در معاملات نفتی با چین و هند مراقب باشیم کلاه سرمان نرود

روزنامه اعتماد با اشاره به موضعگیری تازه ایران در برابر برجام نوشت: بایسته است همه سناریوهایی که فروش بیشتر نفت خام، میعانات گازی، فرآورده‌های نفتی و دریافت بهای آن را تضمین می‌کند، مورد تاکید و تصریح قرار گیرد.

خبر را برای من بخوان

باید سناریوهای عملی را روی میز گذاشت. شعارها قیمت نفت را بالا و پایین می‌کند، اما در کوتاه‌مدت. بازار نفت در بلندمدت اما، جایی برای شعار دادن ندارد. نفتی‌ها یا تاکنون به رییس‌جمهور گفته‌اند یا به زودی خواهند گفت که ایران هم می‌تواند با ابزارهای تجاری در اختیارش، بازارها را تحت تاثیر قرار دهد. چقدرش را البته نمی‌دانم، ولی آن سناریوها قطعا در سطح کلان و دولت مطرح خواهد شد.

دوباره به مبادله کالا به کالا رسیده‌ایم. سفیر هند در دیدارش با رییس اتاق بازرگانی ایران گفته است: «مبادله کالا با کالا ایده خوبی است که می‌تواند در دور زدن مشکلات بانکی ناشی از تحریم‌ها علیه ایران به ما کمک کند.» وقتی ناچار شده‌ایم، چاره چیست؟! باید هر قدر می‌توانیم نفت را به بازارهای مهم‌مان برسانیم. دو نکته اما مهم است؛ اول اینکه حواس‌مان باشد در دریافت ارزش واقعی کالاها «کلاه سرمان نرود!» دوم آنکه کالاهایی دریافت نکنیم که «کلاه سرمان برود!» یادتان هست در لیست کالاهای وارداتی سال‌های پیش، چه کالاهای پیش پا افتاده‌ای ثبت شده بود. حتی از گفتن نام‌شان شرم می‌کنم. بی‌تردید کالاهای اساسی مورد نیاز مردم در اولویت است.

جدا از تهاتر نفت با کالاهای هندی، ایران می‌تواند در قبال فروش نفتش به بازار بزرگ چین، تکنولوژی‌های صلح‌آمیز از آنها دریافت کند. باید کمی آینده‌نگر بود. کالایی را تهاتر کنیم که پایدار باشد و ارزش افزوده ایجاد کند. اخیرا پژوهش عملگرایانه‌ای درباره امکان دریافت «دانش فرآوری سیلیکون» از چینی‌ها برای ساخت پنل‌های خورشیدی خواندم. تکنولوژی‌ای که صلح‌آمیز است، محدودیت تحریمی ندارد و به‌ شدت به کار ایران می‌آید.

اگر قرار باشد حدود 12 هزار مگاوات به ظرفیت تولید برق کشور اضافه کنیم باید حدود 125 میلیون بشکه نفت خام را با قیمت60 دلار بفروشیم تا پول ساخت نیروگاه‌ها و زیرساخت‌های لازمش را به دست آوریم. این در حالی است که دریافت تکنولوژی و تجهیزات کارخانه سیلیکون از چپنی‌ها برای ساخت پنل‌های خورشیدی‌ای که بتواند همان میزان برق را تولید کند، حدود 2 میلیارد و 500 میلیون دلار هزینه دارد که با قیمت نفت 60 دلار می‌شود معادل حدود 40 میلیون بشکه نفت خام. هر نفتکش بزرگ که به سمت چین می‌رود، حدود 2 میلیون و 500 هزار بشکه ظرفیت دارد. به عبارت ساده‌تر اگر بتوانیم در مدت سه سال 16 نفتکش حاوی نفت خام به چین بفرستیم، می‌توانیم تکنولوژی و تجهیزات لازم برای ساخت کارخانه سیلیکون را با چینی‌ها تهاتر کنیم.

فرض کنید، کارخانه تولید سیلیکون از چینی‌ها گرفته و راه‌اندازی شد. نیروگاه‌های حرارتی برای تولید برق در 20 سال حدود 240 میلیارد مترمکعب گاز مصرف می‌کنند. حال آنکه برای تولید همان میزان برق توسط نیروگاه‌های خورشیدی در 20 سال، تنها 7 میلیارد مترمکعب گاز لازم است. اینها مزیت‌های غیرقابل چشم‌پوشی است که شرایط سخت تحریم و تهاتر نفت در برابر کالا پیش روی‌مان باز کرده است. از این جمله تهاترها نه از عهده بخش خصوصی بر می‌آید نه در صلاحیت رانت‌جویانی است که پشت تحریم نشسته‌اند. دولت باید به آن ورود کند. جایی مانند سازمان گسترش نوسازی صنایع ایران که از مسوولیت‌هایش تعریف شده است یا سازمان‌هایی از این قبیل.

17302