بگویید علی دایی؛ تمـــام
آیا امیر قلعهنویی، حمایتی را که بازیکنان تیم ملی از علی دایی میکنند پشتسر خودش دارد؟ پاسخ مقطعی به این سؤال فعلا «خیر» است.
داستان انتخاب سرمربی تیم ملی ایران به روزهای نهاییاش نزدیک میشود؛ فدراسیون که بعد از رفتن مارک ویلموتس یک «جدایی» دیگر را هم تجربه کرد و مهدی تاج را بهعنوان رئیس از دست داد، حالا در آستانه یک انتخاب جدید برای تیم ملی قرار گرفته است.
فدراسیوننشینهایی که پیش از این برای جانشینی ویلموتس هر دو گزینه خارجی و داخلی را مدنظر قرار داده بودند، حالا با خودشان راحتتر کنار آمده و گزینه خارجی را از دور خارج کردهاند. البته گزینه خارجی آنها هم خیلی «خارجی» محسوب نمیشد! فدراسیون امید زیادی داشت بتواند برانکو ایوانکوویچ، سرمربی سابق تیم ملی و البته سرمربی سابق باشگاه پرسپولیس را به تهران بکشاند و با رقم مناسبی او را روی نیمکت بنشاند؛ رقمی که برای آوردن برانکو به تهران کافی نبود. بعد از آن موضوع بود که «شرق» در گزارشی از حضور «گزینه»ای دیگر خبر داد: «کسی که شبیه برانکو است، ولی برانکو نیست!». درواقع از همان روزهای بعد از جدایی ویلموتس از تیم ملی ایران، فدراسیون همزمان با برانکو، گزینههای دیگری را مدنظر قرار داده بود، ولی اولویت این بود که کسی بیاید که شناخت خوبی از فوتبال ایران داشته باشد.
حالا، اما در تازهترین تصمیمگیریها و به نقل از اعضای هیئترئیسه فدراسیون فوتبال، گزینه خارجی هم از دور خارج شده تا یک «ایرانی» روی نیمکت تیم ملی بنشیند؛ حالا این ایرانی هرکسی باشد، ویژگی مدنظر فدراسیون را که «داشتن شناخت کافی از فوتبال ایران است» دارد. اگرچه فدراسیون فوتبال هنوز گزینه مدنظرش را رو نکرده، ولی ظاهر امر گواه میدهد که این «ایرانی» از بین «سه» نفر انتخاب میشود که حدسزدن دربارهاش چندان سخت نیست: یحیی گلمحمدی، امیر قلعهنویی و البته علی دایی. شانس گزینه سوم به مراتب از دو گزینه نخست بیشتر است؛ هرچند خود دایی هم تا به الان چندباری صحبت کرده و گفته مذاکرهای با فدراسیون فوتبال نداشته است.
بخت بیشتر دایی برای نشستن روی نیمکت تیم ملی وقتی بیشتر میشود که دو گزینه دیگر فعلا بیکار نیستند؛ یحیی گلمحمدی و امیر قلعهنویی، هر دو این روزها در تیمهای باشگاهی مشغول هستند و فقط علی دایی است که بعد از قطع همکاریاش با سایپا بدون تیم مانده. البته این موضوع تنها دلیلی که دایی را محتملترین گزینه سرمربیگری در تیم ملی میکند نیست؛ او حمایت اصلی جمع زیادی از بازیکنان ملیپوش را هم دارد؛ موردی که میتواند برگ برندهای برایش باشد.
درواقع دایی در سالهای اخیر، همواره ارتباط بسیار خوبی با تیم ملی داشته؛ آنقدر خوب که کارلوس کیروش، سرمربی سابق و پرتغالی تیم ملی، از دایی بهعنوان جانشین خودش در ایران نام برد. بعد از کیروش و مشکلاتی که این مربی با تیم وزارت ورزش به بار آورد، شایعه جدیای به راه افتاد که وزیر از دایی خواسته بعد از برکناری کیروش روی نیمکت تیم ملی بنشیند که چنین خواستهای رد شده است.
بعد از جدایی کیروش هم که هم وزارت ورزش و هم فدراسیون فوتبال وارد چالش آوردن مربی بزرگ خارجی شدند و گزینه ایرانیشان (علی دایی) دوباره از روی میز کنار زده شد؛ اگرچه به نظر میرسید بعد از کیروش، برانکو هدایت تیم ملی را برعهده خواهد گرفت، ولی شکلگرفتن فضای دوقطبی کیروش – برانکو، نه اجازه داد برانکو سرمربی شود و نه علی دایی شانسی برای نشستن روی نیمکت پیدا کرد.
حالا، اما شرایط برای علی دایی مناسبتر از هر زمان دیگری است؛ او دیگر نه آن مربی خام و بیتجربه ۱۱ سال قبل است و نه دیگر رقیب گردنکلفتی را جلویش میبیند. بسیاری از بازیکنان تیم ملی «ارادت» ویژهای به او دارند و فرضیه «کمکاری»؛ موضوعی که در دوره سرمربیگری ویلموتس شکل عجیبی به خودش گرفته بود، هم از بین میرود.
دایی البته هنوز اعتبار ویژهاش در ارتباطات جهانی فوتبال را هم دارد و از نفوذ خوبی در ایافسی و فیفا برخوردار است. پس سهتا از موضوعاتی را که یک سرمربی برای نشستن روی نیمکت یک تیم ملی باید داشته باشد، دارد.
البته هنوز موضوع دستاورد فنی او محل سؤال است؛ دایی در لیگ با هدایت تیمهای باشگاهی به یک قهرمانی با سایپا و چند قهرمانی در جام حذفی با پرسپولیس و نفت رسیده و در دورهای که سرمربی تیم ملی شد، نتایج قابلقبولی به دست نیاورد. اگر قرار باشد از لحاظ دستاورد برای او رقیبی در این میان تراشیده شود، باید به امیر قلعهنویی اشاره کرد؛ مردی که پرافتخارترین سرمربی لیگ ایران است و در دوره کوتاهی که هدایت تیم ملی ایران را برعهده داشت، نتایج خوبی گرفت، ولی آیا امیر قلعهنویی، حمایتی را که بازیکنان تیم ملی از علی دایی میکنند پشتسر خودش دارد؟ پاسخ مقطعی به این سؤال فعلا «خیر» است؛ هنوز زمان زیادی از صحبتهای سردار آزمون، مهاجم اول تیم ملی ایران، نمیگذرد که گفته بود «نمیخواستیم ویلموتس سرمربیمان باشد». او هرجا نشسته، از علی دایی بهعنوان گزینه ایدئال تیم ملی صحبت کرده است. به غیر از او، تیم ملی، مهدی طارمی، مهدی ترابی، علی قلیزاده، احمد نوراللهی و بسیاری از بازیکنان دیگر را دارد که روزی در لیگ شاگرد همین علی دایی بودهاند.
همه این موارد باعث میشود تا فعلا گزینه ایرانی تیم ملی به یک نفر ختم شود: علی دایی.