این موضوع درحالی رخ میدهد که فعالان بازار ارز جهش دلار در تعطیلات نوروز را کمتر به یاد آورده و میگویند در بازار ارز معمولا دلار تا پیش از شروع تعطیلات رکورد میزد و با کاهش تقاضا در تعطیلات قیمتها به وضع عادی برمیگشت. حالا در نوروز ٩٧ ماجرای متفاوتی رخ داده است و شهروندان ایرانی در تعطیلات سال نو به یکباره با رکوردشکنی دلار و عبور قیمت آن از ٥هزار و ١٠٠ تومان مواجه شدند.
دلار که پیش از این یکبار دیگر کانال ٥هزار تومانی قیمت را در روزهای پایانی سال ٩٦ تجربه کرده و با برخورد انتظامی در بازار ارز عقبنشینی کرده بود، در تعطیلات سال نو بار دیگر جهش کرد. صرافان میگویند، تزریق ارز در بازار کاهش داشته و همین عامل باعث افزایش قیمت دلار شده است و برخی اعضای کمیسیون اقتصادی مجلس در مصاحبههایی که با رسانههای مختلف انجام دادهاند، کاهش فروش نفت در ماههای پایانی سال را عامل کاهش تزریق ارز به بازار و در نتیجه گرانی دلار دانستهاند. این در شرایطی است که کارشناسان اقتصادی مدیریت ضعیف بانک مرکزی به بازار ارز را مطرح کرده و میگویند بانک مرکزی به شیوه دستوری نرخ سود سپردههای بانکی را به ١٥درصد کاهش داد و طبیعی است در شرایطی که فضا برای سرمایهگذاری بلندمدت در بخشهای تولیدی چندان قابل پیشبینی نیست، جریان پولی به سمت بازارهای واسطهای مانند دلار و مسکن حرکت میکند و با افزایش تقاضا در این بازارها قیمتها هم بالا میرود.
در این میان سرنوشت مبهم برجام و تصمیم ترامپ درباره توافق هستهای، ضلع دیگر ماجراست که تأثیر روانی در بازار ایجاد کرده و دلار را به تبوتاب انداخته است.
گرچه افزایش قیمت دلار به مذاق عموم مردم چندان خوش نمیآید اما عده دیگری از کارشناسان اقتصاد تأکید میکنند که دلار باید به قیمت واقعی برسد و اینکه دولتها برای کنترل تورم قیمت آن را به صورت مصنوعی پایین نگه داشتهاند، فرآیند چندان درستی نیست. آنها میگویند، ابرقدرتی مانند چین با افزایش قیمت ارزهای خارجی توانسته است تولید ناخالص داخلی خود را افزایش دهد. این در شرایطی است که ایران با بلندکردن دیوارهای تعرفهای نهتنها نتوانسته است حمایت موثری از کالای داخلی به عمل آورد و دروازههای واردات همچنان به شدت و حدت گشوده است که پایین نگهداشتن قیمت ارز و بالابردن تعرفه واردات به سود قاچاقچیان کالا شده و پدیده منحصربهفرد قاچاق کالا را در ایران به وجود آورده است.
شکاف قیمتی دلار رکورد شکست
با وجود رشد قیمت دلار در دو بازار رسمی و غیررسمی در ماههای اخیر، سرعت بالای رشد در دلار بازار آزاد موجب شده تا اختلاف بین دو نرخ بیش از گذشته افزایش داشته باشد. درحال حاضر شکاف قیمتی نرخ ارز به بیش از ۱۳۰۰ تومان رسیده که در حداقل پنجسال گذشته بیسابقه است، این اختلاف یکسانسازی نرخ ارز را زیر سوال برده است. سیاستی که بانک مرکزی بارها از آن صحبت کرده و در عمل هنوز به نتیجه نرسیده است.
نوسان بازار ارز در حدود هفت ماه گذشته و رشد قیمت دلار در بازار آزاد که از حدود ۳۸۰۰ تا ۵۱۰۰ تومان پیش رفته، در کنار مسائلی که با خود به همراه داشت، فاصله بین دو نرخ موجود یعنی بازار رسمی و غیررسمی را نیز افزایش داده است. در سوی دیگر، در مرکز مبادلات ارزی یعنی جایی که بانک مرکزی بهطور مستقیم قیمتگذاری را انجام داده نیز افزایش قیمت وجود داشت و حتی با سرعت کمسابقهای در نیمه دوم سال گذشته رشد کرد ولی باز هم نتوانست در رقابت با جهشهای دلاری در بازار آزاد حرکت و اختلاف نرخ را کم کند.
نرخهای ثبت شده در دو بازار از این حکایت دارد که دلار در بازار آزاد از شهریورماه تاکنون حدود ۱۳۰۰ تومان افزایش قیمت داشته، درحالیکه در مرکز مبادلات ارزی در این فاصله کمتر از ۵۰۰ تومان رشد قیمت دارد. درحال حاضر فاصله بین دو نرخ آزاد که حدود ۵۱۰۰ تومان و دلار مبادلهای که تا ۳۷۷۷ تومان قیمت خورده حدود ۱۳۲۰ تومان است. این شکاف در چند سال گذشته رکوردی جدید و قابل توجه بهشمار میرود، چرا که از سال ۱۳۹۲ با کنترلی که بر بازار ارز انجام شد و قیمتها تا حدی به ثبات نسبی رسید، اختلاف دو نرخ به مرور کمتر شد و حتی به زیر ۲۰۰ تومان هم در مقاطعی رسید، ولی از یکی، دو سال گذشته با نوسانی که در قیمت بازار آزاد اتفاق افتاد و بهویژه در نیمه دوم سال گذشته این دستاورد زیر سوال رفت و شکاف قیمتی تا چند برابر بیشتر شده است.
کاهش فاصله بین دو نرخ بازار آزاد و بازار رسمی یکی از عوامل موثر در سیاست یکسانسازی نرخ ارز است و مسئولان بانک مرکزی بارها بر این تأکید کردهاند که کاهش شکاف قیمتی را بهطور جدی دنبال میکنند و برای یکسانسازی نرخ ارز مدنظر دارند، ولی اکنون به نظر میرسد با این اختلاف ایجاد شده حداقل یکی از زمینههای ضروری تکنرخی شدن دلار محو شده است.
صرافیها دلار و یورو نمیفروشند
بازار ارز در وضع نیمهتعطیل قرار دارد، اما هر روز در کانالهای خبری تلگرام اخبار تازهای از اسکناس آمریکایی منتشر میشود. حالا بسیاری از صرافیها از فروش دلار خودداری میکنند و سایتهای رسمی و غیررسمی که قیمت ارز را به صورت لحظه به لحظه منتشر میکنند، قیمت روز دلار را از ارزهایشان حذف کردهاند.
بعضی از صرافیها هم با نصب اطلاعیهای مبنی بر «تسویهحساب مالی پایان سال» همچنان کرکرههایشان را پایین کشیدهاند. حالا بسیاری از صرافیها همچون روزهای پایان سال از فروش ارز بهویژه در حجمهای پایین خودداری میکنند و معاملات به صورت عمده بین دلالها انجام میشود و بیشتر صرافیها دلار و یورو نمیفروشند و اظهار میکنند که این دو ارز را ندارند.
از سوی دیگر، خبری هم از صفهای طولانی و جمعیتهای انبوه مقابل صرافیها نیست و بازار خلوت است. نکته بارز دیگر حضور نسبتا گسترده دستفروشان و دلالان است که دلار و یورو را با قیمت غیررسمی عرضه میکنند. هر دلار حدود ۵۱۰۰ تومان و هر یورو حدود ۶۲۰۰ تومان بین دستفروشان و دلالان به فروش میرسد و متقاضیان این ارزها مجبورند که ارز مورد نیازشان را از دستفروشان تهیه کنند.
حضور دستفروشان در چند هفته پایان سال گذشته کمرنگ شده بود، اما بار دیگر تعدادشان زیاد شده است که به نظر میرسد دلیل عمده آن نفروختن دلار و یورو توسط صرافیهاست که دلیل آن چندان روشن نیست.
ربیعزاده که در بازار تهران صرافی دارد میگوید: صرافیها هیچ تحلیل روشنی درباره آینده دلار ندارند و به همین دلیل ترجیح میدهند ریسک معاملات را به جان نخرند.
دیپلماسی خارجی و کاهش سود بانکی، محرک ارز
از آنسو، کارشناسان اقتصادی هم ضمن اینکه بانک مرکزی را در نوسانات قیمت ارز بیتقصیر نمیدانند، معتقدند افزایش قیمت دلار در ایران حداقل در کوتاهمدت آثار منفی به دنبال دارد، زیرا ایران تولید چندانی ندارند و بخشهای تولیدی آن مونتاژمحور بوده و مواد اولیه را از بازار جهانی تأمین میکنند، به همین دلیل افزایش قیمت ارز به افزایش تورم دامن میزند.
محمود جامساز، اقتصاددان به ایلنا گفته است: کاهش تجارت باعث کاهش تولید داخلی میشود که این مسأله درنهایت منجر به افزایش ریسکهای اقتصادی و رکود بیشتر خواهد شد.
او سیاستهای دولت در زمینه مدیریت بازار ارز را غیر اقتصادی دانسته و گفته است: بحران ایجاد شده در اواخر سال ٩٦ بیشتر جنبه روانی داشت و این آشفتگی ریشه در تصمیم بانک مرکزی داشت که یکدفعه نرخ سود بانکی را تا ١٥درصد پایین آورد و وقتی نرخ سود به ١٥درصد کاهش یافت بیشتر مردم نقدینگی را به بازار طلا و ارز انتقال دادند.
جامساز در ادامه افزود: علت دیگر مربوط به دیپلماسی خارجی و برجام بود؛ مخصوصا که آمریکا تصمیم گرفت موضوع برجام را به مذاکره بگذارد که با عدم موافقت ایران و تهدید به خروج روبهرو شد.