شاهکلید شکست تحریمها، کاهش نقش نفت در اقتصاد
امروزه اتکا به نفت برای اقتصاد ایران نهتنها کافی نیست بلکه پیدا کردن خریدار نفت ایران در بازار تبادلات نفتی به امری مشکل تبدیل گردیده است.
دراینبین در محافل سیاسی و اقتصادی جایگزینهای متعددی برای نفت مطرح میگردد و حوزهای مختلف اقتصاد مورد واکاوی قرار میگیرد، اما مسئله مهم این است که میزان ظرفیت کشور در دستیابی به این اهداف و محقق شدن برنامهریزیها باید ملاک کار قرار گیرد، واردکردن کشور به هر مسیری به صلاح اقتصاد کشور نیست و باید در فضای کنونی بسیار سنجیده اقدام نمود تا ثمرات توزیع رفاه نصیب مردم با هر میزان درآمدی گردد.
گردشگری حلقه مفقوده بخش خدمات در اقتصاد ملی است، توجه و تمرکز به امر گردشگری امری اجتنابناپذیر است در طول دوران تحریمها فشارهای زیادی به سمت اقتصاد ایران هدایتشده است که اگر برنامهریزی مناسبی در جهت پاسخ مناسب به تحریمها اتخاذ نگردد بیشازپیش اقتصاد ایران درگیر این مسائل خواهد شد.
توجه به گردشگری و برنامهریزی صحیح در این حوزه میتواند منبع مناسبی جهت تأمین ارز موردنیاز کشور گردد. مسئولان در حوزه گردشگری در ایران معتقد هستند که ارزآوری مستقیم یک گردشگر رقمی در حدود ۷۰۰ دلار است و بهطور غیرمستقیم برابر با ۱۴۰۰ دلار در زنجیره گردشگری هزینه میکنند.
بر اساس آمار استخراجشده از مرکز آمار ایران تعداد گردشگران ورودی در سال گذشته بیش از ۵ میلیون نفر بوده است. اگر میزان ارز آورده هر گردشگر را در تعداد گردشگران ضرب نماییم به مبلغ قابلتوجه ای دست مییابیم که این میزان از ارز حاصله نصیب اقتصاد ایران گردیده است. تمامی این رهیافتها خبر از اتفاقات خوبی است که در حوزه اقتصاد گردشگری ممکن است اتفاق بیفتد. و باعث توجه و تمرکز بیشازپیش به این صنعت میگردد.
کشور ایران از ظرفیتهای بسیاری در حوزه گردشگری برخوردار است بر اساس گزارش سازمان جهانی گردشگری، ایران رتبه دهم جاذبههای باستانی و تاریخی و رتبه پنجم جاذبههای طبیعی را در جهان دارا است، که با توجه به این ظرفیت، بهرهبرداری مناسبی از این صنعت در ایران صورت نگرفته است.
حال که تشدید فشارهای خارجی جهت به صفر رساندن فروش نفت ایران قوت گرفته است باید به گردشگری نگاه ویژهای نمود و در زنجیره اقتصاد گردشگری با برنامهریزیهای مناسب مسیر کسب درآمد را هموارتر نمود. همچنین نباید از این مهم غفلت کرد که گردشگری از پتانسیل ایجاد شغل فراوانی برخوردار است که میتوان از آن بهعنوان یک راهکار برای پاسخ به افزایش نرخ بیکاری در ایران نگاه کرد، مسائل مرتبط به گردشگری اعم از تسهیل در صدور ویزا، تسهیل در امر انعقاد قرارداد با شرکتهای معتبر برگزاری تورهای گردشگری توسط بخش خصوصی، بازاریابی مناسب توسط بخش خصوصی درگیر در این صنعت در خارج از کشور و حمایت بخش دولتی از اینچنین اقداماتی، توجه به همه شقوق گردشگری اعم از گردشگری سلامت، گردشگری ورزشی، گردشگری تاریخی، گردشگری طبیعی و سایر موارد دخیل در این امر، احداث هتلهای مناسب و تکمیل هتلهای که پیشرفت فیزیکی مناسبی داشتهاند، ارتقا سیستم حملونقل، افزایش مقاصد پروازی از ایران، بهبود زیرساختهای موجود و تکمیل زیرساختهای برنامهریزیشده بر اساس سند چشمانداز ۱۴۰۴ در بخش گردشگری جهت جذب ۲۰ میلیون گردشگر در سال، تقویت فرهنگ نحوه رفتار با گردشگران با استفاده از آموزشهای عمومی و غیره باید موردتوجه قرار گیرد و توسعه گردشگری در اولویت اقدامت دولتمردان واقع گردد در این صورت میتوان گفت پاسخ مناسبی به تقاضا گردشگری دادهشده است و پتانسیلهای این حوزه نادیده نگرفته شده است
افزایش اختلاف نرخ ارز همچون دلار در ازای ریال ایران باعث ایجاد یک مزیت رقابتی برای ایران گردیده است که باعث انتخاب ایران بهعنوان مقصدی ارزان و ایدئال جهت گردشگری است که باید از این ظرفیت به نحو احسنت در جهت گسترش گردشگری استفاده کرد.
دشمن دراینبین از راهکار ایران هراسی در جنگ نرم استفاده مینماید تا نگاه مردمان دیگر کشورها را نسبت به ایران بدبین کرده و ترس از سفر به ایران را در آنها ایجاد کند. باید سازمانهای ذیربط در مقابل این جنگ از صلاح مناسب استفاده کنند، چراکه تمامی گردشگران هنگام مراجعت به کشور خود به کذب بودن تمامی تبلیغات ایران هراسی اذعان مینمایند و حتی گاهی در جهت معرفی ایران جهت مسافرت و گردش قدم برمیدارند.
درمجموع میتوان بیان کرد آنچه در حوزه گردشگری انجامشده بههیچعنوان موردقبول نیست، شاید کمتر از ۱۰ درصد از ظرفیتهایمان را استفاده کردهایم، سؤال اینجاست چرا از این ظرفیتها استفاده مناسب صورت نمیگیرد، چرا همیشه به دنبال نفت و فروش و سرمایهگذاری در این حوزه قدم برداشتهشده است.
دولتمردان اشتیاقی به گسترش حوزه گردشگری از خود نشان نمیدهند و یا اگر هم اشتیاقی باشد در حد یک برنامهریزی بر روی یک کاغذ خلاصه میشود و هیچگاه به روند اجرا نمیرسد، موازی کاری نیز در امر گردشگری گریبان گیر این صنعت است، بهطوریکه برای نمونه در حوزه گردشگری سلامت با پتانسیل ارزآوری بالا و گاها تا ۷ برابر گردشگری تاریخی هنوز مشخص نیست متولی این حوزه گردشگری وزارت بهداشت است یا سازمان میراث فرهنگی گردشگری و صنایعدستی که باید این موضوع نیز موردتوجه قرار گیرد و در جهت برطرف نمودن موازی کاری در این صنعت تصمیمات مطلوب اتخاذ گردد.