البته ناگفته نماند که سیاستهای نهاد ریاست جمهوری و بانک مرکزی ایران در این مهم بسیار بااهمیت است، البته ناگفته نماند که رئیسجمهور پیشازاین هم اعلام کرده بود که میتوانیم قیمت دلار و ارز را ثابت نگاهداریم. باید به این موضوع هم توجه داشته باشیم که سیاستهای بانک مرکزی و ریاست جمهوری باید به سمتی برود که قیمتها را ثابت نگاه داشته شوند، نه اینکه بعد از ثبات نسبی مجدداً شاهد افزایش قیمت باشیم.
ناگفته نماند که نباید در این مورد تنها چشم به انتظار دولت و بانک مرکزی باشیم بلکه سایر قوا هم باید به کمک دولت بیایند و با تلاشهای خود نظیر بازگشت ارزهای صادراتی و همچنین اخذ مالیات از خریدوفروش دلالان و فروشندگان خانه، ماشین، زمین و ... بتوانند در کنار دولت آرامش را به بازارهای کشور بازگردانند، در غیر این صورت نمیتوانیم ثبات در بازار و اقتصاد را مشاهده کنیم.
بسیاری از کارشناسان اقتصادی بر این باورند که فرار مالیاتی ایران بهاندازه صادرات نفت است و این رقم به این بزرگی میتواند بسیاری از مشکلات زیرساختی اقتصاد ما را برطرف سازد و بعد از دریافت مالیاتها میتوان اشتغال ایجاد کرد و رونق را به بازار کار ایران بازگرداند که اگر این امر محقق شود وضعیت اشتغال بسیار بهتر خواهد شد.
این موضوع تنها به فعالیتهای دولت بازنمیگردد بلکه قوه قضاییه و مجلس هم میتوانند با همکاری دولت موضوع بازگشت ارزهای صادراتی و دریافت مالیات از سوداگران ارز، طلا، مسکن و... به نتیجه برسد با اطمینان میتوان گفت که هم مشکلات اقتصادی کشور برطرف خواهد شد و هم بیکاری کاهش چشمگیری خواهد یافت و هم میتواند در جلب اعتماد شهروندان بهنظام تأثیرگذار باشد و در این وضعیت ایجاد امید کند.
بهعنوانمثال همین کاهش نرخ دلار در بازار روز گذشته ایران باعث شده تاکمی از استرس شهروندان در وضعیتی که همه از جنگ صحبت میکنند کاهش پیدا کنند و ناامیدی را کمرنگتر و کمرنگتر کند. اگر نظارتها بر بازار ایران افزایش پیدا کند نه دیگر خبری از فروش خودروها در ۱۰ دقیقه باشد و نه التهاب در بازار ارز و ... با توجه به این نکاتی که در این یادداشت کوتاه عرض شد بهصورت خلاصه باید بگوییم که نباید دولت را در کنترل بازار تنها گذاشت.