هنگامی که استیو جابز در سال ۱۹۹۷ به اپل بازگشت؛ این شرکت در وضعیت بسیار سختی قرار داشت. در آن زمان، اپل خودش را یک شرکت خلق و مبتکر معرفی کرده بود ولی به شدت مشکل سوءمدیریت و عدم تمرکز داشت. اپلی که با شرکت فعلی متفاوت است.
اپل امروز بنای خود را روی سادگی و کیفیت نهاده است و دهها محصول پر فروش در بازار دارد که شاید خلاقانه و منحصربهفرد نباشند ولی موفقیت این شرکت را تضمین کردند.
استیو جابز بالافاصله پس از بازگشت به شرکتی که خودش تاسیس کرده بود؛ شروع به تغییر روالها داد و یک دهه بعد اپلی متحول شده ظاهر شد. استیو جابز در مصاحبهای که ۲۰ سال پیش، همان اوایل شروع به کار دوباره در اپل صورت داده بود؛ راز موفقیت آینده اپل را فاش میکند:
«ما نقشه راه آینده محصولات شرکت را بررسی کردیم. متوجه شدیم ۳۰ درصد محصولات خوب هستند و ۷۰ درصد دیگر محصولات بسیار خوب هستند ولی ما نیازی به آنها نداریم. نباید منابع، تمرکز و انرژی شرکت صرف تولید آنها شود. تصمیم گرفتیم منابع اصلی بیشتر به محصولات خوب باقیمانده تخصیص پیدا کند و محصولات جدیدی افزوده شود.»
ما این رویکرد را قانون ۳۰ درصد مینامیم و چیزی فراتر از یک تمرکز ساده روی طراحی و تولید محصولات است. بیشتر یک هوش هیجانی در زندگی روزمره است.
چرا شما به قانون ۳۰ درصد نیاز دارید؟
ما در عصر حواسپرتی زندگی میکنیم. اعلانهای بیپایان، ارتباطات سریع و دسترسی گسترده به اطلاعاتی که هیچگاه پایانی ندارند. همیشه ترس از گم شدن انگیزه و هدف وجود دارد. چیزی در ذهن و قلب ما هست و آرزوی انجامش را داریم ولی در فعالیتهای روزمره فراموش میشود یا وقت و انرژی کافی برای تخصیص دادن به آن نداریم.
اما به مرور متوجه خواهید شد نمیتوانید روی همهچیز تمرکز داشته باشید و همه روشها، ایدهها و ذهنیتها را امتحان کنید.
جابز این موضوع را در سال ۱۹۹۷ میدانست. وقتی وارد شرکت اپل شد؛ متوجه هرج و مرجی شد که بر اثر عدم تمرکز روی بخشی از محصولات و تلاش برای اختراع محصولاتی ۱۰۰ درصد خلاقانه و مبتکرانه به وجود آمده بود.
جابز برای مقابله با این مشکل، کاهش خط تولید را در اولویت اول خود قرار داد. اطمینان حاصل کرد هر چیزی که اپل میسازد؛ محصول بسیار خوبی است. نتیجه این چرخش تاریخی در دنیای فناوری، تولید آیفون، آیپد، آیپاد و مجموعهای از طراحیهای جدید کامپیوتری بود. فروشگاههای خردهفروشی که مربوط به آینده بودند و در هر شهر نظیر نداشتند.
اپل با تمرکز بر قانون ۳۰ درصد، بهترین محصولات را در کمال زیبایی، سادگی، کارایی و کیفیت ساخت. این محصولات تجربه کاربری جدید به مشتری منتقل میکردند و براساس فلسفهای ساخته شده بودند که از بینش و رهبری استیو جابز نشات میگرفت.
چگونه در کار قانون ۳۰ درصد را عملی کنیم؟
به راحتی میتوانید ایدهها و چیزهای جالبی در زندگی پیدا کنید که جذاب هستند و دوست دارید روی آنها کار کنید. اما فراموش نکنید هر پروژه و ایدهای یک سری منابع مشخص نیاز دارد و انرژی، تمرکز و زمان میخواهد ولی شما یک انسان با منابع محدود هستید.
بنابراین، باید از خود بپرسید:
آیا من بهترین استفاده را از منابع موجود دارم؟
آیا من روی ۳۰ درصد آنها تمرکز دارم؟ یعنی بهترین استفاده را میکنم؟
آیا من با حواس پرتی وقت خود را تلف نمیکنم؟
برای پاسخگویی به سوالات بالا باید به دقت فکر کرده و برای طول هفته، ماه، سال و آینده خود برنامهریزی کنید تا قدمی به عقب برندارید و همیشه بتوانید وضعیت فعلی خود را خوب تحلیل کنید.
ممکن است مجبور شوید برخی از پروژهها، ایدهها و علاقهمندیهای خود را کنار بگذارید و ازشان چشمپوشی و به آینده موکول کنید. فراموش نکنید همه افراد نمیتوانند همه کارها را بکنند. باید دست به انتخاب بزنید و فقط روی ۳۰ درصد پروژهها و کارها تمرکز کنید.