افزایش فشارهای رسانهای و سیاسی بر دونالد ترامپ در پی ترور سردار قاسم سلیمانی، موجب شده است که ترامپ برخلاف نظر اعضای دولتش اظهارات عجیب و غریبی درباره ایران بیان کند. امری که ممکن است بر اضطراب رئیس جمهور آمریکا دلالت کند.
تقریبا چهار روز از ترور سردار سلیمانی در یک حمله پهپادی آمریکا در بغداد گذشته است. در این مدت، ایران مکررا گفته «انتقام سختی» از آمریکا خواهد گرفت، اما تاکنون، این انتقام را عملی نکرده است. از دیدگاه برخی ناظران، این امر به نگرانی و اضطراب دولت آمریکا دامن زده است. چرا که «انتظار اعدام، سختتر از اجرای آن است.»
بامداد جمعه گذشته، ارتش آمریکا به دستور دونالد ترامپ، سردار سلیمانی و چند تن از همراهانش را در حین خروج از فرودگاه بغداد ترور کرد. به محض انتشار این خبر، نگرانیها در سطح جهان از احتمال رویارویی نظامی میان ایران و آمریکا بالا گرفت. این در حالی است که ترامپ بارها تاکید کرده بود که تمایلی به جنگ نظامی با ایران ندارد. اما هم اکنون، در پی تاکید تهران بر اینکه انتقام سخت ایران از آمریکا جنبه نظامی دارد و شامل هدف قرار دادن مراکز نظامی آمریکا میشود، ترامپ ظاهرا در آستانه زیرپا گذاشتن یکی از مهمترین وعدههای انتخاباتی خود مبنی بر پایان دادن به جنگهای بی پایان آمریکا است.
رفع تهدید با تهدید بزرگتر
رئیس جمهور آمریکا در چند توئیت، با هدف دلسرد کردن ایران از گرفتن انتقام ترور سردار سلیمانی، تهدیدات تندی علیه این کشور بیان کرد. او نوشت: «بگذارید این به مثابه هشدار باشد که اگر ایران به آمریکاییها یا داراییهای آمریکا حمله کند، ما ۵۲ سایت ایرانی (به نشانه ۵۲ گروگان آمریکایی که سالها پیش ایران آنها را به گروگان گرفته بود) را میزنیم. بعضی از این سایتها، اهمیت و سطح بسیار بالایی برای ایران و فرهنگ ایران دارند. این اهداف و خود ایران، بسیار سریع و بسیار سخت زده خواهند شد. آمریکا هیچ تهدیدات بیشتری نمیخواهد.»
این توئیت، خصوصا تهدید به هدف قرار دادن سایتهای فرهنگی ایران، واکنشهای زیادی را در سطح جهان برانگیخت و حتی صدای برخی از حامیان نزدیک به دولت ترامپ را هم درآورد. چون به اعتقاد برخی ناظران، آسیب رساندن به اماکن فرهنگی «جنایت جنگی» محسوب میشود. از همین رو، مایک پمپئو، وزیر امور خارجه، سعی کرد این موضع ترامپ را تعدیل کند. وی در گفتگو با شبکه «ای بی سی نیوز» مدعی شد آمریکا در مواجهه با ایران طبق قانون عمل خواهد کرد. وزیر خارجه آمریکا گفت: «ما به شکل قانونی رفتار خواهیم کرد. ما بر اساس سیستم رفتار خواهیم کرد. ما همیشه اینطور رفتار کرده ایم و همیشه اینطور رفتار خواهیم کرد.».
اما به رغم تلاش پمپئو برای تعدیل اظهارات مناقشه برانگیز رئیساش، اضطراب و بیتوجهی ترامپ به حدی بود که احتمال حمله به سایتهای فرهنگی ایران را تکرار کرد. یک روز بعد از اظهارات پمپئو، ترامپ در کاخ سفید به خبرنگاران گفت: «آنها (ایران) اجازه دارند مردممان را بکشند. آنها اجازه دارند مردممان را شکنجه و معلول کنند. آنها اجازه دارند از بمبهای کنار جادهای استفاده کنند و مردممان را منفجر کنند. آن وقت ما اجازه نداریم به سایتهای فرهنگیشان دست بزنیم؟ اینطور فایده ندارد.»
رفتار نسنجیده ترامپ درباره اماکن فرهنگی ایران، از تقلا و کوشش وی برای ایجاد بازدارندگی در مقابل ایران حکایت دارد. اما ظاهرا، لفاظیهای او هنوز بازدارندگی مورد نظر آمریکاییها را ایجاد نکرده است. چرا که ایران همچنان بر گرفتن انتقام سخت از آمریکا اصرار میکند.
ترامپ در روزهای اخیر با تبعات گسترده ترور سردار سلیمانی مواجه شده است. در عراق، پارلمان این کشور طرحی برای اخراج نظامیان آمریکایی از عراق تصویب کرد. امری که خشم ترامپ را برافروخت. رئیس جمهور آمریکا، عراق را تهدید کرده که تحریمهایی علیه آن اعمال کند که تحریمهای ایران در مقابل آنها ناچیز به نظر برسند. هایکو ماس، وزیر امور خارجه آلمان، که کشورش در ماجرای ترور سردار سلیمانی موضعی نزدیک به آمریکا اتخاذ کرده بود، تهدید به اعمال تحریم علیه عراق را غیر مفید ارزیابی کرد. ماس گفته است تهدید کردن عراق به اعمال تحریم، «خیلی مفید نیست.»
به هر حال موضع آلمان نشانهای از عدم همگرایی احتمالی اروپا با تمام سیاستهای ترامپ است. هر چند که در ماجرای ترور سردار سلیمانی، اروپاییها مواضع همدلانهای با آمریکا گرفتند.
اخراج آمریکا از عراق، منافع آمریکا را تهدید میکند. راه حل ترامپ این است که این تهدید را با یک تهدید بزرگتر (اعمال تحریمهای بی سابقه) برطرف کند. یا در ماجرای ترور سردار سلیمانی، ایران تهدید میکند که به آمریکا پاسخ سخت نظامی بدهد. ترامپ در پی این است که این تهدید را به تهدید بزرگتر (حمله به اهداف مهم در خاک ایران) رفع کند.
موقعیت دشوار
ترور سردار سلیمانی، احتمالا مشکلات و دردسرهای ترامپ را تشدید خواهد کرد. پیش از این هم ترامپ بدون دردسر نبود. دمکراتها اخیرا استیضاح او را در مجلس نمایندگان تایید کرده بودند. پرونده استیضاح، در کنار چالشهای برخاسته از ایران و کره شمالی، کام رئیس جمهور آمریکا را در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ تلخ کرده است.
اما اکنون آنچه بیش از همه میتواند اضطراب ترامپ را بیشتر کند، احتمال رویارویی نظامی میان تهران و واشنگتن است. اگر چه ترامپ در ظاهر تهدیدات بزرگی علیه ایران بیان میکند، اما در واقع او تمایلی به جنگ افروزی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ندارد. با این حال، تصمیمات اخیر کاخ سفید، ممکن است خواسته یا ناخواسته، ترامپ را درگیر نزاعی دیگر کند.
به نظر میرسد ترامپ شناخت عمیقی از جایگاه و اهمیت سردار سلیمانی برای ایران ندارد. تا سپتامبر ۲۰۱۵، ترامپ سپاه قدس را نمیشناخت و تا این تاریخ ظاهرا فقط اسم سردار قاسم سلیمانی را شنیده بود. در همین تاریخ هنگامی که طی یک مصاحبه از ترامپ پرسیده شد که آیا او سردار سلیمانی را میشناسد، او با تردید گفت: آری. ولی نتوانست توضیح بیشتری درباره سردار سلیمانی بدهد. به همین خاطر، از مجری برنامه خواست اطلاعات بیشتری درباره سردار سلیمانی ارائه دهد. وقتی مجری گفت: سردار سلیمانی، فرمانده سپاه قدس است، ترامپ سپاه قدس را با کردها اشتباه گرفت.
البته این بدین معنا نیست که ترامپ در حین صادر کردن دستور ترور سردار سلیمانی، او را نمیشناخت. قطعا مشاوراناش اطلاعاتی درباره سلیمانی به او دادهاند. ظاهرا ترامپ تحت تاثیر همین مشاوران دستور ترور را صادر کرد. شاید او واکنش احتمالی ایران به این ترور را خوب محاسبه نکرده بود.
به هر حال، هم اکنون ترامپ در موقعیت دشواری قرار گرفته است. اگر به پاسخ ایران پاسخ ندهد، ممکن است مانند آنچه در ماجرای سرنگونی پهپاد آمریکایی گلوبال هاوک توسط سپاه اتفاق افتاد، به ضعف متهم شود؛ که این برای رئیس جمهور در آستانه انتخابات خوشایند نیست. اما اگر ترامپ تهدیداتش را عملی کند و قاطعیت از خود نشان دهد، ممکن است وارد زنجیرهای از کنش و واکنشها شود؛ که در این صورت هم از سوی طیف وسیعی از محافل سیاسی و رسانهای به جنگ افروزی متهم خواهد شد. همین موقعیت، ترامپ را مضطرب کرده است. چنین وضعیتی میتواند برای ایران هم تبعات ناخوشایندی داشته باشد. چنانچه پاسخ ایران به قتل تعدادی از آمریکاییها منجر شود، دستیاران ترامپ، مانند پمپئو، ممکن است از اضطراب ترامپ استفاده کرده و او را به عملی کردن تهدیدات اخیرش متقاعد کنند.
در سالهای اخیر، رقابت ایران و آمریکا در خاورمیانه چندان علنی نبود. با ترور سردار سلیمانی، این رقابت عیان شده و دو طرف آشکارا یکدیگر را به اتخاذ اقدامات قاطع نظامی تهدید میکنند. باید منتظر ماند و دید که این طناب کشی سیاسی - نظامی به کجا ختم میشود.