به دنبال سقوط اقتصاد جهانی در اثر شیوع گسترده کروناویروس، نگرانی از آینده بسیاری از کشورها جهان را در بر گرفته است. اما در این میان برخی کشورها نیز هستند که از این اپیدمی، نهایت استفاده را در پیشبرد اهداف سیاسی خود بکار گرفته اند. چین از کاهش آمار شیوع کرونا در این کشور، نه تنها در زمینه الگوسازی خود برای جهان بهره میبرد بلکه در حال استفاده از فرصت سقوط بازارهای جهانی، برای بازسازی اقتصاد خود است.
در روسیه نیز سقوط قیمت نفت در پی گسترش جهانی کرونا، ابزاری برای ولادمیر پوتین شد تا به مقاصد سیاسی داخلی و خارجی خود جامه عمل بپوشاند. اما در آمریکا همه چیز بر وفق مراد دونالد ترامپ پیش نمیرود و پس از واکنشهای سهل انگارانه اولیه او نسبت به شیوع کرونا در آمریکا، اکنون نگرانیهای او آشکارتر به نظر میرسد. ترامپ نیز به مانند شی جینپینگ و ولادمیر پوتین، خواستههایی دارد که قصد دارد با سوار شدن بر موج کرونا به آنها دست یابد.
خبرگزاری سی ان ان آمریکا، در گزارشی به بهره برداریهای سیاسی سه قدرت چین، روسیه و آمریکا از بحران شیوع کروناویروس پرداخته و میزان موفقیت هر یک را بررسی کرده است.
اعلامیه شوکه کننده دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا مبنی بر ممنوعیت سفرهای هوایی با مبدا اروپا به این کشور، مثل همیشه همراه با عقب نشینی وی از بسیاری ابتکارات عجولانه اینچنی بود که مطرح میکرد.
در ابتدا، ترامپ به جهت جلوگیری از گسترش کروناویروس جدید و کاهش ضررها مالی ناشی از آن و همچنین به تصویر کشیدن چهره خود به عنوان یک رهبر تاثیرگذار، اعلام کرد که در این مسیر تجارت و مسافرت هدف قرار خواهد گرفت. اما دستیاران وی به سرعت مجبور به شفاف سازی شدند که تجارت تحت تأثیر قرار نمیگیرد و همچنین طرح ترامپ بر آمریکاییها یا ساکنان دائم آمریکا اعمال نمیشود، گرچه چنین مسافرینی با قرنطینههای اجباری روبرو خواهند شد.
با وجودی که ترامپ در گذشته به سیاستهای تجاری اروپا تاخته است، اما به نظر نمیرسد که وی سعی دارد از این موقعیت بهره برداری کند. اما چنین امری نیز بدان معنا نیست که بهره برداریهایی از موضوع شیوع کروناویروس نخواهد شد. کروناویروس به واسطه مسافران خارجی وارد آمریکا شد که باعث شیوع سریع آن در کشور شد، این موضوع به طور کامل با اصلیترین شعار سیاسی ترامپ مبنی بر بستن مرزهای ایالات متحده بر روی خارجی ها، همخوانی دارد و میتواند به او در پیشبرد این سیاست کمک کند.
تصمیم اخیر دونالد ترامپ مبنی بر ایجاد ممنوعیت بر سفرهای هوایی با مبدا اروپا، این نگرانی را در پایتختهای اروپایی ایجاد کرده است که رئیس جمهور آمریکا قصد دارد سیاستهای «ماورای اطلس» خود در قبال اروپا را که از چند سال قبل به آرامی آغاز کرده، سرعت بخشد. در واقع شیوع و گسترش کروناویروس در آمریکا بهانه لازم را به ترامپ میدهد تا سیاستهای ضد اروپایی خود را عیانتر و سریعتر از قبل، دنبال کند.
اما این اقدام ترامپ، تنها بهره برداری سیاسی یک حاکم سیاسی قدرت جهانی از مسئله شیوع کروناویروس جدید نیست. در حالی که این ویروس، کم کم تنشهای جهانی را تشدید میکند، برخی کشورها به ویژه چین و روسیه، قبلاً از شیوع کروناویروس بهره برداری سیاسی کرده اند.
شی جینپینگ، رئیس جمهور چین این هفته به ووهان- شهری که این ویروس از آن سرچشمه گرفته است- سفر کرد تا به افتخار کار بزرگ پزشکان در معالجه دهها هزار شهروند چینی، به آنها تبریک بگویید. اینکه شی جینپینگ این کار را از طریق کنفرانس ویدیویی انجام داد، نشان میدهد که اعتماد به نفس او نسبت به کنترل کامل بیماری، هنوز در جای محکمی قرار ندارد. اما این واقعیت که او در حال بیرون کشیدن چین، از میان لرزههای بزرگ کروناویروس است، آشکار میکند که او به فرصتهایی که این بیماری برایش ایجاد کرده، چشم دوخته است.
در جستجوی اکسیر کرونا
به نظر میرسد ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه نیز درک دقیقی از نحوه عملکرد کروناویروس به نفع خود دارد. به دنبال سقوط قیمت نفت در این هفته، پوتین از این فاجعهای که همیشه به دنبالش بود، بهره جست تا طرحی را که همیشه به دنبال اجرای آن بود، عملی کند. وی سال هاست که تلاش دارد تا به نحوی خود را در راس قدرت سیاسی در روسیه نگه دارد و تا کنون نیز موفق به این کار شده است. اما اکنون پوتین طرحی را به اجرا در آورد که وی را تا سال ۲۰۳۶ در قدرت سیاسی نگه میدارد.
در چین و به دنبال برآوردهای های سازمان بهداشت جهانی از کاهش شیوع کروناویروس در این کشور، شی جینپینگ، مسئولیت بزرگ مبارزه با این بیماری را که بر دوش خودش بود کنار گذاشت. با اینکه وی این مسئولیت را به یکی از مقامات رسمی واگذار کرد، اما به نظر میرسد توانسته است بهرههای لازم از این بحران را ببرد.
در جایی که بخش اعظمی از دنیا با نگرانی نظاره گر بحران شیوع کروناویروس هستند، شی جینپینگ در جستجوی مزایای آن بوده است. همه چیز برای او در معرض خطر است: رهبری سیاسی او در چین، اقتصاد چین و جایگاه آن به عنوان یک قدرت جهانی و در نهایت موقعیت خود شی جینپینگ در صحنه جهانی. پس جای تعجب نیست که شی جینپینگ با مدیریت و مهار کروناویروس، به دنبال احیای جایگاه چین در جهان بود چرا که موفقیت این کشور میتواند چیزهای زیادی به سایر کشورها جهان بیاموزد. کتابی که در اواخر ماه گذشته و به زبانهای مختلف توسط دولت منتشر شد، داستان چگونگی پیروزی چین در «جنگ مردم» علیه بیماری، «تحت مدیریت متمرکز و متحد کمیته مرکزی حزب کمونیست به رهبری رفیق شی جینپینگ»، را بازگو میکند.
رسانههای دولتی چین نیز نه تنها به اشتباهات اولیه دولت این کشور در زمینه مدیریت این بیماری اشارهای نمیکنند بلکه به همان اندازه اغراق آمیز، بر «قدرت، کارایی و سرعت» دولت در مبارزه با کروناویروس متمرکز شده اند.
اما اگر شی جینپینگ از کروناویروس برای تزئین اعتبار خود از استفاده میکند، پوتین آن را برای اجرای جاه طلبیهای داخلی و خارجی در نظر دارد. چگونه همه کشورها، بر اساس آسیبهای سخت ناشی از کروناویروس به اقتصاد خود، اندازه گیری میشوند. این یک تعادل وحشتناک است که امروز همه رهبران با آن روبرو هستند؛ جان انسانها در مقابل هزینههای هنگفت اقتصادی. وادار کردن همه به ماندن در خانه برای مهار کردن ویروس در حالی که اقتصاد از میان میرود و مشاغل مختلف زیر انبوهی از بدهیها دفن میشوند، یا اینکه هزینههای مالی را با قبول مرگ انسانهای بیشتر همچون سالمندان به حداقل رساند. این یک معادله بسیار زشت است که به نظر میرسد خودکامگان، به آن علاقمند هستند.
پیامهایی برای جهان
پوتین تصمیم گرفت حرکت بزرگ خود را در «دوشنبه سیاه» انجام دهد، روزی که بازارهای نفت به دنبال عدم توافق اوپک با روسیه در کاهش تولید به علت شیوع جهانی کروناویروس، شاهد سقوطی تاریخی در قیمت طلای سیاه شدند. وی اعلام کرد که قصد دارد محدودیت دوره ریاست جمهوری روسیه را بشکند و تا سال ۲۰۳۶ به قدرت ادامه دهد، به این معنی که وی بیش از یک سوم قرن عهده دار این مقام خواهد ماند.
این مسئله قابل انکار نیست که ولادمیر پوتین قصد دارد پس از دوره فعلی حکومتش که در پایان سال ۲۰۲۴ به پایان میرسد، کماکان بر مسند قدرت باقی بماند. وقتی او چند ماه پیش اشاراتی به واگذاری شماری از اختیارات و قدرت ریاست جمهوری به پارلمان این کشور کرد، تحلیلگران جهان تلاش کردند تا معنای این اقدام پوتین را در این عبارت به نمایش بگذارند: «روسیه بی ثبات یک تهدید بزرگ برای سایر جهان است».
پوتین در سایهها بهترین عملکرد را دارد چرا که نظارت بین المللی خطر آسیب رساندن به تبلیغات سیاسی داخلی او را دارد. شوک بزرگی در مقیاس «دوشنبه سیاه» و سقوط ناباورانه قیمت جهانی نفت، پوشش کاملی را برای وی فراهم کرد تا خواسته خود را با حداقل توجه بین المللی، عملی کند. اما این تنها بازی قدرت او در هفته گذشته نبود و کروناویروس جدید به او فرصت دیگری هم داد. جمعه گذشته در اجلاس اوپک در وین، پوتین از پذیرش برنامه عربستان سعودی برای کاهش تولید نفت خودداری کرد و ترجیح داد که به جای آن سطح فعلی تولید روسیه را حفظ کند. این امر به وضوح باعث سقوط قیمت نفت و صدمه دیدن تولیدکنندگان نفت آمریکایی میشود که محصول آنها نسبت به نفت خام روسیه هزینه بیشتری برای استخراج دارد.
در این میان اگر آمار و ارقامی که مسکو منتشر کرده است دقیق باشد، روسیه در زمینه محدود کردن شیوع کروناویروس جدید بهتر از آمریکای ترامپ عمل کرده است. این برای اولین بار نیست که پوتین جایگاه بهتری نسبت به ترامپ را به نمایش میگذارد. او نه تنها بیماری کروناویروس را مهار کرده بلکه از مزیتهای ژئوپلیتیکی این بیماری نیز بهره میبرد.
در طرف مقابل نیز مطمئناً چین به دنبال دستیابی به سود تجارت با آمریکا خواهد بود با این تفاوت که او این مزیت را دارد که ظاهراً کشورش در آستانه خروج از بحران کرونا و حرکت به سمت پیشرفت است؛ بنابراین هرچند که اقتصاد چین به شدت ضربه خورده است و هرچند بازارهای بین المللی چین برای ماهها درگیر این بحران خواهند بود، اما در حال حاضر شی جینپینگ، فردی با منافع سرشار در این وضعیت است.
ترامپ بر لبه پرتگاه کرونا
در طرف مقابل، دونالد ترامپ بر لبه پرتگاه کروناویروس قرار گرفته است. تهدید جدید سلامت عمومی، همزمان با تمرکز قدرتهای محافظتی این کشور برای کنترل تبعات اقتصادی ناشی از شیوع جهانی کرونا، اقتصاد ایالات متحده را با سقوط شدیدی مواجه کرده که میتواند بر سلامت عمومی در این کشور تاثیر منفی بگذارد. آخرین تقلای ترامپ برای محدود کردن ورود مسافران اروپایی به آمریکا نیز بعید است که بتواند او را از مشکل کروناویروس برهاند.
در مقایسه با موقعیت امروز پوتین و شی جینپینگ، به نظر میرسد که ترامپ در وضعیت مناسبی قرار ندارد. شی جینپینگ در ابتدای مواجهه با کروناویروس جدید دچار مشکلاتی شد، اما با اعمال سختگیریهای شدید توانست این مشکلات را جبران کند. اما انجام چنین اقداماتی از سوی دونالد ترامپ که فاقد تکنولوژی یا اختیارات قانونی برای اعمال تاکتیکهای مبتنی بر اعمال قوه قهریه است، تقریباً غیر ممکن به نظر میرسد.
در عین حال واضح است که هرچه ایالات متحده یا سایر کشورها تحت تأثیر شیوع ویروس قرار گیرند، مدت بیشتری طول میکشد تا بتواند از نظر اقتصادی بهبود یابند. ایتالیا با اینکه تمام کشور را تحت قرنطینه قرار داده، فاقد قدرت شدید چین برای کنترل جمعیت است. ایتالیا در حال حاضر فقیرترین عضو گروه G۷، یعنی هفت اقتصاد پیشرو جهان است و به نظر میرسد با توجه به بحران شیوع کرونا، این کشور برای باقی ماندن در این گروه، با چالشهایی روبرو شود.
با اینکه کارشناسان پیش بینی میکنند که اکثر اقتصادهای بحران زده در اثر کرونا، بهبود مییابند، اما برخی از کشورها که از ایتالیا نیز پایینتر هستند، خود را برای عضویت در گروه هفت قدرت اول اقتصادی جهان آماده میکنند. روسیه خواستار بازگشت به گروه G۷ شده است. این کشور در سال ۲۰۱۴ به دلیل حمله به اوکراین از گروه G۸ اخراج شده بود و در این میان ایتالیا یکی از مهمترین حامیان پذیرش مجدد روسیه بوده است.
در این برهه از زمان که اپیدمی کروناویروس همه جهان را درگیر بحران اقتصادی و بهداشتی کرده است، ژئوپلیتیک به خوبی در حال ایفای نقش و تلاش و برای پیروزی در این نبرد است. شی جینپینگ و ولادمیر پوتین در پس بحران کرونا در حال عملی کردن خواستههای سیاسی داخلی و بین المللی خود هستند و به نظر میرسد که در این راه نیز موفق باشند، اما دونالد ترامپ هنوز در این وادی سردرگم مانده است. او نه قدرت تک حزبی شی جینپینگ را دارد و نه قدرت پشت پرده پوتین که بتواند از کرونا برای مقاصد سیاسی خود بهره ببرد. دونالد ترامپ در لبه پرتگاه ایستاده است و باید دید چگونه از آن خواهد گذشت.