سایت خبری طلا

اختصاصی/ آموزش تحلیل بنیادی (فاندمنتال) در بازار

منبع: سایت طلا


انجام معامله در بازار های مالی بر بستر دو تحلیل بنا نهاده شده است که اغلب در بازار سهام مورد استفاده قرار می گیرند: تحلیل های بنیادی ( فاندمنتال) و تحلیل های تکنیکال


آموزش تحلیل بنیادی ( فاندمنتال) در بازار:

 

انجام معامله در بازار های مالی بر بستر دو تحلیل بنا نهاده شده است که اغلب در بازار سهام مورد استفاده قرار می گیرند: تحلیل های بنیادی ( فاندمنتال) و تحلیل های  تکنیکال 

استفاده از تحلیل های تکنیکال در بازار های مالی اغلب یکنواخت و ثابت است و اجمالا برآن است که قیمت ، محور همه خبرهاست و نقشه جهان ، هدف تحلیل .اما بر خلاف شرکت ها ، کشورها ترازنامه ای ندارند و سوال این است که تحلیل های بنیادی چگونه تحت تاثیر نوسانات نرخ ارز قرار می گیرند.

نظر به اینکه تحلیل های بنیادی به ارزش ذاتی یک سرمایه گذاری می نگرد کاربرد آن در بازار مالی در ادامه بررسی شرایط اقتصادی است . چرا که شرایط اقتصادی برارزش پول ملی تاثیر می گذارد. در اینجا ما به برخی از عوامل مهمی اشاره می کنیم که در نوسانات ارزش پول نقش دارند.

شاخص های اقتصادی : شاخص های اقتصادی گزارش هایی هستند که توسط دولت ها یا سازمان های مستقل منتشر می شوند و عملکرد اقتصادی یک کشور را تشریح می کنند.شاخص های اقتصادی ابزارهایی هستند که بوسیله آنها سلامتی اقتصادی کشورها اندازه گیری می شوند اما لازم به یاد آوری است که سیاست ها و عوامل زیادی بر عملکرد اقتصادی یک کشور تاثیر گذارند.

این گزارش ها در دوره های زمانی خاصی منتشر می شوند و بازار را راهنمایی می کنند که اقتصاد یک کشور در مسیر بهبود قرار دارد و یا در مسیر نزولی است.تاثیر این گزارش ها با تاثیر گزارش هایی  همانند گزارش سود سهام و گزارش کمیسیون sec  قابل مقایسه است

تولید ناخالص داخلی یکی از مقیاس‌های اندازه‌گیری در اقتصاد است. تولید ناخالص داخلی در بر گیرنده مجموع ارزش کالاها و خدمات نهایی است که در طی یک دوره معین، معمولاً یک سال، در یک کشور تولید می‌شود.

در این تعریف منظور از کالاها و خدمات نهایی، کالا و خدماتی است که در انتهای زنجیر تولید قرار گرفته‌اند و خود آنها برای تولید و خدمات دیگر خریداری نمی‌شوند.

  1. تولید ناخالص داخلی آمریکا در حال حاضر 20494 میلیارد دلار است
  2. نرخ تولید ناخالص داخلی در واقع نشان دهنده تغییرات درصدی عددGDP است.

اداره تحلیل اقتصادی ایالات متحده، اجزای تولید ناخالص داخلی را بر اساس نظرسنجی خرده فروشان، تولید کنندگان و شرکت های ساختمانی، و همچنین با تحلیل جریان های تجاری، تخمین می زند.

تولید ناخالص داخلی معمولا به عنوان شاخصی از اقتصاد ملی کشور و استاندارد زندگی استفاده می شود. رشد آن به عنوان تقویت اقتصاد تفسیر شده است، کاهش نشان دهنده ضعف است.

تأثیر تولید ناخالص داخلی بر قیمت دلار با تورم همراه است. رابطه بین تولید ناخالص داخلی و تورم بسیار حساس است. به طور کلی رشد تولید ناخالص داخلی عمدتا با افزایش هزینه های داخلی همراه است که ممکن است تورم را افزایش دهد. این رشد می تواند اقتصاد را تحریک کند و قیمت ها را به سمت بالا حرکت دهد. با این حال، افزایش بیش از حد تولید ناخالص داخلی ممکن است خطرناک باشد، زیرا  با بالا رفتن بیش از حد تورم منجر به تضعیف اقتصاد می شود.

این شاخص بر اساس یک نظرسنجی کتبی از تقریبا 12،000 خرده فروشان سراسر کشور محاسبه می شود. نمونه به صورت سه ماهه به روز می شود تا شامل شرکت ها و فروشگاها جدید شود.

20 درصد از فروش خرده فروشی در کشور در طول تعطیلات کریسمس و سال نو اتفاق می افتد. به همین دلیل است که اقتصاددانان به جای « خرده فروشی خام» یک نسخه تنظیم شده از فصلی شاخص را تفسیر می کنند.

تحلیلگران به طور گسترده ای از این شاخص برای ارزیابی شرایط اقتصادی کشور استفاده می کنند.

انتشار گزارش فروش خرده فروشی بر روی دلار تاثیر می گذارد. کاهش رشد فروش خرده فروشی نشان می دهد مصرف کنندگان میزان مصرف خود را کاهش داده اند. این ممکن است به کاهش فعالیت اقتصادی منجر شود و تاثیر منفی بر دلار داشته باشد.

این شاخص ، تولید بخش صنعت ، معدن و خدمات مهندسی طی یک سال ، در یک کشور را نشان می دهد. ضمن اینکه تغییرات این بخش را نیز گزارش می دهد.این شاخص نرخ بهره گیری ازتوانایی های یک اقتصاد رادرقالب نرخ بهره گیری از پتانسیل اقتصادی (utilization capacity) نشان می دهد.

شاخص بهای مصرف کننده تغییرات در قیمت متوسط ​​برای سبد مصرف کننده کالا و خدمات را در ماه جاری نسبت به قبل را نشان می دهد. شاخص نشان می دهد که چگونه قیمت ها از دیدگاه مصرف کننده تغییر می کند. به عبارت دیگر، این امکان به ارزیابی تغییرات در هزینه های زندگی است.

محصولات و خدمات موجود در سبد محاسبه CPI به هشت گروه اصلی تقسیم می شوند: غذا و نوشیدنی، مسکن، لباس، حمل و نقل، مراقبت های پزشکی، تفریح، آموزش و ارتباطات، سایر کالاها و خدمات.

این هشت گروه به بیش از 200 دسته تقسیم می شوند که شامل حدود 80 هزار عنوان می شوند. محاسبه شاخص شامل مالیات بر درآمد و اقلام سرمایه گذاری (سهام، اوراق قرضه، سیاست های بیمه) نیست و بر خلاف شاخص قیمت تولید کننده PPI، قیمت کالاهای وارداتی و مالیات غیر مستقیم در محاسبه گنجانده شده است.

 این شاخص از یک بررسی ماهانه از حدود 23،000 شرکت تجاری و خدماتی جمع آوری شده است.

شاخص قیمت مصرف کننده اغلب برای ارزیابی تورم استفاده می شود. رشد CPI نشان دهنده افزایش تورم است.

این شاخص برای تنظیم دستمزد و پرداخت اجتماعی استفاده می شود. همچنین CPI برای تنظیم ساختار مالیات بر درآمد و محاسبه تولید ناخالص داخلی استفاده می شود.

 

تراز تجاری تغییرات بین صادرات و واردات در یک دوره انتخاب شده را نشان می دهد. اقتصاددانان از تعادل تراز تجاری برای ارزیابی ساختار جریان تجارت بین کشورها استفاده می کنند.

اگر در یک کشور واردات کالا بیشتر از صادرات آن باشد، دارای کسری تجاری است. برای کشورهای دارای اقتصاد بسیار توسعه یافته مانند ایالات متحده، این بدان معنی است که تولید کار به خارج از کشور منتقل شده است، بنابراین مانع تورم و حفظ سطح بالای زندگی می شود.

هنگامی که صادرات از واردات فراتر رود، مازاد تجاری تشکیل می شود. این نشانه ای از سطح تولید بالا است. همچنین نشان می دهد که کشور کالاهای و خدمات بیشتری را تولید می کند تا بتواند مصرف کند.

تاثیر تعادل تجاری در قیمت دلار مبهم است و بستگی به چرخه های تجاری و سایر شاخص های اقتصادی دارد، به عنوان مثال، در شرایط رکود اقتصادی، کشورها به منظور ایجاد شغل برای صادرات بیشتر تلاش می کنند. برعکس، اگر اقتصاد به سرعت در حال رشد باشد، کشورهای توسعه یافته ترجیح می دهند واردات را به منظور تضمین رقابت قیمت ها ترغیب کنند.