فرهاد دژپسند در سیامین همایش بانکداری اسلامی گفت: «ما باید به سمتی برویم که بانکها از بنگاهداری فاصله بگیرند؛ این البته بخش دومی هم دارد که باید پیگیری شود، یعنی بنگاهها هم باید از بانکداری فاصله بگیرند و این رابطه هم باید دوطرفه باشد. »
آنچه در ادامه میخوانید، مهمترین بخش از اظهارات فرهاد دژپسند، وزیر امور اقتصادی و دارایی است.
* سی و هشت سال از تصویب قانون عملیات بانکی بدون ربا میگذرد و بعد از ٤ دهه از تصویب قانون، در کشوری که انقلاب با شعار اسلامی به پیروزی رسیده، انتظار میرود که این قانون کامل اجرا شده و عملیات بانکی، کاملا بدون ربا و اسلامی باشد، این میتوانست مهمترین دستاورد تصویب قانون باشد اما امروز در مورد مبانی دچار مساله هستیم؛ و این موجب شده برخی مراجع نسبت به این قانون و عملیات بانکی به شدت منتقد باشند.
* باید خود را به گونه ای مجهز کنیم که نظام بانکداری را به آنچه که مطلوب است، هدایت کرده و قدرت رقابتپذیری بانکهای داخلی را در مقابل بانکهای خارجی بالا ببریم، البته رقابت در این عرصه، سخت اما شدنی است.
* امروز در عرصه بانکداری نمیتوان با روشهای سنتی و با ساز و کارهای مرسوم و معمول گذشته در داخل و عرصه بینالمللی از پس ماموریتها برآمد و رقابت کرد. در ایران که بازار سرمایه تکامل لازم را پیدا نکرده است، قطعا نظام بانکی چه در این عرصه و چه در سایر عرصهها برای فرآیند رشد و توسعه اقتصادی کشور، نقش محوری دارد.
* از منظر تامین مالی، اقتصاد ایران را یک اقتصاد بانک پایه باید بدانیم. البته فارغ از قضاوت در مورد بانکها، آنچه که واقعیت امروز نظام بانکی کشور است، نشان میدهد که اقتصاد ما بانک پایه است و در بازار سرمایه نیز تحلیلگران میدانند که تحول خوب و خاصی به وقوع پیوسته است و ما شاهد هستیم روند تحولات و فعالیتهای بازار سرمایه مثبت است، ولی نقش نظام بانکی در تامین مالی چه بلندمدت و چه کوتاه مدت، نقش قالب و برجسته است و نظام بانکی متناسب با این نقش، باید خود را برای ایفای وظیفه اصلی در فرآیند رشد و توسعه آماده کند؛ اگر این رخ ندهد، به طور قطع از غافله عقب خواهیم ماند.
*در این میان حتما استفاده از فناوریهای نو در کاهش هزینهها اثرخواهد داشت و اگر بانکها بخواهند در خدمات فعلی محصور شوند، هزینه تمام شده خدمات آنها بسیار بالا و عملیات آنها غیر قابل رقابت خواهد بود.
* در نظام بانکداری اسلامی این سوالی جدی است: در حال حاضر فردی که میخواهد از نظام بانکی وام بگیرد، یک فرد ریسکپذیر نیست، اگر ریسکپذیر بود به بازار سرمایه مراجعه میکرد. این فرد اگر برای تامین مالی به نظام بانکی مراجعه کرده، میخواهد که میزان سود برای او مشخص باشد؛ این در حالی است که در بانکداری اسلامی، تعیین نرخ سود برمبنای بازدهی است و این، ریسک را بالا میبرد، پس به نسبت بالارفتن ریسک، تقاضا برای وام بانکی وجود نخواهد داشت.