پس از کنار رفتن تمام مدعیان زن انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، باز بسیاری از زنان و حتی مردان در این کشور ناامید از دیدن یک زن در قامت ریاست جمهوری این کشور شدند. در این میان برخی از جریانهای سیاسی و اجتماعی از احتمال شکستن این طلسم به دست ایوانکا ترامپ میگویند، چرا که بسیاری از طرفداران پدرش مشتاق دیدن او در این مقام هستند. این در حالی است که برخی ناظران دیگر، بر این باور هستند که ریاست جمهوری ایوانکا در بهترین حالت تداوم قدرت سیاسی در دست یک خاندان است و نه رسیدن یک «زن» به بالاترین مقام سیاسی در ایالات متحده. خبرگزاری سی ان ان آمریکا در تحلیلی به بررسی این موضوع پرداخته است.
پس از آنکه سناتور الیزابت وارن-آخرین نامزد جدی زن از حزب دموکرات- فعالیت انتخابات ریاست جمهوری خود را به حالت تعلیق درآورد، بسیاری از زنان (و برخی از مردان) ناامید شدند که آیا آنها رئیس جمهور زن را به چشم خواهد دید؟ آیا آمریکا هرگز رئیس جمهور زن خواهد داشت؟
اگر وجود داشته باشد، به احتمال زیاد این زن، ایوانکا ترامپ خواهد بود، البته اگر او علاقمند به این کار باشد و یا یک زن دیگری که ارتباطات بالایی با گروههای سیاسی مختلف داشته باشد. البته این خبری نیست که دموکراتها دوست داشته باشند، اما این محتملترین سناریو است. زنان در دولت، بیشتر از مردان به پیوندهای خانوادگی با سیاست گرایش دارند. یک مطالعه در سال ۲۰۱۸ نشان داد که از هر ۱۰ حکومت سیاسی که در دست مردان است، تنها یک مورد متعلق به یک خانواده سیاسی است. اما در طرف مقابل این مطالعه نشان میدهد که از هر سه حکومت سیاسی زنان، یک مورد متعلق به خانواده سیاسی است.
آرژانتین، میانمار و تایلند از جمله کشورهایی هستند که در آن زنان در کنار مردان خانواده خود راهپیمایی کردند تا حق زنان برای به دست آوردن مقام ریاست جمهوری را پیگیری کنند. «کریستینا فرناندز د. کریشنر» پیش از آن که اولین رئیس جمهور زن آرژانتین شود، بانوی اول و همسر رئیس جمهور این کشور بود. «آنگ سان سوکی»، نخستین رهبر زن میانمار نیز دختر فردی بود که او را پدر میانمار مدرن قلمداد میکند. «یینگلاک شیناواترا»، که به دنبال انتخابات سال ۲۰۱۱ تبدیل به اولین نخست وزیر زن تایلند شد، خواهر نخست وزیر سابق این کشور بود.
سیاستمداران زن در کانادا، فنلاند، ایسلند، ایرلند، نیوزیلند و ایالات متحده، به احتمال زیاد بیشتر از مردان، روابط خانوادگی با سیاست دارند. بررسی قانونگذاران آمریکا از سال ۱۷۸۹ تا ۱۹۹۶، نشان میدهد که تقریباً از هر سه نماینده زن کنگره، یک نفر پیش از نمایندگی، اعضای خانواده اش نماینده کنگره بوده اند در حالی این وضعیت در مردان، یک نفر از هر ۱۰ نفر بود.
اگر یک روز ایوانکا ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده شود، اوج این سناریو خواهد بود. هیلاری کلینتون، با اینکه که به وضوح یک سیاستمدار ماهر بود، وقت خود را به عنوان بانوی اول صرف افزایش شهرت و زندگی در راهروهای قدرت کرد. الیزابت وارن، اما نتوانسته است چنین روابط خانوادگی را ترسیم کند و مانند سایر نامزدهای زن ریاست جمهوری، تلاش کرد تا حمایت هیلاری کلینتون را جلب کند.
ویژگیها و قابلیتهای هیلاری کلینتون معمولاً برای سیاستمداران زنی که در مسیر پدران یا شوهران خود قدم برمی دارند، مناسب بود. براساس مطالعهای که استاد دانشگاه هاروارد، «دانیل اسمیت»، به همراه پژوهشگران سوئدی، «اوله فولک» و «یوهانا ریکن» انجام دادند، نشان میدهد؛ زنانی که عضو خانوادههای سیاسی هستند، واجد شرایطتر از مردان با پیشینههای مشابه در کسب پستهای سیاسی هستند. برای زنان، این روابط خانوادگی میتواند به کنار زدن مسئله شکاف جنسیتی کمک کند، اما این کافی نیست و آنها هنوز هم برای کسب مقامهای مهم سیاسی باید رزومههای چشمگیر تری نسبت به مردان داشته باشند.
با این حال غلبه نگرشهای جنسیتی، پوشش رسانهای مغرضانه و آزار و اذیتهای آنلاین، نامزدی و پیروزی برای زنان را در این عرصه سختتر کرده است. فقط در این هفته، شاخص هنجار اجتماعی جنسیتی برنامه توسعه سازمان ملل متحد نشان داد که تقریبا نیمی از کل زنان و مردان در جهان تصور میکنند که مردان، رهبران سیاسی بهتری هستند.
واضح است که اتصال به سیاستمداران، میتواند زنان را نیز در این عرصه موفق سازد. به همین دلیل است که به عنوان مثال از سیاستمدار کارکشتهای مانند سناتور «تامی داکورد»، که سابقه شخصی و شغلی سیاسی مشابه با رئیس جمهور پیشین باراک اوباما دارد، کمتر دعوت می شود تا وارد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شود. اما در مقابل میشل اوباما با وجود بی تجربگی سیاسی، تنها به این دلیل که همسر رئیس جمهور پیشین است، درخواست های زیادتری برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا دارد. به نظر میرسد همین دلیل کافی است که تصور کنیم ایوانکا ترامپ زنی است که به زودی رئیس جمهور خواهد شد.
در آمریکا برای زنان، پیوندهای خانوادگی با سیاست مفیدتر از پیوند با ثروت است. هیچ کس تعجب نمیکند که آیا فرزندان بیل گیتس برای ورود به عرصه انتخابات ریاست جمهوری، متقاعد میشوند یا خیر. همچنین به ذهن هیچ آمریکایی نیز خطور نمیکند که «ابیگیل دیزنی» را رئیس جمهور آمریکا خطاب کند. از طرف دیگر ریاست جمهوری دونالد ترامپ، محدود به دو دوره است و این حقیقت قابل پنهان کردن نیست که وی ممکن است علاقمند باشد تا تجربه خود را در خاندان خود حفظ کند. چنین امری شانس ایوانکا را برای رسیدن به کاخ سفید تقویت میکند و بی شک طرفداران ترامپ نیز مشتاق دیدن او در لباس ریاست جمهوری آمریکا هستند.
در فیلیپین، پس از اعمال محدودیتهای قانونی دورهای در سال ۱۹۸۷، تعداد فزایندهای از زنان در دفتر شهرداری مشغول به کار شدند. تقریبا ۷۵ ٪ از این زنان وابسته سیاستمدارانی بودند که کارشان به تازگی با محدودیتهای دوره ای، کوتاه شده بود. همانطور که نویسندگان یک تحقیق درمورد این پدیده عنوان کردند، «در خانوادههای سیاسی، محدودیتهای دورهای ممکن است ناخواسته باعث افزایش بازنمایی زنان در عرصه سیاسی شود.»
خانواده ترامپ، خاندانی است که از نزدیکی خود به کاخ سفید سود برده است. همچون یک قطار بدون توقف، یافتن رئیس جمهور بعدی از میان اعضای خانواده، گامی منطقی برای امکان ادامه انتفاع از مقام ریاست جمهوری است. در این میان به نظر میرسد که ایوانکا قویترین مدعی در بین فرزندان ترامپ باشد. ترامپ نیز پیش از این او را یک «دیپلمات عالی» خواند و گفت: «اگر او بخواهد نامزد انتخابات ریاست جمهوری شود، من فکر میکنم بسیار سخت بتوان او را شکست داد.» او در برنامههایی مانند G۲۰ شرکت کرده است و بطور فعال در تلاش است تا با تغییر احزاب، حزب جمهوریخواهان خود را تأسیس کند و خود را «افتخار پدر جمهوری خواهش» معرفی کند.
اما این جمله ایوانکا قابل توجه است چرا که او واقعاً یک جمهوری خواه آزاد و پاک نیست. این جمله او نشان می دهد که بیعت او در وهله اول با پدرش و سلسله خانوادگی جمهوری خواهی است که ترامپ تاسیس کرده. در واقع ایوانکا نسخهای است از هر آنچه که دونالد ترامپ میگوید یا انجام میدهد و نمونهای است از خود ترامپ. به عبارت بهتر ایوانکا آن رئیس جمهور زنی نیست که مردم آمریکا منتظر آن هستند بلکه فردی است از سلسله سیاسی خاندان ترامپ با همان ویژگی ها.