بازار ارز اگرچه در میانه سال 97 روزهای پرتنش و سختی را پشت سرگذاشت اما به مرور با نقش آفرینی مثبت سیاست گذاران بانک مرکزی و برخلاف ادعاهای پرطمطراق و همیشگی مدافعان آزادسازی که رهاکردن بازار را شرط به تعادل رسیدن بازار ارز می دانستند عملا آنچه به ثبات نسبی بازار ارز کمک کرد مداخله هدفمند و موثر بانک مرکزی در بازار بود. علت هم کاملا مشخص است. بازار ارز (اگر بپذیریم بازار به معنای متداول در باره آن صدق می کند) یک بازار انحصاری است که دولت عرضه کننده اصلی ارز است و قطعا در چنین بازاری منفعل کردن بانک مرکزی تیر خلاصی است به بانک مرکزی که متاسفانه در دوران مدیریت جناب سیف (رییس کل مورد حمایت طیف بازار گرا در اقتصاد) این خطای راهبری رخ داد و بازار ارز به شدت دچار تلاطم گشت.
حضور موثر برای مقابله با جنگ روانی
در فروردین ماه 98 هم به رغم تمام تلاش های آمریکایی ها برای اثرگذاری روانی بر بازار خوشبختانه حضور موثر بانک مرکزی در بازار به اشکالی مانند فعالیت مداوم صرافی های بانکی حتی در تعطیلات نوروز و حضور میدانی رییس کل بانک مرکزی در میان مردم در نوروز عملا این سیگنال را به بازار مخابره کرد که بانک مرکزی آماده مداخله در بازار ارز برای کنترل نوسانات غیر ضروری است.
نکته مهم دیگر که در این ایام مانع از بهره برداری روانی آمریکایی ها گشت برنامه ریزی ماه های گذشته در خصوص انتقال ثقل و گرانیگاه ارزی کشور از بازارهای نامطمئنی چون دوبی به سایر بازارها و فعال کردن توافقات دوجانبه خصوصا مبادلات دیناری بین ایران و عراق بود که فشارهای بالایی از تقاضا را از دوش بازار ارز برداشت. به این مساله شتاب گرفتن عرضه ارز پتروشیمی ها را هم باید اضافه کرد که بخشی از خلا بازار را جبران کرد.
با چنین فضایی که اقتصاد وارد سال 98 شده انتظار می رود بانک مرکزی به رغم همه دشواری ها حضور موثر خود را در بازار ارز از طریق مداخله هدفمند و موثر و به هنگام حفظ کند و صرافی های بانکی را که می توانند نقش موثری در بازار سازی داشته باشند همچنان فعال نگه دارد.
مخاطرات سال 98
البته در سال 98 مخاطرات جدی هم برای بازار ارز وجود دارد که باید نسبت به آن هوشیار بود. اولا با تشدید تحریم ها و کاهش درآمدهای نفتی عملا بخش عرضه ارز می تواند دچار خدشه شود که در این شرایط صیانت از تک تک دلارهای نفتی و مصرف درست آن الزامی است. در این بین فشار بانک مرکزی بر صادرکنندگان خصوصا شرکت های پتروشیمی و فولادی برای بازگرداندن ارز به سامانه نیما بسیار حیاتی است. شرکت های یاد شده به شدت از محل افزایش ارز و دریافت خوراک بسیار ارزان در سال های اخیر بهره مند شده اند و زمان پس دادن دینی است که برگردن دارند. لازم است بانک مرکزی به دور از هیاهوی رسانه ای این طیف که اتفاقا به خوبی هم از رسانه ها بهره می برند فشار لازم را برای برگرداندن ارز حاصل از صادرات به چرخه اقتصاد وارد آورد. در شرایط جنگ اقتصادی قطعا کوتاهی این دسته از صنایع و شرکت ها کمتر از خیانت به کشور نیست.
ثانیا روند خطرناک رشد نقدینگی و خلق نقدینگی بی کیفیت و مضر خصوصا از طرف بانک ها سمی مهلک است که می تواند بازار ارز و سایر بازارها را با خطر سیل نقدینگی و سفته بازی ناشی از آن مواجه سازد. سال هاست که در غیاب بانک مرکزی فعال که البته بعضا تابع رفتارهای برخی بانک های خصوصی هم بوده است نظام بانکی با خلق پول و کمک به رشد بالای نقدینگی سهم بالایی در به هم ریختگی بازار ها دارد که این امر نیازمند بررسی جدی است. اگر بانک مرکزی به دنبال حفظ دستاوردهای ماه های پایانی سال 97 خود است لازم است به این موضوع هم توجه کافی مبذول دارد.
در مجموع بازار ارز از نیمه فصل بهار به بعد با شرایط جدیدی مواجه خواهد شد که لازم است بانک مرکزی با هوشیاری کامل مانع از دستیابی دشمنان به اهدافشان شود. آمریکایی ها درکنار فشارهای واقعی به کشور به دنبال بهره برداری از شرایط روانی برای منحرف کردن اذهان مردم و سوق دادن آنها به سمت فعالیتهای سوداگرانه در بازار ارزهستند که بانک مرکزی با نقشه ارزی موثر می تواند این ابزار را از دست دشمنان کشور بگیرد .