چه سرنوشتی در انتظار بازار بورس است؟

یک کارشناس بازار بورس در نوشتاری با بیان اینکه بازار سرمایه در روزهای پایانی فصل پائیز به مدار صعودی بازگشته و این اتفاق زمانی شتاب گرفت که نرخ دلار تحت تاثیر مناقشه قیمت بنزین روند فزاینده پیدا کرد، این سوال را مطرح کرده که سرنوشت بازار بورس ایران بعد از افزایش قیمت بنزین و تب نرخ دلار چه خواهد شد؟

خبر را برای من بخوان

به گزارش سایت طلا ، در یادداشت سید حمیدرضا علوی، کارشناس بازار سرمایه آمده است: عمدتاً پرسش این است که آیا این شتاب و تحرک در بازار بورس بعد از وقایع اخیر یک اتفاق مثبت و مفید به حال اقتصاد کشور و سودمند به حال سهامداران است یا برعکس در پس این صعود شاخص، خطرها و زیانهایی ممکن است خفته باشد؟
کارشناسان بازار سرمایه باید پاسخی روشن برای این معما بیابند که آیا در این برهه، سهامداران به استقبال پدیده «همسویی و همپوشانی افزایش نرخ دلار با شاخص بورس» بروند یا با احتیاط با آن روبه رو شوند و حتی مدیران و بازارگردانان را به چاره اندیشی در این زمینه وادار سازند؟
قبل از پرداختن به این سوال ذکر این نکته ضروری است که در حال حاضر یکی از کمبودهای بازار سرمایه ایران یعنی «نقدینگی» تا حد قابل توجهی در حال بهبود است و پس از اصلاح مهرماه، اعتماد سرمایه گذاران مجدداً برای حضور در این بازار افزایش یافته است.
نکته دیگر این است که طی روزهای اخیر به جز عامل افزایش نرخ بنزین عوامل دیگری نیز در گرم شدن فضای بورس و سبز شدن شاخص موثر واقع شد؛ فروکش کردن جنگ تجاری دو قدرت بزرگ اقتصادی (چین و آمریکا) و افزایش نرخ کامودیتی ها دو عاملی بودند که هر کدام سیگنال مثبتی برای بازار سرمایه به همراه داشت و سبب رشد بسیاری از سهم های وابسته به نرخ های جهانی شدند.
اما به پرسش اصلی بحث یعنی فواید یا مضرات«همپوشانی نرخ دلار و شاخص بورس» برگردیم.
بعد از شوک قیمت گذاری بنزین، این همپوشانی صورت ملموسی برای سهامداران پیدا کرد؛ به گونه ای که نرخ دلار به شکل بی سابقه در شش ماه اخیر رو به افزایش نهاد و حتی برای ساعاتی کانال ۱۴ هزار تومان را هم لمس کرد.
البته این اتفاق یعنی صدور امواج مثبت از بازار ارز به بازار سرمایه طی دو سال گذشته چند بار تکرار شده بود، اما آنچه در این دوره مشهود است، مرجع تعیین کننده بازار ارز یعنی بانک مرکزی سیاستش را بر مهار رشد بی رویه نرخ ارز قرار داده و حتی عدد ۱۱ هزار تومان برای دلار را به نوعی خط قرمز مشخص کرده است.
دلایل متقن در دست است که پیروی شاخص بازار سرمایه از نرخ دلار یک اتفاق مثبت و سازنده برای بازار سرمایه نیست و هر گاه شاخص بورس با رنگ سبز دلار رنگین شود، در مدت زمان نه چندان دور باید به انتظار زیان سهامداران نشست، زیرا پدیده «رشد و تحرک» بازار سرمایه همانند دیگر حوزه های اقتصادی باید بر شالوده داده های بنیادی استوار شود. این «داده های بنیادین» همان گزارشهایی هستند که از خروجی فعالیت واحدهای مختلف تولیدی، صنعتی، خدماتی و .... دریافت می کنیم.
دقیقاً خطر حبابی شدن و رشد کاذب زمانی رخ می دهد که بازار سرمایه منقطع از سرچشمه گزارش فعالیت شرکتها پیش بتازد. از همین روست که نگارنده مکرر بر این نکته تاکید کرده است که برای چرخه بازار سرمایه«اصلاح» یک ضرورت است و لازمه یک رشد پایدار، اصلاح به موقع بازار است. (اصلاح در ترمینولوژی بورس به مفهوم بازیابی و منطقی شدن آهنگ حرکت شاخص بعد از یک شتاب نامتوازن است).


در حال حاضر وضعیت موجود بازار سرمایه به این صورت است که به سبب نقدینگی قابل توجه (که در بالا توضیح داده شد)، تمامی مقاومتهای موجود در چارت های شاخص کل و هم وزن شکسته شده و کم کم به مقاومت های ۳۶۰ تا ۳۷۰ هزار نزدیک می شویم. در چنین مقطعی، قطعاً بازار سرمایه نیازمند اصلاح است و هر اندازه این اتفاق دیرتر بیافتد ، خطر حبابی شدن بازار بیشتر است. این قاعده بازار سرمایه است که تاخیر در اصلاح یا اصلاح دیرهنگام و پرعمق باعث خستگی و ریزش سهامدارن جدید می شود.
خوشبختانه در منطق بازار سرمایه فرمولها و راه حلهای روشن برای جلوگیری از حبابی شدن بازار اندیشیده شده است؛ از جمله این روشها در سطح کلان، «عرضه های اولیه» شرکت های بزرگ است که باعث تعمیق بازار سرمایه می شود. در سوی دیگر نقش «حقوقی های بازار» است که باید سطح سهام شناور رو بالا ببرند تا خطر حباب قیمتی، تعادل و آرامش بازار را به هم نریزد.
در نگاه به چشم انداز بازار بورس ایران در پایان فصل پرافت و خیز پاییز ذکر پاره ای نکات ضروری است:
نخست اینکه هنوز و همچنان شرایط اقتصاد کشور ، تورمی است و این وضعیت تورمی فی نفسه محرک و عامل رشد بازار سرمایه است و می توان انتظار داشت در میان مدت روند بورس همچنان صعودی باشد.
دوم؛ رفتن بازار به سمت اصلاح و قرمز شدن چراغ شاخص در روزهای پیش رو نه تنها علائم نگرانی و خطر نیست بلکه منشاء بهبود بازار است، زیرا چنانکه اشاره شد، مکانیسم و منطق بازار سرمایه چنین حکم می کند که از پی هر صعود شاخص، بازار برای حرکت بهتر نیازمند اصلاح و تجدید قوا است.
اما شرط مهم و واجب، قرار گرفتن بازار در مسیر اصلاح این است که از حالت فعلی یعنی غلبه هیجان و التهاب ارزی و تورم خارج شده و بر عوامل بنیادی متکی شود؛ یعنی همان عواملی که در گزارش های اقتصادی ۶۰۰ شرکت حاضر در بازار نمایان می شوند.
با این همه قرائن جدی از تمایل و تلاش متولیان بازار برای سوق دادن سکان بورس به سمت تغذیه از عوامل بنیادی به جای عوامل زودگذر و مقطعی مثل نرخ ارز دیده نمی شود یا دست کم تلاش چندانی در این باب صورت نمی گیرد.