قیمت ارز در بازار تهران چگونه تعیین میشود؟
مجید شاکری، کارشناس اقتصادی می گوید: ما در شرایطی قرار داریم که اخبار مختلف بر روی بازار ارز ما تاثیر می گذارد. در واقع شرایط کنونی، پارادوکسی ایجاد کرده که دلار مثلا ۱۰ هزار تومان برای واردات نمی صرفد، اما دلار ۱۵ هزارتومان برای خروج سرمایه صرفه دارد.
بازار متشکل ارزی یکی از طرح های دوگانه جدید بانک مرکزی است که قرار است تا پایان خرداد ماه در نظام ارزی کشور اجرایی شود، طرحی که اگرچه هنوزجزییات آن مشخص نیست، اما بازار ارز را تاحدودی تحت تاثیر قرار داده است.
از اواسط هفته گذشته بازار ارز تحت تاثیر هیجان ناشی از سفر نخست وزیر ژاپن به ایران و همزمان دخالت گسترده بانک مرکزی در بازار ارز، روند کاهشی داشته است. دلار که در اوایل دو هفته اخیر تا مرز ۱۵ هزار تومان بالا رفت، اواخر هفته به کانال ۱۳ هزار تومان وارد شد. هرچند نمی توان هیجان خبرهای سیاسی را در بازار ارز نادیده گرفت، اما به نظر می رسد بانک مرکزی با برنامه منسجمی برای کنترل بازار ارز به میدان آمده است.
اینکه طرح بازار متشکل پولی چه میزان موفقیت آمیز باشد، باید منتظر رونمایی از جزییات طرح و البته فاز اجرایی آن بود. گفت وگو با دکتر مجید شاکری کارشناس اقتصادی و بانکی در همین رابطه انجام شده است.
***
*شما در یادداشت های اخیرتان تلویحا طرح جدید بانک مرکزی برای تشکیل بازار متشکل ارزی را اقدامی مثبت ارزیابی کرده اید، ممکن است بفرمایید این دفاع شما بر چه مبنایی است؟
اولا" این طرح از جنس مالی است و نه اقتصادی است. همانطور که می دانید برای هر دارایی مالی یک ارزش ذاتی محاسبه می شود. اینکه ارزش ذاتی نرخ ارز چقدر است، دیدگاههای مختلفی وجود دارد که موضوع صحبت من نیست. آنچه مورد بحث من است اینکه چه زمانی از نرخ کوتاه مدت خارج شده و وارد نرخ بلند مدت می شویم.
ما در شرایطی قرار داریم که اخبار مختلف بر روی بازار ارز ما تاثیر می گذارد. در واقع شرایط کنونی پارادوکسی ایجاد کرده که دلار مثلا ۱۰ هزار تومان برای واردات نمی صرفد، اما دلار ۱۵ هزارتومان برای خروج سرمایه صرفه دارد. سئوال این است؛ چرا؟
هرچند بانک مرکزی به توصیه های اقتصادی در حال کنترل رشد نقدینگی برای جلوگیری از جهش های کوتاه مدت نرخ ارز است، اما این اقدام کافی نیست و حتما نیاز است که نرخ در بلند مدت کنترل شود.
* اصلا نرخ ارز به چه روشی محاسبه می شود که بتوان آن را دربرنامه ریزی کوتاه مدت یا بلند مدت قرار داد؟
مکانیزم قدیمی دارد به این صورت که هر روز صبح نرخ تبدیل درهم امارات به ریال ایران مشخص می شود که این نرخ فردایی سبزه میدان را تشکیل داده و نرخ سبزه میدان نرخ بازار تهران را رقم می زند.
*اما مقامات بانک مرکزی می گویند که بازار ارز از دوبی جمع شده است.
این نکته بسیار مهمی است. اول باید بدانیم که علت اینکه درهم امارات نرخ دلار فردایی در بازار تهران را رقم می زند برچه فرضی استوار است. از ۴۰ سال گذشته و به دنبال تحریم آمریکا نرخ ارز ایران در بازار دوبی تعیین می شد. یعنی نرخی که در بازار تهران امروز معامله می شود ۲۴ ساعت قبل از اینکه درهم به ریال تبدیل شود، رقم خورده است. زیرا درهم و دلار دو روی یک سکه هستند. دلیل دیگر این است که چون نرخ تبدیل با موقعیت ۲۴ ساعت بعد هج می شود، با نرخ تنزیل یک روزه و در نظرگرفتن ریسک ها نرخ محاسبه می شود.
*ولی چرا درهم امارات و یا مثلا یوان چین نه؟
من این سئوال را با این سئوال پاسخ می دهم، چند کشور در جهان وجود دارد که پایتخت ارزی آنها خارج از کشورشان باشد؟ تقریبا هیچ. علت اینکه این اتفاق افتاده این است که سیستم پولی ما با دلارقطع ارتباط کرده است. در حالی که تجارت اساسا بدون دلار نمی تواند معنا داشته باشد. زیرا ساختار دلار و تجارت با هم هماهنگ نیست. تجارت بدون دلار نیازمند این است که به کشورهایی صادرات داشته باشم که نیاز به دلار نداشته باشند، ساختار انتقال بسیار قوی داشته باشند و البته تورم بالا هم نداشته باشند.
*این موضوع شامل یورو نمی شود؟
شما با دلار می توانید همه جا خرید کنید، اما با یورو با فاصله نمی توانید همه جا خرید انجام بدهید. ضمن اینکه هیچ ساختارپرداخت دلاری نمی توانید پیدا کنید که بانک محور باشد. چون بانک ها ریسک نقدشوندگی دارند، به همین دلیل باید به دلار یا سیستمی که با دلار کار می کند، وصل باشند. از آنجا که بازار زیادی برای نقدشوندگی و صادرات مجدد وجود نداشت، بنابراین امارات این نقش را تا همین چند وقت اخیر ایفا کرد و ما از دریچه درهم به دلار وصل می شدیم. این فرآیند که مرکز ارزی کشوری خارج از آن باشد و در جایی که هیچ حضور امنیتی درآن وجود نداشته باشد، بسیار دردناک است.
از سویی از آنجا که سیستم اقتصادی ایران به گونه ای است که نفت می فروشد و دلار حاصل از آن به حساب بانک مرکزی می نشیند. بانک مرکزی باید دلار را به ریال تبدیل و آن را بفروشد در غیراینصورت تورم سرسام آور خواهد بود.
وقتی پایتخت سیاست پولی کشوری خارج از کشور باشد، لاجرم سیاست های مالی هم به خارج از آن کشور منتقل می شود و این موضوع بسیار دردناکی است. بانک مرکزی سالهای با این موضوع مشکلی نداشته است، چون بانک ملی ایران شعبه فعالی در دوبی بود. این بازار عمیق و کارا، بعد از معامله روزانه همواره یک باقیمانده داشته که نرخ را نگه می داشت. یعنی با عدد بسیار کمتری نسبت به تهران نرخ در محدوده قیمتی ثابت باقی می ماند.
*این مداخله از چه زمانی آغاز شد؟
مکانیزم مداخله بانک مرکزی در درهم امارات از نیمه ۹۶ تا اوایل ۹۷ تعطیل بود. امروز که صحبت می کنیم، وضعیت ما در دوبی نسبت به یکسال پیش بسیار بهتر شده است. از ۲۰ فروردین ۹۷ تا دی ۹۷ پیشرانی نرخ ارز به سوی بازار نقد بود. در این شرایط بازار راه خود را می رفت. وقتی بانک به بازی آمد توانست نرخ تهران را کنترل کند.
طرح آمریکایی از فروردین ۹۸ به صورت بسیار عریان شروع شد. یعنی فشار بسیار شدید روی نرخ درهم در امارات آوردند. این فشار امنیت، اطلاعاتی و مالی سبب شد تا برابری درهم امارات با ریال ایران بهم بخورد. این فشار بسیار تلخ بود.
بانک مرکزی با این دستورالعمل که درهم با دلار قابل معاوضه است، شرایطی برای کسانی که در امارات درهم داشتند، جذاب کرد. در نتیجه به صورت ناگهانی توان مداخله بانک مرکزی را بیش از گذشته شد. با این حال این فشارگذشته هنوز ادامه دارد.
اگرچه امروز سهم دوبی در اسکناس و حواله در بازار تهران کم شده، اما این منطق که نرخ گذاری به شیوه قبل در بازار داخلی صورت بگیرد، باقی مانده است.
*منظور این است که حالا شرایط برای بازار متشکل ارزی فراهم است؟
بازار متشکل ارزی اولین گام جدی برای تلاش بازآفرینی این زنجیره سه گانه یعنی نقد تهران، آتی فردایی و درهم دوبی است.
*یعنی با این بازار نرخ ها یکسان می شود؟ همان تجربه نیما تکرار نمی شود؟
سنا ریت یک سامانه ثبت معاملات است. یعنی یک بازار پسینی است. در این بازار حراجی دیده نمی شود و بیشتر یک سامانه آماری است. یا بازار نیما یک سامانه ثبت معامله است و بازار حراجی نیست.
*بازار نقد تهران می تواند متشکل باشد؟
نه؛ به این دلیل که جنس این بازار کارگزار محور است اما تنها بخشی که در صرافی ها معامله می شود، متشکل است. در واقع این بخش از بازار قرار است متشکل شود و یک نرخ صبحگاهی به جای نرخ ظهر که بر مبنای درهم محاسبه می شود، جایگزین می شود.
*با این طرح پایتخت ارزی با این بازار به داخل کشور منتقل می شود؟
این گام اول است. این اتفاق یک روز یا کوتاه مدت انجام نمی شود. این بازار عمده به دو دلیل اصلی سبب می شود که نوسانات نرخ را در بازار کم کند. اول؛ کشف قیمتی که در بازار تهران انجام می شود با معاملات لفظی و کوچک قابل انجام است. اولا چون معاملات عمده است و به صورت لفظی نیست تا حد زیادی واریانس نرخ را کم می کند. از سوی دیگر همه تلاش بانک مرکزی این است که این بازار کارا باشد. در واقع این بازار در مرحله نخست باید نقس یک بازار نقدی کارا را تشکیل دهد. یعنی انتظار نداریم که در همان ابتدای کار نرخ پایین بیاید. در واقع هدف رفع تنش ارزی کوتاه مدت نیست.
*می توان گفت دلیل اینکه تاکنون پایتخت ارزی خارج از ایران بوده، گره خوردن منافع گروهی ازافرادی است که در این بازار دخیل هستند؟
قطعا در طی ۴۰ سال بی تاثیر نبوده؛ اگرچه نمی توان به قطعیت گفت منافع شخصی دخیل است، اما زندگی گروهی در آنجا به همین دلیل است و بنابراین مسایل جزیی مثل این موضوع هم در این انتقال نیافتن دخیل است. البته از جنس مافیا هم نیست. اما بسیاری از انتقالات ارزی در ساختار بسیار فاسدی قرار گرفته است. هدف بازار غیرمتشکل ارزی این نیست که نرخ ارز را کنترل کنیم بلکه هدف این است که نرخ ارز را قابل کنترل کنیم.
*یکی از نقدها به این بازار این است که اگر نرخ بالا رفت بانک مرکزی در این بازار دخالت کند، امکان این موضوع وجود دارد؟
بانک مرکزی نشان داده که به نرخ بازار احترام می گذارد. دلیلش هم عملکرد صرافی های بانکی است که با نوسان نرخ ارز خود را همراه می کنند. این امر نشان می دهد که بانک مرکزی نرخ ارز بازار را به رسمیت شناخته است. بنابراین این نقد نامعقول است. واقعیت این است که در تابستان ۹۷ ورودی اسکناس دلار به ایران بسیار زیاد شد. انبارهای بزرگ ارزی شکل گرفته است و با این امکان بازار ارز به صورت انحصار کامل نخواهد بود. از سویی اگر بازار نقد تهران را پایه تسویه حوالجات قرار دهیم، مشکل حل می شود. اما اجرای کامل این طرح نیاز به شکل گیری بازار کاملا آزاد دارد که در آن مثلا وزارت اقتصاد یا قوه قضاییه برای این بازار قانون جدید وضع نکنند. در واقع اصول اولیه تشکیل این بازار اعتماد است. تشکیل این بازار آغاز یک راه است برای اینکه مراحل بازار ارز را به صورت کارا متناسب با نیاز صرافان و حاکمیت بازسازی کنیم.
* بازار متشکل ارزی تجربه مشابه در سایر کشورها دارد؟
خیر؛ اما هیچ کشوری هم در دنیا وجود ندارد که نرخ ارز آن خارج از مرزهای جغرافیایی اش تعیین شود. این بازار نوعی buffer clearanc house محسوب می شود. البته ریسک هایی هم دارد.
*چه تضمینی وجود دارد که با اجرای این طرح ثبات در بازار ارز در بلندمدت شکل بگیرد؟
وقتی واریانس نرخ ارز کم شود، ثبات ایجاد می شود. اساسا وقتی نرخ ثبات پیدا می کند نوسان گیرها کلا از بازار بیرون می آیند. دلار خانگی هم بیرون می آید. چون وقتی بازار ثبات داشته باشد، دارنده دلار خانگی معادل ریالی این پول را در بانک نگهداری می کند که سود دریافت کند.
از سویی اساسا همیشه خبرهای بد سیاسی مابه ازای فنی هم به دنبال دارد. اگر ما بتوانیم ما به ازای فنی را محدود کنیم، خبر سیاسی بد اثر چندانی در بازار نخواهد داشت.
همچنین اگر بتوان کارایی مالی را بر کارایی اطلاعاتی مقدم کنیم، این بازار، بازار موفقی خواهد بود. نوسان گیری در بازار اطلاعاتی کارایی کمتر خواهد داشت. ضمن اینکه تا بازار عمده فروشی راهبر بازار خرده فروشی شود، زمان نیاز است. ممکن است گاهی بازارخرده فروشی از بازار عمده فروشی جلو بزند، این موضوع هم بلند مدت نخواهد بود. در بلند مدت ممکن است قیمت حتی کاهش هم بیابد.
*برای اجرای این طرح آیا نیاز به ذخیره ارزی بالاست؟
در حال حاضر ذخیره دارایی ارزی بانک مرکزی نسبت به اهدافش کافی است. بله، اگر بنا باشد که فقط ارز بفروشید، دریایی هم اسکناس داشته باشید، کافی نیست. چنانچه در گذشته این اتفاق افتاد. اما الان بانک مرکزی هر هفته در نرخ درهم مداخله می کند. این نشان از قدرت بانک مرکزی در بازار ارز است. آینده را بیش از آنکه کنش های طرف مقابل بسازد، واکنش های ما می سازد. این ما هستیم که تعیین می کنیم آینده چیست. به شرط آنکه صبور باشیم.
*نصب دستگاه های پوز در خارج از کشورکه ریال را تبدیل به ریال می کنند، اخیرا باب شده است. به نظر شما این امر موجب خروج سرمایه از کشور نمی شود؟
بزرگترین نیاز به ارز، ارز مسافری است. نیاز به ارز مسافری باعث شد که نرخ ۴۲۰۰ ناکارآمد باشد. حتما باید راهی برای ارز مسافری پیدا کرد زیرا بستن پوز می تواند اثرات رکودی داشته باشد. به این دلیل که سرعت گردش پول را پایین می آورد.
برای حل مشکل ارز مسافری، می توان کارت ارزی برای این کار صادر کرد. مقصدسفرهای خارجی ایرانی ها ۵ کشور بیشتر نیست و در این همه این کشورها ما بستانکاری ارزی داریم. اگر این بستانکاری را در غالب دبیت کارت در اختیار مسافران قرار دهیم، هر دو طرف راضی است. سازوکار آن هم راحت تر است. هم بانک مرکزی می داند دقیقا چه استفاده ای از کارت می شود و هم کشور مقصد مشکلات تحریم از این بابت ندارد.