سید حمید رضا علوی - یک کارشناس بازار سرمایه - در یادداشتی نوشت: آمارهای مربوط به کوچ صاحبان سرمایه خرد و کلان از بازارهای دیگر(اعم از بازار طلا، ارز و مسکن و خودرو) به بورس «واقعیت ملموس» تحولات اقتصادی ماههای اخیر ایران است.
لکن در عین افزایش وزن و جذابیت بورس، فعالیت و داد و ستد در این عرصه به دلیل ورود عناصر جدید قدری پیچیده و مخاطره آمیز شده است در این میان بروز پارهای ضعف و اشتباه در رفتار دو گروه؛ تصمیم گیران و لیدر گروهها و کانالهای بورسی موج نیرومند از آشفتگی و هراس را میان فعالان بازار بویژه سهامداران نوپا پدید آورد که نتیجه آن را در روزهای اخیر به صورتهای مختلف شاهد بودیم.
در مجموع در فصل جدید فعالیت بازار بورس، سه اتفاق پر سر و صدا رخ داد که این اتفاقات متاسفانه به دلیل برخی تحلیلهای اشتباه اثرات منفی و زیانبار بر رفتار کنشگران بازار برجای گذاشت و آنها را به اتخاذ تصمیم های اشتباه و زیانبار در داد و ستدشان واداشت.
این نوشته نگاهی به این رویدادهای سه گانه و سوفهم های زیانبار اتاق های تصمیم گیری و تحلیلگری انداخته است:
۱-در دو هفته گذشته بازار سرمایه دچار اصلاح شدید گردید(مفهوم «اصلاح» در بازار بورس متفاوت از مقوله اصلاح در ادبیات حوزه های دیگر اقتصادی است. اصلاح در بازار بورس شامل وضعیتی بین دوگانه «صعود و ریزش» ارزش سهم هاست و تحت تاثیر عوامل متعددداخلی یا محیطی رخ می دهد)
موج تازه اصلاح بازار در قیاس با اصلاحهای چند ماه گذشته ترس و دلهره شدیدی را دردل سرمایهگذاران به وجود آورد. عدهای این اصلاح را به حبابی شدن برخی از سهم های بازار سرمایه نسبت دادند و عدهای دیگر تقصیر را بر گردن سرمایه گذاران نوپا انداختند، اما هر دو برداشت و هر دو تحلیل اشتباه است.
اگر با عیار و معیارهای علمی فرایند اصلاح که عمق بیشتری نسبت به اصلاح های گذشته دارد، تحلیل شود، روشن خواهد شد که این شوک یک اتفاق مثبت و سازنده برای بازار است و همچنان می توان به سرمایه گذاری در بورس ایران امیدوار بود.
ذات بازار حرکت یک کوهنورد را می ماند که پس از یک رشد مناسب نیاز به استراحت منطقی و تجدید قوا دارد تا بتواند باقیمانده مسیر را با قدرت و سرعت مناسبتر ادامه دهد. متاسفانه بی توجهی به این خصیصه ذاتی بازار باعث شده عدهای از سرمایهگذاران خرده پا با تحلیل های اشتباه متحمل ضرر و زیان بسیار شوند. بویژه سهامداران تازه وارد بازار تحت تاثیر امواج نظرات ناصحیح برآمده از کانال های تلگرامی سهم های خود را با ضررهای چشمگیر به فروش بگذارند.
این زیان دیدگان در خوشبینانهترین حالت برای مدتی از بازار فاصله میگیرند و به تعبیری عطای آن را به لقایش می بخشند. این اتفاق را نباید دستکم گرفت. زیرا چنین اتفاقی میتواند در تداوم خود سرمایه های زیادی را هدر دهد و حتی باقیمانده ی سرمایه جمع زیادی را از بازار خارج کند.
نتیجه نهایی پدیده «فرار یا قهر سرمایه» اصطلاحا «کاهش عمق بازار» است و خود عامل مهمی در جلوگیری از رشد و پویایی بازار سرمایه به حساب می آید.
۲- در یک ماه گذشته اجرای «قوانین بازار پایه» باعث ریزشهای شدید در این عرصه سرمایه گذاری شد. در جریان این اتفاق نیز اکثر ناظران و اتاقهای تحلیلگری تقصیر را به گردن عدم مدیریت سازمان بورس تهران انداختند، حال آنکه این داوریها برخلاف برآورد علمی و کارشناسی بود. طبق این تحلیل، مقصر اصلی این ریزش عاملی بنام بی اطلاعی سرمایهگذاران و آگاهی نداشتن نسبت به الزامات سهامداری است.
اگر «رفتار جمعی» سهامداران به درستی واکاوی می شد آنگاه مشخص می گردید که هیچ دلیل منطقی برای فروش سهم های پایه وجود نداشت جز ترس و استرس زیاد سرمایهگذاران که اولین متضرر و بازنده این رفتار هراسناک خودشان بودند اینجا می توان به مدیریت سازمان بورس به طور قاطع این نقد و نهیب را وارد کرد که چرا تصمیم ناسنحیده مربوط به توقف تمام نمادها و بازگشایی آنها را پس از تست قوانین انجام نداد تا این التهاب باعث منفی های ۱۰ درصدی برای سهامداران نشود.
با این وصف حتی بعد از این آزمون و خطا، رسالت تحلیلگران و ارزیابان بازار این است که به سرمایهگذاران خرد و کلان بازار پایه این هوشیاری و آگاهی را بدهند که اتفاق اخیر گذرا بوده و ثبات به این بازار بر خواهد گشت و مبادا دارایی و سهمهای خود را به قیمت های پایین و ثمن بخس واگذار کنند.
۳- در بازار پایه (فرابورس) بعد از ریزش ۴۰ تا ۵۰ درصدی در یک ماه گذشته شاهد این اتفاق هستیم که بسیاری از سهمهای این بازار به سطح قیمتهای ماههای گذشته تعدیل شده، از سمت دیگر با اصلاح ۲۵ تا ۳۰ درصدی بازار اصلی یک سنتزی از اصلاح دو بازار «اصلی و پایه» حاصل شده که سرفصل و سرآغاز جدید برای بازار سرمایه ایران است به این صورت که اکنون دو بازار (بورس و فرابورس) همسطح شده و فاصله و شکاف میان آن دو که تا دیروز منشا بدبینی و سودجویی بود از میان رفته است و می توان این انتظار را داشت که به زودی یک رشد هماهنگ و همتراز اتفاق بیفتد.
از همین روست که نگارنده بر این باور است که موج تازه اصلاح در بازار بورس به مثابه یک موهبت باید نگریسته شود:
درست برخلاف آنچه در آشفته بازار تحلیلگری در فضای مجازی جریان دارد در شرایط شکننده اقتصاد ایران متاسفانه در صحنه بورس غفلت برخی دوستان تحلیلگر از عناصر متعدد دخیل در رفتار جمعی سهامداران باعث می شود نسخههای اشتباه و گاهی مخرب در کانال های تلگرامی تجویز شود و یا با دمیدن در تئوریِهایی نظیر؛ «فصل ریزش بازار آغاز شده» دهها هزار سهامدار را از واقعیت روشن بازار که «ورود به فصل رونق» است بی خبر نگه می دارند و متقابلا فعالان بی تجربه و تازه وارد بازار بر مایملک خویش چوب حراج می زنند.