فعال شدن مجدد روزشماری حامیان FATF با ادعاهای غیرواقعی برای فشار بر مجمع
حامیان اجرای درخواست های FATF در ماه های اخیر، همواره قبل از آغاز نشست های این نهاد، شروع به روزشماری کرده و ادعا می کنند که با تصویب نشدن لوایح مرتبط ایران به لیست سیاه باز می گردد تا اعضای مجمع را راضی به تصویب آنها کنند.
نشست بعدی گروه ویژه اقدام مالی FATF اواخر خردادماه امسال برگزار میشود. با نزدیک شدن به زمان برگزاری این نشست موافقان اجرای درخواست های FATF همانند نشستهای قبل دست به کار شده و با ایجاد فشار رسانهای و بیان برخی ادعاها، سعی میکنند تا اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام را برای تصویب کنوانسیونهای مرتبط با FATF تحت فشار قرار دهند. فشارهایی که موج اولیهاش از چند هفته قبل شروع شده و برخی رسانهها با استدلال پایان یافتن مهلت FATF در خردادماه خواهان تصویب کنوانسیونهای مرتبط با این گروه در مجمع تشخیص شده اند.
رسانهها و افرادی که با نزدیک شدن به هر نشست FATF، فشارها، برای اجرای الزامات این گروه را افزایش میدهند، تاکنون ادعاهایی را مطرح کردهاند که هیچیک دارای ادله منطقی برای اثبات مدعاهایشان نیست و حتی خروجی نشستهای FATF نیز این مسئله را ثابت کرده است.
بهطور مثال خبرگزاری پانا با انتشار مطلبی در 9 اردیبهشت و 1خرداد مدعی شده است که در صورت عدم تصویب کنوانسیونهای پالرمو و CFT تا نشست خردادماه FATF، ایران به مجددا به لیست سیاه این گروه باز می گردد. ادعایی که پیشازاین و پیش از دو نشست قبلی این گروه نیز برخی رسانهها از جمله همین خبرگزاری مدعی آن شده بودند اما با پایان یافتن نشست FATF و صدور بیانیه این گروه مشخص شد که حضور ایران در لیست سیاه یا اقدام متقابل به حالت تعلیق باقی مانده است و رسانههای حامی اجرای درخواست های FATF ادعای پوچی را مطرح کرده بودند.
*عدم شناخت حامیان از دو واقعیت مهم درباره FATF
اما واقعیت چیست و چرا اکثر ادعاهای حامیان اجرای درخواست های FATF در نشستهای این نهاد بین الدولی محقق نمیشود. مسئله اول این است که جدای از تصمیم نهایی FATF برای بازگرداندن ایران به لیست سیاه یا نگهداشتن حالت تعلیق برای ایران، باوجود تحریمهای آمریکا، حتی اگر ایران به لیست سیاه یا اقدام متقابل برگردد، هیچ اتفاق جدیدی رخ نمیدهد. بنابراین پمپاژهای رسانهای که در نشستهای قبلی و این نشست در مورد خطرات بازگشت به لیست سیاه میشود، بیش از آنکه یک دغدغه اقتصادی باشد ناشی از عدم شناخت ساختار تحریمهاست زیرا با توجه به اینکه تحریمهای ثانویه بانکی آمریکا که در حال اجراست، فعالیتهای خارجی بانکهای ایران بسیار محدود بوده و در محدوده اقلام بشردوستانه است و حضور یا عدم حضور ایران در لیست اقدام متقابل مشکل جدیدی برای بانکها ایجاد نمیکند و این مشکلات به شکل شدیدتری به علت تحریمها ایجاد شده است.
مسئله دومی که حامیان FATF تاکنون نسبت به آن بیتوجه بودهاند مسئله علت تعامل FATF با ایران است. واقعیت این است که FATF از تعامل با ایران به دنبال نتیجه است. آمریکا نیز از اجرای سازوکارهای FATF در ایران مقصود مشخصی یعنی جلوگیری از دور زدن تحریمها توسط ایران را دارد. با توجه به همین موضوع و با عنایت به اجرای بخشی از خواستههای طرف مقابل در ایران، این نهاد بین الدولی با قرار دادن ایران در لیست اقدام متقابل ارتباط خود را با ایران قطع نمیکند چراکه قطع شدن ارتباط باعث میشود که FATF و آمریکا به نتیجه دلخواه نرسند. بنابراین این موضوع به احتمال زیاد قابل تصور است که این نهاد بین الدولی همچنان به تعامل با ایران ادامه دهد تا نتیجه مطلوب حاصل شود. ایجاد ترس از قرار گرفتن ایران در لیست سیاه یعنی ترس از قطع تعامل ایران با FATF که این موضوع بههیچوجه با اهداف این نهاد بین الدولی همخوانی ندارد و اگر این موضوع اتفاق بیافتد بیش از آنکه به ضرر ایران باشد به ضرر اهداف آمریکا است. بنابراین آمریکا و FATF ترجیح میدهند تا با تعلیق ایران از لیست سیاه از یکسو و تهدید ایران از سوی دیگر، امتیازهای موردنظر خود از ایران را بگیرند و ایران را وادار کنند تا سازوکارهای موردنظر FATF را اجرا کند.
*تجربه تلخ برجام نباید تکرار شود
در نهایت باید گفت که حامیان اجرای درخواست های FATF به علت اینکه از یکسو در بحثهای کارشناسی دست پری ندارند و از سوی دیگر همچنان میخواهند خواستههای غرب را موبهمو اجرا کنند، در تلاش هستند تا مانند برجام با ایجاد ترس کاذب هرچه سریعتر به خواسته خود برسند و برای این موضوع نشستهای FATF بهترین دستآویز است تا نشان دهند که ایران در تنگنای زمانی است و باید با عجله کنوانسیونهای مرتبط با FATF را تصویب و اجرا کند. این در حالی است که تجربه نشان داده است عدم توجه به بحثهای کارشناسی و اعمال فشار برای تصویب کنوانسیونها و قراردادهای بینالمللی به شدت به ضرر کشور است. تجربه ایجاد فشار از سوی برخی رسانهها و مسئولین در تصویب 20 دقیقهای برجام در مجلس شورای اسلامی بهترین شاهد براین موضوع است، تجربه تلخی که دیگر نباید تکرار شود.
انتهای پیام/