حذف صفرهایی که بعدا شمارش می‌شوند

آن اندازه که برخی تصور می‌کنند؛ ساده هم نیست؛ «حذف صفر از واحد پول ملی». این اقدام در کشورهایی که موفق عمل کرده‌اند؛ لااقل یک بازه زمانی ۵ تا ۱۰ ساله را نشان می‌دهد.

خبر را برای من بخوان

افزون بر آن، پیش از اجرا هزینه های سنگین و البته مفید و ضروری این اقدام را به شایستگی دیده اند. کاری که اگر ما از پیش نبینیم؛ «رفتن به این وادی » نتیجه ای جز «افزایش مجدد تورم » و بار دیگر «بی اعتبار شدن پول ملی » را در برنخواهد داشت.
از این رو، برای بررسی تاثیرهای احتمالی حذف صفر از پول ملی و فرصت ها و تهدیدهای آن، نگاهی به تجارب دیگر کشورها در خصوص اصلاحات واحد پول ملی انداخته ایم.


ماجرا از کجا آغاز شد؟
دراواخر سال 1372 هجری شمسی، بانک مرکزی مطالعات گسترده ای در خصوص حذف صفر از پول ملی را آغاز کرد. اما به دلیل عدم استقبال از این پیشنهاد، مطالعات یادشده به فراموشی سپرده شد. سپس در سال ۱۳۸۶ در دوره ریاست طهماسب مظاهری در بانک مرکزی با پیشنهاد غلامرضا مصباحی مقدم عضو کمیسیون اقتصادی مجلس باردیگر این طرح مورد بررسی مجدد قرار گرفت و کمیسیون ویژه ای برای تصمیم گیری در این خصوص، تشکیل شد. این بار در مرداد ۱۳۹۰ بانک مرکزی طی اطلاعیه ای از مردم خواست تا در یک نظرسنجی نام جدید پول ملی را تعیین و تعداد صفر هایی که باید از ریال حذف شود؛ پیشنهاد دهند. با این وجود، دولت دهم نتوانست در دوره حاکمیت خود این طرح را به سرانجام برساند تا «رفرم پول ملی » عملا به دولت یازدهم منتقل شد. پس از آن، در تاریخ ۱۷ آذر ۱۳۹۵ هیات وزیران با تصویب لایحه بانک مرکزی موافقت کرد تا واحد پول کشور از «ریال » به «تومان » تغییر کند و هر تومان معادل 10ریال شود این به معنی حذف یک صفر از پول ملی بود. باز هم خبری از ارسال لایحه به مجلس نشد تا تاریخ ۱۱ دی ماه سال جاری که بانک مرکزی در آیین رونمایی از «ایران چک » با طراحی جدید چهار صفر آن را به رنگ دیگری منتشر کرد تا نخستین اقدام عملی در راستای حذف ۴ صفر از پول ملی -بعد از سال ها- انجام شود. نهایتا، در تاریخ ۱۶ دی رئیس کل بانک مرکزی از تقدیم لایحه حذف چهار صفر پولی به دولت خبر داد.
اَبَرتورم ها مقصرند یا عامل نجات؟
نخست بر چرایی این امر در کشورهای مختلف می پردازیم. زمانی که کشورها با تورم های شدید یا اصطلاحا ابرتورم ها رو به رو می شوند، ارزش پول ملی آنها به شدت افت می کند و در این شرایط، برای خرید کالا های رایج «اسکناس های زیادی » در «مبادلات روزمره » جابه جا شوند. در نتیجه این امر، مردم به جهت سهولت در خرید و فروش، «ارزهای خارجی » را جایگزین پول ملی -در مبادلات روزمره- می کنند. متقابلا دولت ها برای جلوگیری از این امر، دو راهکار پیشرو دارند: «راهکار اول چاپ اسکناس ها با مبالغ بالاتر است. اما این راهکار معمولا مورد استفاده قرار نمی گیرد، زیرا استفاده از پول با واحدهای بزرگ تر، همیشه نشانگر این نکته است که دولت عملکرد مناسبی به لحاظ اقتصادی نداشته و این امر، منجر به استفاده مردم از دیگر ارزها به منظور مبادلات تجاری و سرمایه گذاری می شود. راهکار دوم حذف صفرها از پول ملی است و انتشار مجدد اسکناس ها و سکه ها با حذف یک یا چند صفر است. حذف صفر از پول ملی فرآیندی است که طی آن ارزش پول ملی به دلیل کاهش ارزش پول ناشی از تورم دوباره کالیبره یا واحدبندی می شود. حذف صفر از پول ملی توسط کشورهایی که اقتصاد با ثبات دارند به صورت موفقیت آمیز قابل اجراست. هر چه اعتماد به حکومت افزایش می یابد سیاست های سمبولیک مانند حذف صفر می تواند بر روی اقتصاد کشور تأثیر بهتری بگذارد. همچنین، برخی از کشور ها قبل و یا در طی زمان ثبات اقتصادی به پیاده سازی حذف صفر از پول ملی پرداخته اند که نتیجه آنها را در ادامه بررسی می کنیم.
هزینه های سنگین حذف صفر را محاسبه می کنند
روش حذف صفر اگرچه به تسهیل مبادلات تجاری کمک می کند، اما در کوتاه مدت باعث افزایش گریزناپذیر تورم و اعمال هزینه های تورمی پنهان به جامعه می شود. حذف صفر باید در تمامی سیستم های حسابداری و صورت های مالی پیاده سازی شود که خود مستلزم هزینه است. تمامی چک ها اسکناس ها و سکه های قدیمی باید جمع آوری شود و اسکناس ها و چک ها و سکه های جدید جایگزین شود که هزینه انتشار و توزیع برای بانک مرکزی به دنبال دارد. یکی دیگر از محدودیت های این سیاست مشکلات حسابداری و اعمال تغییرات پول ملی به آرشیو سری های زمانی و دیتابیس های مالی گذشته است که می تواند منجر به از دست رفتن بخشی از اطلاعات مالی شود. همچنین تمامی زیرساخت های نرم افزاری و کامپیوتری شبکه مالی و بانکی کشور باید مطابق با واحد پولی جدید تغییر کند.
اعتماد ملی افزایش، تورم کاهش!
با توجه به موارد بالا بدیهی است که فرایند پیاده سازی سیاستگذاری حذف صفر از پول ملی فرایندی است بلندمدت که مستلزم بررسی و تامل بسیار است. نکته اصلی اینجاست که حذف صفر، منجر به تغییر نرخ تبدیل پول ملی به ارزهای خارجی نخواهد شد زیرا این نرخ، وابسته به پارامترهای واقعی اقتصاد کلان است. این امر می تواند باعث افزایش اعتبار پول ملی گردد. به طور معمول، کشورهای توسعه یافته از پول های با واحد کوچکتر استفاده می کنند. بنابراین، حذف صفر از پول ملی، می تواند درک بهتری از کشور به عموم مردم بدهد. به عبارت دیگر، می تواند حاوی این پیام برای مردم باشد که زمان ابرتورم سر آمده است و دولت در خصوص حل مشکلات اقتصادی جدی است. اعتبار پول ملی می تواند منجر به افزایش اعتبار اقتصادی کشور شود. از این رو، می تواند منجر به افزایش اعتماد عمومی نسبت به دولت گردد. اگرچه حذف صفر از پول ملی تاثیر واقعی و قاطعی بر اقتصاد ندارد اما می تواند باعث کاهش هزینه های تراکنش ها گردد. همچنین، حذف صفر از پول ملی تاثیر معناداری بر تورم و رشد اقتصادی دارد.
تجربه موفق آلمان؛ حذف صفرها از مارک
برای اولین بار آلمان بعد از جنگ جهانی دوم و در اثر بحران های اقتصادی ناشی از جنگ جهانی و خسارت هایی که دیده بود؛ اقدام به حذف صفرهای مارک کرد و پس از آن، تاکنون این روش بارها و بارها در کشورهای مختلف انجام شده است. در برخی کشورها این فرایند با موفقیت و بهبود اقتصادی همراه شده است و در برخی دیگر منجر به بهبود اقتصادی نشده است. به این ترتیب می توان نتیجه گرفت، حذف صفر از پول ملی به تنهایی منجر به بهبود اوضاع اقتصادی نخواهد شد و باید عوامل تاثیرگذار دیگری نظیر سیاست های ضد تورمی و مدیریت نقدینگی را در کنار حذف صفر از پول ملی را در نظر گرفت تا بتوان از این سیاست در راستای اهداف کلی کشور استفاده کرد. در جدول زیر نام مهم ترین کشورهایی که اقدام به حذف صفر از پول ملی خود کردند را در کنار درصد تورم آنها نشان دادیم تا به بررسی تجارب آنها و پیش بینی خطرات احتمالی بپردازیم.
هلند چه کرد؟
امروزه کمتر کسی است که واژه بیماری هلندی در اقتصاد را نشنیده باشد. در دهه ۶۰ میلادی اقتصاد هلند به دنبال درآمد غیر منتظره حاصل از کشف و استخراج گاز دچار تورم غیرمنتظره گردید. دولت برای پاسخگویی به نیاز مردم در مبادلات عمومی مجبور به انتشار پول های بزرگتر شد و این در حالی بود که تورم بیش از ۱۰۰ درصد را تجربه می کرد. دیری نگذشت که با سیاست های انقباضی شدید پولی و همچنین حذف چهار صفر از اسکناس، تورم توسط دولت کنترل شد. هلند نخستین کشوری بود که سیاست های پولی شدید و حذف صفر از اسکناس ها را همزمان اجرا کرد.
مقایسه تجربه های موفق و ناموفق
ترکیه در سال ۲۰۰۵ میلادی با حذف شش صفر از لیر خود توانست اثرات ناشی از تورم دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی خود را از اسکناس هایش حذف کند. روند کاهش نرخ تورم از سال ۱۹۹۵ در این کشور به وسیله اعمال سیاست های مالی و پولی شروع شد و در سال ۲۰۰۵ و در انتهای دوره اصلاح اقتصادی هنگامی که دولت تورم را از ۱۰۵ درصد به هشت و نیم درصد رسانده بود به نتیجه رسید. در این زمان آنها دست به حذف صفر از پول ملی خود زدند که همین زمان بندی مناسب باعث موفقیت ترکیه در این زمینه شد. کشور زیمباوه در سال ۲۰۰۳ با تورم نزدیک به ۱۰۰۰ درصد برای حذف سه صفر از پول ملی خود اقدام کرد در حالی که دولت هیچ اقدامی در خصوص تورم انجام نداده بود و تنها به تأثیر روانی حذف صفر از پول ملی امید بسته بود. کاملا واضح است که این سیاست شکست خورد و تورم به حدی در زیمبابوه رشد کرد که دولت به ناچار برای پاسخگویی به نیازهای مردم اسکناس های صدمیلیون دلاری چاپ کرد! کشور غنا در سال ۲۰۰۷ به اجرای سیاست حذف چهار صفر از پول ملی خود اقدام کرد جالب است بدانید که به گزارش بانک مرکزی غنا در سال ۲۰۱۶ افزایش معناداری در مصرف بعد از حذف چهار صفر در پول ملی اتفاق افتاد. آنان نتیجه گیری کردند که اگر چه تاثیر حذف صفر از پول ملی غنا فقط یک اتفاق عددی است اما اثر روانشناختی نرخ پول ملی می تواند بر رفتار عمومی مردم اثر بگذارد و همین امر موجب افزایش تورم در این کشور شد. اگر چه، اثر روانشناختی منجر به تغییر رفتار عمومی مردم این کشور شد اما تاثیر واقعی حذف صفرهای پول غنا و پارامتر های اقتصادی این کشور به لحاظ آماری معنادار نبود. محققان دریافتند که نگاه مردم غنا قبل و بعد از اجرای سیاست حذف صفر از پول ملی نسبت به این سیاست متفاوت بوده است قبل از اجرای سیاست حذف صفرهای پول ملی انتقادهای فراوانی می شد اما بعد از پیاده سازی این سیاست بسیاری از مردم از این سیاست راضی بودند آنها دریافتند واحد پولی جدید، امن تر و راحت تر است.
نمودارها چه می گویند؟
نمودارهای زیر تورم تاریخی چهار کشور که سیاست حذف صفر از پولملی خود را اجرا کردند نمایش می دهد. از سال ۱۹۶۱ تاکنون کشورهای آرژانتین و برزیل به ترتیب با ۳ و ۴ بار اجرای حذف صفر از پول ملی، به عنوان کشورهای شکست خورده در خصوص اجرای این سیاست شناخته می شوند زیرا هر بار فرآیند حذف صفر از پول ملی به رغم هزینه های بالایی که به جامعه تحمیل کرده است ظرف مدت زمانی با تورم بیش از گذشته همراه شده است و منجر به کاهش دوباره ارزش پول ملی شده است. این دو کشور و باقی کشورهایی که در اجرای سیاست حذف صفر از پول ملی شکست خورده اند در زمان مناسبی اقدام به اجرای این سیاست نکرده اند و در واقع در پیک های قیمتی این سیاست را اجرا کرده اند. زمان اشتباه اجرای این سیاست خود منجر به تشدید تورم در کوتاه مدت و سبب اجرای مجدد آن بعد از چند سال است. اثربخشی اجرای سیاست حذف صفر از پول ملی وابسته به زمان اجرای آن است به عنوان مثال تیلور در سال ۲۰۰۶ نشان داد حذف صفر از پول ملی آذربایجان در زمانی پایان یافت که در ماه ژانویه سطح عمومی قیمت ها در بالاترین سطح ممکن بوده است. حذف صفر پول ملی معمولا با تغییرات بازاری قیمت ها به دلیل فرآیند گرد کردن قیمت ها همراه می شود. بنابراین این سیاست در زمان هایی که قیمت ها در پیک خود هستند نباید پیاده سازی شود، زیرا موجب گرد شدن قیمت ها به بالا می شود.
آن چه، ما باید درس بگیریم
اما کشورهایی مانند شیلی و ترکیه تنها با یک بار اجرای هدفمند حذف صفر از پول ملی در زمان مناسب موفق شدند به اهداف خود جهت کنترل تورم در محدوده معینی برسند آنچه در نمودارهای فوق به چشم می آید آن است که این کشورها سعی کردند تا در نقاط پیک تورم با استفاده از سیاست های پولی و مالی صحیح اقدام به اصلاح اقتصادی جامعه خود طی چند سال و کاهش نرخ تورم کنند و سپس در پایان دوره رفرم اقتصادی اقدام به حذف صفر از واحد پول های ملی خود نمایند. در نهایت از مقایسه نمودارهای بالا در می یابیم حذف صفر از پول ملی به تنهایی به هیچ عنوان مشکل رشد پول در اقتصاد را حل نمی کند. اگرچه هر یک از کشورها ویژگی های خاص خود را دارند که می تواند در نتیجه سیاست حذف صفر از پول ملی تاثیرگذار باشد اما ثبات سیاسی می تواند بر نرخ بهره واقعی کشور تأثیرگذار باشد و با اثربخشی اجرای این سیاست نیز ارتباط معناداری دارد. بهره وری کشور نیز می تواند بر کارایی سیاست مذکور تاثیر گذار باشد. هم چنین، حذف صفر از پول ملی بر نرخ تورم تاثیر کاهشی و بر سرانه gdp تأثیر افزایشی دارد. این سیاست تاثیر معناداری بر نرخ بهره ندارد، ثبات سیاسی می تواند منجر به اثربخشی سیاست حذف صفر از پول ملی گردد با بررسی بسیاری کشورها از جمله نیجریه می توان دریافت اگر شرایط سیاسی باثبات نباشد سیاست حذف صفر از پول ملی اثربخش نخواهد بود. به نقل از آخرین گزارش بانک جهانی شاخص کارایی دولت و ثبات سیاسی برای ایران به ترتیب 19ـ و 93ـ گزارش شده است از سوی دیگر کشور در سال ۱۳۹۷ تورم بالایی را تجربه کرده است منفی بودن شاخص کارایی دولت و ثبات سیاسی از یک سو و وضعیت تورمی سال جاری از سوی دیگر می تواند اثربخشی اجرای سیاست حذف صفر از پول ملی را در این مقطع زمانی از بین ببرد. این کار در شرایط کنونی می تواند باعث تشدید تورم شود و کشور را به سرنوشت کشورهایی مانند آرژانتین و یا برزیل در سال های ۱۹۸۳ و ۱۹۸۷ دچار کند. در این صورت ناچار به تکرار چندباره این عملیات به منظور کنترل تورم شدید ناشی از اجرای نادرست این سیاست خواهیم بود. در طول تاریخ همواره کشورهایی که دچار کمبود ذخیره طلا و نقره و یا دلار شده اند و یا کشورهایی که تورم های شدید (بالای 200 درصد طی یک سال ) را تجربه کردند سیاست حذف صفر از پول ملی را اتخاذ کردند. حال آنکه دولت مکررا یادآور می شود که کشور از لحاظ ذخایر طلا و دلار مشکل خاصی ندارد و از سوی دیگر کشور ایران ابرتورمی مانند کشورهایی که تاکنون این سیاست را اتخاذ کرده اند تجربه نکرده است. اظهارات اخیر رئیس کل بانک مرکزی درخصوص ضرورت حذف 4 صفر از پول ملی نشانگر تضاد میان اظهارات دولت و سیاست گذاری های بانک مرکزی است و می تواند موجب سلب اعتماد عمومی از دولت و تورم -حتی پیش از اجرایی شدن کامل این سیاست- شود. به نظر می رسد حذف صفر از واحد پولی کشور آخرین راهکار برای کنترل التهابات اقتصادی است و تنها پس از اصلاحات عمیق اقتصادی، طی یک دوره چند ساله است که این سیاست، نتیجه بخش خواهد بود. به این ترتیب می توان نتیجه گرفت در مقطع کنونی، احتمال شکست طرح فوق درصورت اجرا بسیار بالاست.