تجارت جهانی ادامه میدهد: زمانی که آمارهای واقعی از وضع بد تولید، رکود، شرایط بد صادرات، بازرگانی و... میگویند، چطور انتظار داریم سال آینده رشد اقتصادی را داشته باشیم. به واقع با این اوصاف باید گفت افزایش نرخ ارز یک مشکل روانی یا تبلیغاتی نیست، بلکه دقیقا ریشه در اقتصاد دارد. البته بخشی مشکل روانی است، چون زمانی که میبینند قیمت درحال بالا رفتن است، هجوم میآورند، ولی اصل آن این است که پایه و اساس رشد ارزهای خارجی موردی اقتصادی، سیاسی و سوءمدیریتی است. با این شرایط من معتقدم این نوسانات تا یکدهه دیگر ادامه دارد.
٦- تجربه دیگران - باثباتها
در میان ارزهای مختلف جهان رکورد معاملات در دست دلار آمریکاست؛ ارزی که دو مشخصه مهمترین و رایجترین را به خود اختصاص میدهد. واحد پولی که با تمام واحدهای پولی دنیا مبادله میشود و به فراخور شرایط بهعنوان واسط نیز عمل میکند. نکته جالب توجه این است که بیشتر بانکهای جهانی این واحد پولی را بهعنوان ذخیره پولی احتیاطی نگهداری میکنند، البته به صورت غیررسمی. دلار، ارزی بینالمللی محسوب میشود که در معاملات بینالمللی بین کشورها مورداستفاده قرار میگیرد و میتوان گفت این واحد پولی تأثیر بسیاری بر دیگر ارزها دارد؛ تأثیری که از ویژگی مرجع بودن دلار نشأت میگیرد، به این معنا که به دلیل مرجعبودن دلار، نرخ دیگر ارزها با توجه به نرخ آن محاسبه میشود، البته این واحد پولی نیز نوساناتی را تجربه میکند، اگرچه در کشورهای مختلف این نوسانات متفاوت است. دلار آمریکا نهتنها از ثبات قیمت برخوردار است، بلکه با کوچکترین اتفاق در سطح جهان تغییر و نرخ آن نوسان پیدا میکند. همچنین سیاستهای دولت آمریکا نیز تأثیرات زیادی بر نرخ دلار در بازارهای جهانی دارد.
یورو واحد پولی جدیدی است که چندی پیش با سرعت جای خود را در بازارهای بینالمللی ارز پیدا کرد؛ واحد پولی که بعد از دلار قرار گرفته، بهطوری که اتحادیه اروپا از آن بهعنوان واحد پولی استفاده میکند. پس از اینکه یورو در معاملات جهانی استفاده و اعتماد کشورها به آن زیاد شد، این پول وارد بازار فارکس هم شد، البته یورو نیز مانند دلار آمریکا با رویدادهای سیاسی اتحادیه اروپا دچار نوسان و نرخ آن در بازارهای جهانی عوض میشود.
قاره آسیا نیز در میان واحدهای پولی خود ین ژاپن را میبیند؛ واحد پولی که نشان از توان اقتصادی ژاپن دارد. واقعیت این است که هرچه اقتصاد کشوری بیشتر شود، ارزش پول آن نیز بیشتر خواهد شد، مانند ین که به واسطه اقتصاد ژاپن ارزشمند شده است. کشورهای همسایه ژاپن بهخاطر اینکه ارزش پولشان در بازارهای آزاد کم است، از ین در معاملات خود استفاده میکنند، اگرچه ین توانسته جایگاه خود را در بازارهای بینالمللی نیز بیابد.
چهارمین واحد پولی مهم و رایج بازار جهانی ارز به پوند استرلینگ میرسد. واحد پول انگلیس که بعضا بهعنوان اندوخته احتیاطی نیز از آن استفاده میشود. اگرچه انگلیس جزو اتحادیه اروپاست، اما به دلیل قدمت پوند از آن بهعنوان واحد رسمی پولش بهره میبرد؛ واحد پولی که وابسته به اقتصاد انگلیس است و با رشد آن ارزش و اعتبار بالاتری مییابد، البته برخی از کشورها از آن بهعنوان ارز مرجع استفاده میکنند.لونی یا دلار کانادا ارز بعدی است؛ ارزی که احتمال داده میشود نخستین واحد پولی دنیا و ارزش آن وابسته به نرخ کالاهای ویژهای بوده است؛ کالاهایی نظیر نفت خام و فلزات گرانبها. چون کانادا یکی از بزرگترین کشورهای صادرکننده نفت و فلزات گرانبها به دنیاست، پس قیمت پایه لونی نیز به این مواد بستگی دارد.در رده بعدی فرانک سوییس قرار دارد؛ واحد پولی که همچون خود سوییس بیطرفی خود را در معاملات بینالمللی اعلام کرده است. فرانک سوییس واحد پولی امن شناخته شده است آن هم به دلیل همبستگی منفی با سایر ارزها و پولهای پرنوسان همچون دلار استرالیا و کانادا.
٧- منابع دیگر
نرخ ارز و نوسانات آن این روزها در صدر اخبار اقتصادی قرار دارد؛ نرخی که نگرانیهایی را بهوجود آورده است. البته برخی این افزایش نرخ را به کسری بودجه و مسائلی از این دست نسبت میدهند و عدهای دیگر نگران تولید، صادرات و... هستند، اگرچه هستند عدهای که آن را تورمزا میدانند و دلایلی را برای آن ذکر میکنند. در این شماره، پرسش این است که آیا نرخ ارز به ثبات میرسد؟