مردم با داغ کردن دلار و سکه تیشه به ریشه آینده خود نزنند/ اقتصاد امروز ایران را باید دوران ابهام نام گذاشت
یک اقتصاددان، التهاب و نابسامانی امروز اقتصادی را ناشی از سیاستهای نادرست و غیرسالم و ناکارآمد دولت دانست و گفت: آثار چنین سیاستهایی در دورانی که همه چیز عادی است، نمیتواند آثار مخرب خود را جلوه دهد.
احمد روستا استاد اقتصاد دانشگاه بورس ، پیرامون دلایل بروز التهاب و نابسامانی اقتصادی در ایران گفت: شرایط امروز حاصل یک نظام اقتصادی نادرست، ناسالم و غیرکارآمد است که آثار ناشی از آنها در زمانی که همه چیز عادی است، نمیتواند به خوبی جلوه کند.
وی افزود: وقتی اقتصاد کشور گرفتار محدودیتها میشود در آن زمان میتواند متوجه آثار مخرب نظام اقتصادی غیرکارآمد باشد، آنچه امروز باعث بروز نابسامانی و التهاب در اقتصاد شکننده ایران شده ناشی از مدیریت ضعیف و بیتوجهی به نظام اقتصادی علمی و منطقی است که ریشههای آن به چند سال و ماه منتهی نمیشود، بلکه حاصل دورههای طولانی بوده که به دلیل نادیده گرفته شدن و همچنین سوء مدیریتها به همراه نظام اقتصادی ضعیف باعث بروز آن شده است.
به گفته وی، در عین حال همزمان با این متغیرها، حرکتهای منفی از جمله اختلاس، رانتخواری و یا فعالیتها غیراخلاقی و ضد ارزشی در جامعه شکل گرفته که به طور حتم همه این نارساییها در یک جا خود را نشان میدهد.
روستا با بیان اینکه تصمیمات احساسی و هیجانی در کنار متغیرهای درونزا و برونزا در حوزه سیاست داخلی و خارجی کشور همچنین سهلانگاریها باعث بروز پدیده امروز در اقتصاد ایران شده است.
این اقتصاددان با بیان اینکه شرایط کنونی اقتصاد ایران را باید به دوره ابهام نامگذاری کرد،گفت: در این دوره هیچ شخص حقیقی و حقوقی با اطمینان و خیال آسوده و با شفافیت بالا نمیتواند دورنمای اقتصاد را پیشبینی کند، چرا که امواج مخربی که هم اکنون از اقتصاد ایران صادر میشود، به حدی مخرب است که امکان درگیر کردن همه بخشهای اقتصاد کشور را دارد.
وی افزود: مردم با علم به اینکه آنچه در حال رخ دادن است، در راستای فروپاشی نظام اقتصادی است که ریشه در گذشته داشته و تصمیمات امروز در کنار وعدههای تو خالی و همچنین نسخههای غیرعلمی از سوی اشخاصی که متخصص امور نیستند، در امور اقتصادی، حاصل شده است.
به گفته روستا وقتی الفبای اقتصاد را قبول نداریم و با فرافکنی همواره وعدههای توخالی به مردم داده میشود که با اوضاع و احوال کنونی کشور هیچ گاه شدنی نیست، در کنار دامن زدن سایر متغیرهای داخلی و خارجی به این شرایط، طبیعی است که شرایطی نااطمینان و توام با التهاب را در اقتصاد شاهد باشیم.
این اقتصاددان پذیرش و قبول حضور در بدترین شرایط اقتصادی از سوی دولتمردان را به عنوان اصل نخست در آسیبشناسی شرایط فعلی و راه یافتن راهکارهای پیرامونی آن عنوان کرد و افزود: رها کردن افسار گرانی و رکود باعث شده، هیچ شخصی بر مبنای علمی و اصولی نتواند تئوری جدیدی یا دست کم راهکاری را برای برون رفت از شرایط فعلی ارائه دهد.
به گفته روستا، شکاف میان کارشناسان و مدیران باعث شده، ضمن عدم ارائه راهکاری روشن برای بهبود شرایط اقتصادی، همواره باعث فراری دادن کارشناسان و متخصصان به دلیل نگرانی از برچسبهای سیاسی و یا حتی احتمال دستکاری نسخههای اقتصادی در مرحله اجرا وجود داشته باشد. این شرایط باعث شده اغلب کارشناسان و اقتصاددانان ترجیح دهند، در انزوا و گوشهنشینی خود مایل به ارائه فکر جدید و یا راهکار به مدیران ارشد کشور نباشند.
این استاد دانشگاه در برابر پرسش خبرنگار فارس مبنی بر اینکه تا چه حد رفتار عموم برای تبدیل نقدینگی به ارز و سکه و یا احتکار کالاهای ارز محور صحیح و منطقی است، گفت: چون این رفتارها هیچ گاه درست نبوده و از مردم استدعا دارم، با چنین اقداماتی به دست خود تیشه به ریشه آینده کشور و فرزندانشان نزنند.
وی افزود: امروز هر شخصی که از التهاب بازارها منفعتی بادآورده را کسب کند، در آینده به طور حتم بازنده خواهد بود.
روستا یادآور شد: متاسفانه هیجان جام جهانی فوتبال باعث شده تا منطق اقتصاد و تمرکز بر بخشهای ملتهب آن در حاشیه قرار گیرد، در حالی که هیچ کسی به فکر این نیست که باید چگونه با وضعیت کنونی روبرو شد و به جای یافتن مقصر به دنبال عوامل پدید آمدن چنین فضایی باشند.
وی در برابر این پرسش که چرا برخی کشورها از جمله ترکیه علیرغم مواجهه با شرایط نامساعد اقتصادی در دورههای مختلف وقتی از مردم کمک میخواهند با استقبال آنها از طریق سپردن طلای خود و همین طور ارز برای حمایت از دولت روبروست، اما در ایران چنین رفتارهایی وجود ندارد، گفت: وقتی نوعی ناباوری میان مردم و دولتمردان شکل بگیرد و وقتی اعتماد در جامعه از دست رفته، به طور طبیعی مردم از کسانی تاثیر میپذیرند که هیچ گاه تفکر عمیقی نداشته و فقط در راستای منافع شخصی خود فکر میکنند. رفتاری که ظاهری فریبنده داشته، اما از باطن مخرب برخوردار است، بنابراین طبیعی است که در فضای ترس و نااطمینانی و بیاعتمادی برای مردم وعدههای جدید باور پذیر نباشد.