بحران بزرگ فوتبال ایران در سه پرده
محمد بنا با بیان اینکه "بحث غرور ملی است" خطاب به فدراسیون فوتبال نوشته است: «خدا قوت فدراسیون ۵ ستاره فوتبال! این رویه را باب نکنید که خارجیها بیایند در مملکت خودمان تا گردن روی سرمان کلاه بکشند و هر طور بیاحترامی به ما بکنند و جسارتا ما گاو شیرده بشویم تا ما را بدوشند، بعد هم هر وقت دلشان خواست شب و نصفه شب جمع کنند و بروند به سلامت.»
چند پرده از اتفاقات اخیر در فوتبال کشور نشان میدهد، بحرانی بزرگ مدیریت این رشته پر طرفدار و در سطح کلانتر مدیر ورزش کشور را فرا گرفته است. مسئله فقط فرار مربیان خارجی، نارضایتی بازیکنان فوتبال و خشم هواداران نیست، بحران به دیگر ورزشها نیز سرایت کرده است. همه از یک چیز ناشی میشود، بیپولی! مدیران ورزش کشور ثابت کرده اند فقط زمانی میتوانند مدیریت کنند که خزانهای پر از پول داشته باشند، در غیر اینصورت نه میتوانند مجموعه خود را مدیریت کنند و نه حاضرند کنار بکشند. این مدیران برای بقا تن به هر گونه بحران سازی میدهند و وقتی که به جاهای باریک کشید دست به دامن دیپلماتها و سیاستمداران میشوند، البته بسیاری از آنها خود سیاستمدارند.
پرده اول؛ ویلموتس
ماجرا سرمربی تیم ملی فوتبال، یکی از عجیبترین اتفاقات در حوزه مدیریت ورزش در چند ماهه اخیر بود. مربی که خرداد ماه امسال با سروصدای زیادی به فوتبال ایران آمد، پس از گذشت شش ماه از فوتبال ایران رفت. مارک ویلموتس در زمان کوتاه حضورش در فوتبال ایران روزهای بسیار کمی در ایران بود و بیشتر در بلژیک به سر برد. او پیش از بازی مهم و سرنوشت ساز با عراق تهدید به فسخ قرار داد کرد.
ویلموتس خواستار این بود که فدراسیون فوتبال ایران به تعهدات مالی اش عمل کند. فدراسیون فوتبال نیز امروز و فردا میکرد، ظاهرا مدیران فدراسیون تصور میکردند تهدید ویلموتس جدی نیست، اما هر چه به تاریخ بازی ایران و عراق نزدیکتر شدیم ماجرا جدیتر شد، ویلموتس به ایران نمیآمد تا آنکه بخشی از طلبش پرداخت شد. ویلموتس دیر آمد و تیم ملی در بازی سختی مقابل عراق شکست خورد تا در وضعیت اضطراری قرار گیرد.
پس از این اتفاق مدیران فدراسیون با توجه به این که تیم ملی در وضعیت خوبی قرار ندارد و برای صعود به جام جهانی باید همه بازی هایش را با پیروزی پشت سر بگذارد، تلاش کردند ویلموتس را وادار کردند که در ایران بماند و یا اینکه بیشتر به ایران بیاید. تلاشی که با شکست روبه رو شد.
این بار فدراسیون فوتبال ایران به سمت فسخ قرارداد رفت. ویلموتس اهل مصاحبههای مطبوعاتی نیست، هنوز روشن نیست او حرف حسابش چیست. از سوی دیگر مدیران فدراسیون فوتبال نیز در برج عاج نشسته اند و خود را ملزم به پاسخگویی به هیچ کسی نمیدانند.
به هر صورت چیزی که روشن است مارک ویلموتس دیگر مربی تیم ملی فوتبال ایران نیست. شایعاتی پیرامون درخواست این مربی برای دریافت خسارت از فدراسیون فوتبال مطرح شده که روز شنبه سخنگوی فدراسیون در این باره توضیحاتی داد. به گفته علوی "مبلغ غرامت سه ماه حقوق ماهیانه است که این موضوع میان طرفین در حال مذاکره است."
پیشتر گفته شده بود که مبلغ قرارداد ویلموتس و دستیارانش برای سال اول سه میلیون یورو است. رقمی که که برای فوتبال ایران نجومی محسوب میشود. البته رییس فدراسیون فوتبال اعلام کرده که این رقم واقعیت ندارد. او تاکید میکند که مفاد قرارداد ویلموتس محرمانه است. محرمانه بودن جزییات قرار داد هم از عجایب فوتبال ایران است.
حالا که ویلموتس از تیم ملی ایران جدا شده است، مسئله مهم جانشین اوست که هنوز مشخص نیست فدراسیون فوتبال برای حل این موضوع چه برنامهای دارد.
پرده دوم؛ برانکو ایوانکوویچ
ماجرای برانکو ایوانکوویچ هم کم از ماجرای ویلموتس ندارد. مربی که توانست پرسپولیس را با قاطعیت سه دوره متوالی قهرمان لیگ برتر فوتبال ایران کند و به فینال باشگاههای آسیا برساند، به دلیل عدم پرداخت مطالباتش ناگهان این تیم را ترک کرد و به عربستان رفت.
او از پرسپولیس شاکی شده است، اما مذاکرات فراوانی با او در جریان است تا بتوانند رضایتش را بگیرند. او در یک ماه اخیر دست کم سه بار با صادق سفیر ایران در کرواسی دیدار کرده است. یکی از مفاد مذاکرات برانکو با سفیر بدهی پرسپولیس به اوست، اما پس از جدایی ویلموتس از تیم ملی فوتبال گفته میشود گزینه اصلی فدراسیون فوتبال ایران برای جانشینی ویلموتس برانکوست.
ظاهرا برانکو شروطی دارد، اول آنکه مسئله بدهی پرسپولیس حل شود و دوم آنکه قرار دادی سه ساله با فدراسیون فوتبال ایران ببندد. احتمالا مشکلی از بابت حل مسئله اول وجود ندارد، اما درباره طول زمان قرار داد مشکلاتی وجود دارد. به نظر میرسد مدیران فدارسیون فوتبال راضی به قرارداد سه ساله نیستند، اما برانکو میخواهد تا پایان جام جهانی قرارداد ببندد.
جدای از این برانکو با حاشیههایی هم روبه رو شده است چندی پیش برخی رسانهها از برانکو نقل کردند که سلطانی فر، وزیر ورزش باعث جدایی او از پرسپولیس شده است. البته او این نقل قول را تکذیب کرده است. از طرف دیگر در داخل ایران انتخاب برانکو مخالفان زیادی دارد. جدای از هواداران کی روش که دشمنان جدی برانکو اند، هواداران تیم فوتبال استقلال نیز دوست ندارند او مربی تیم ملی شود.
در کنار این برخی کارشناسان فوتبال نیز میگویند حضور برانکو در تیم ملی اتحاد را از بین میبرد و چند دستگی ایجاد میکند. از جمله این افراد علی پروین پیشکسوت باسابقه پرسپولیس است. او از انتخاب مربی داخلی حمایت میکند و علی دایی، امیر قلعه نویی، یحیی گل محمدی و حتی مهدی تارتار را گزینههای مناسبی میداند.
به هر ترتیب انتخاب برانکو نیز چالش جدی برای فدراسیون است، از طرف دیگر عمل به تعهدات مالی نیز همچنان از مسائل بحث برانگیز است. با توجه به تحریمهای شدید ایران آیا فدراسیون فوتبال میتواند از طریق معمول پول مربیان خارجی را پرداخت کند؟ فعلا که مدیران فوتبال ایران برای پرداخت هزینههای مربیان دست به دامن چمدان شده اند باید دید که در ادامه چه خواهند کرد.
شاید همین مسئله باعث شده که فدراسیون کمی از برانکو فاصله بگیرد. حالا صحبتهایی از انتخاب یک مربی داخلی مطرح است. شانس یحیی گل محمدی سرمربی شهر خودرو بیشتر از دیگران است. اما سوال این است که آیا مربیان داخلی ریسک حضور روی نیمکت تیم ملی در این شرایط دشوار را میپذیرند؟ براساس شایعات علی دایی این ریسک را نپذیرفته است و ممکن است گل محمدی نیز زیر بار نرود. چرا که در صورتی که نتواند تیم را به جام جهانی برساند، بزرگترین شکست را در کارنامه خود ثبت کرده است.
پرده سوم؛ استراماچونی
ماجرای سرمربی تیم استقلال تهران از دو مورد دیگر جنجالیتر است. استراماچونی پس از آنکه بارها از عدم پرداخت مطالباتش گلایه کرده بود. ناگهان شبانه تهران را به مقصد رم ترک کرد. او از ایران رفت تا مدیران خفته استقلال تازه به فکر چاره بیافتند. آنها دست به دامن وزارت ورزش شدند و وزیر ورزش هم دست به دامن وزارت خارجه و عباس عراقچی معاون سیاسی ظریف شد. عراقچی هم به سراغ سفیر ایتالیا در تهران رفت که شاید بتواند مربی ناراضی را به بازگشت راضی کند. از طرف دیگر وزارت ورزش و باشگاه استقلال به تکاپو افتادند تا پول استرا را پرداخت کنند.
ظاهرا استفاده از روشهای دور زدن تحریمها برای پرداخت پول استراماچونی باعث شده بود که حسابهای او در ایتالیا مسدود شوند. او متهم به پولشویی شده بود!
هواداران استقلال نیز به باشگاه حمله ور شدند و شیشه شکستند و شعار دادند و .... خواستار بازگشت استرا شدند. فشاری که باعث تغییرات گسترده در این باشگاه شد. زرینچه استعفا داد، فتحی هم رفت. حالا فتحالله زاده در یک قدمی مدیریت استقلال است.
ماجرا استرا همچنان مبهم مانده است، در روزهای گذشته بارها مقامات ورزشی و حتی دیپلماتیک اعلام کردند که پول او به حسابش واریز شده، اما حقیقت این است که تاکنون این اتفاق نیافتاده و همه منتظرند دوشنبه تکلیف ماجرا روشن شود. استرا ماچونی اعلام کرده که اگر پولش واریز شود به سرعت به ایران باز میگردد.
استراماچونی برخلاف ویلموتس و برانکو که کمتر مصاحبه میکنند، مربی پر حرفی است. او با همه رسانهها حرف میزند، ویدئوهایی جداگانه در صفحات اجتماعی منتشر میکند و حتی پاسخ ایمیلهای خبرنگاران را هم میدهد. همین زیاد حرف زدن به حاشیهها افزوده است و شرایط را دشوارتر کرده است. هر موضعی از سوی مدیران استقلال اعلام میشود با واکنش او روبه رو میشود.
پایان حضور مربیان خارجی در ایران؟
این فقط سه پرده از بحرانهای فوتبال ایران بود که در پسِ آن میتوان فاجعه مدیریتی را مشاهده کرد. این بحرانها ناشی از بستن قراردادهای بدون حساب و کتاب و بدون فکر و پیش بینی است، ناشی از آن است که مدیران ورزش نمیدانند توانایی مالی مجموعه تحت مدیریتشان چقدر است. ناشی از ورزش رانتی و دولتی است، این مدیران همیشه دلخوش به حمایتهای دولتی بوده اند، اما حالا دیگر خبری از این حمایتها نیست چرا که تحریمها کار فروش نفت را دشوار کرده و دیگر از درآمدهای رانت آفرین نفتی خبری نیست. از طرف دیگر مبادلات بانکی بین المللی ایران نیز در تنگنا گرفتار است و عدم تصویب افای تی اف به این موضوع دامن زده است. حالا مدیرانی که نمیتوانند بدون پول هنگفت ورزش را اداره کنند گرفتار مشکل تازه و ناشناختهای هم شده اند و برای رفع آن ابتدا به در و دیوار میزنند و وقتی موفق نمیشوند به وزارت خارجه پناه میبرند.
برای حل چالش برخی نسخه سادهای میپیچیند، آنها به مدیران ورزشی توصیه میکنند که مربیان خارجی را کنار بگذارند و از مربیان ایرانی استفاده کنند.
در همین راستا رضا صالحی امیری رییس کمیته ملی المپیک گفته است "جای تاسف است که مربیان خارجی هیچگونه دغدغهای در مورد باشگاه و هواداران تیم ملی ندارند و تنها بدنبال مطالبات ارزی خود هستند و این رفتار شایسته مردم بزرگ ایران نیست! "
ممکن است این آغاز کنار گذاشتن مربیان خارجی باشد، به این بهانه که پول پرستند و رفتارشان شایسته مردم ایران نیست.
البته وضعیت اخیر فوتبال کشور و به در و دیوار زدن برای پرداخت بدهی استراماچونی باعث شده است، انتقادهایی از سوی ورزشکاران دیگر رشتهها نیز مطرح شود. محمد بنا سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی از آن دسته است.
بنا در پستی با اشاره به ماجرای استراماچونی از انتخاب مربیان خارجی برای هدایت تیمهای فوتبال انتقاد کرده است. به نوشته او "بزرگترین نگرانی این روزهای ما حل مسئله مربوط به دستمزد و مدت قرارداد استراماچونی کبیر شده است.»
او از مربیان داخلی همچون گل محمدی، خطیبی و کمالوند و... دفاع کرده و نوشته است: «این عزیزان کارشان را ادامه میدهند و نصفه شب بطور یکطرفه قراردادشان را فسخ نمیکنند، چون تعصب مملکتشان را دارند.»
او در ادامه از مدیریت ورزش کشور انتقاد کرده و نوشته است: "کاروان ورزشی ما تا چند ماه آینده باید عازم مسابقات المپیک بشود، نباید فکری برای این همه رشته ورزشی و ورزشکار که به دنبال کسب افتخار برای مملکت هستند داشته باشیم؟ واقعا الان بزرگترین مشکل ما برگشتن یک سرمربی خارجی که بخاطرش این همه به آب و آتش میزنیم است؟"
او با بیان اینکه "بحث غرور ملی است" خطاب به فدراسیون فوتبال نوشته است: «خدا قوت فدراسیون ۵ ستاره فوتبال! این رویه را باب نکنید که خارجیها بیایند در مملکت خودمان تا گردن روی سرمان کلاه بکشند و هر طور بیاحترامی به ما بکنند و جسارتا ما گاو شیرده بشویم تا ما را بدوشند، بعد هم هر وقت دلشان خواست شب و نصفه شب جمع کنند و بروند به سلامت.»