بازی خالیفروشان!
در سال ۹۸ جهش ارزی اتفاق افتاد،سال آینده ارز با افزایش جدی مواجه نخواهد بود. این افزایش قیمت در بازار دلار از فشارها در برابر افزایش قیمت بعدی جلوگیری میکند، چون نقدینگی به شدت کاهش پیدا کرده است. فشارهای تحریم و کسری بودجه میتواند دوره ثبات ارز را کوتاهتر کند. اما بههرحال نقدینگی فعلی قدرت خرید کمتری دارد در مقایسه با قدرت خرید مثلا سال ۹۶ و طرف عرضه بسیار تضعیف شده است.
بازار ارز و طلا در سال ۹۸ روزهای خوبی را پشت سر نگذاشت و یکی از پرنوسانترین سالهای تاریخ این بازار را رقم زد؛ بازاری که شروع سال را با دلار ۱۳ هزارتومانی و سکه چهارمیلیونو ۷۰۰ هزارتومانی آغاز کرد و در آخر سال با دلار نزدیک به ۱۶ هزار تومان و سکه تمامبهار آزادی در کانال شش میلیون تومان بسته شد؛ اما این نوسانات مختص بازار ایران نبود و بازار جهانی هم دستخوش تغییرات و روند صعودی در ارز و طلا بود.
شیوع کرونا مشتری اسکناس ارز را بهشدت کاهش داده و با ضربه اقتصادی ویروس کرونا بر پیکر اقتصاد جهانی تمام معادلات بازار بر هم ریخته است. حالا که بخشهای مختلف اقتصادی به دلیل شیوع ویروس کرونا در بلاتکلیفی به سر میبرند، این پرسش به وجود میآید که ارز و سکه در سال ۹۹ باید منتظر چه سرنوشتی باشند؟ تلاطمهایی که در یک سال گذشته وجود داشته، پیشبینی بازارهای اقتصادی بهویژه بازار ارز را نهفقط در سال ۹۹؛ بلکه برای یک ماه دیگر دشوار کرده است.
رئیس کل بانک مرکزی ریشه بحران ارزی پایان سال را ناشی از فعالیت سفتهبازان و خالیفروشان میداند؛ صرافیهایی که بیآنکه ارز داشته باشند، وعده تحویل ارز به مشتری میدهند.
اما فعالان بازار ارز معتقدند این یک ادعاست و قابل استناد نیست؛ پس اگر حجم معاملات آنقدری که بانک مرکزی میگوید کم است، چرا نمیتواند روی قیمت کنترلی داشته باشد؟
میثم رادپور چند پیشبینی میکند که میتواند برای فعالان اقتصادی خبر خوبی باشد. او معتقد است بازار جهانی به دلیل شیوع کرونا ریزش کرده و اگر اقتصاد چین و آمریکا دچار بحران شوند که اصلا دور از ذهن نیست، آمریکا پای میز مذاکره با ایران به دلیل اینکه تحت فشار است، از تهدید کمتری استفاده میکند و میتوانیم به مذاکره امیدوار باشیم. ضمن اینکه وضعیت بازارهای جهانی ماشه خروج سرمایه از ایران را هم میکشد؛ چون بازار سرمایهگذاری خارجی را پرریسک کرده و میتوان به جذب این سرمایهها در اقتصاد ایران امیدوار بود.
تقاضای اسکناس ارزی به حداقل رسید
روز گذشته هر دلار آمریکا در صرافیهای بانکی به قیمت ۱۵هزارو ۶۵۰ تومان فروخته میشد که در قیاس با روز قبل خود افزایشی برابر با ۸۵۰ تومان را نشان میداد. فعالان بازار میگویند موج خرید دلار از صبح روز گذشته سبب شد بازارساز با هدف ممانعت از ایجاد رانت و افزایش فاصله قیمتی دست به بالابردن قیمتها بزند؛ اما قیمت خرید دلار از مردم در صرافیهای بانکی همچنان ۱۴هزارو ۸۰۰ تومان است.
بهاینترتیب بازارساز با این تصمیم این سیگنال را به بازار میدهد که دوره بالاماندن قیمت دلار زودگذر خواهد بود. براساساین همزمان با افزایش درخورتوجه قیمت دلار، هر یورو نیز با رشدی ملموس به ۱۷هزارو ۳۵۰ تومان رسید که در مقایسه با روز کاری قبل افزایشی نزدیک به ۶۵۰ تومان را نشان میدهد. نرخ خرید یورو نیز در صرافیهای بانکی برابر با ۱۶هزارو ۷۰۰ تومان گزارش شد. این رشد بیسابقه از پسِ سه روز ماندگاری نرخ دلار در کانال ۱۴ هزار تومان اتفاق افتاد. افزایش قیمت در حالی رخ میدهد که بررسیها نشان میدهد مشتری اسکناس ارزی به دلیل شیوع کرونا به حداقل رسیده است.
برنامه فدرالرزرو آمریکا برای حفاظت از بازار در برابر ترکشهای اقتصادی کرونا کاهش نرخ بهره بود؛ اما این هم به نظر میرسد جواب نداده است. پس از آنکه کاهش نرخ بهره برای مقابله با تبعات اقتصادی ویروس کرونا مؤثر واقع نشد، دلار باز هم در برابر داراییهای امن افت کرد. قیمت جهانی طلا هم به هزارو ۵۰۲ دلار کاهش یافت. کاهش نرخ بهره و تلاش سیاستگذاران برای مقابله با تبعات اقتصادی ویروس کرونا از وحشت سرمایهگذاران کم نکرد، ین ژاپن در معاملات باز هم به قدرت خود ادامه داد. هر دلار آمریکا در معاملات امروز بازارهای آسیایی به ازای ۱۰۶٫۳۳ ین مبادله شد. داراییهای پرریسک در هفتههای گذشته، تحت تأثیر نگرانیها از مهار ویروس کرونا و احتمال وقوع رکود، بیثباتیهای بسیاری را تجربه کرده اند.
مؤسسه مالی ایانزد (ANZ)، بهتازگی در یادداشتی نوشته است: کاهش نقدینگی در بازارهای مالی ادامه دارد و به نظر میرسد اقدامات هماهنگ بانکهای مرکزی در سراسر جهان به اندازه کافی در راستای تعادل بازارها عمل نکرده است.
سیگنالهای بازار جهانی به راسته فردوسی
اما آخرین وضعیت طلا و سکه در بازار چگونه است؟ در روزهای گرانی دلار قیمت سکه به چقدر رسیده است؟ تغییرات بازار جهانی طلا برای بازار داخلی طلای کشور چه سیگنالهایی دارد؟ اقدام بانک مرکزی ایران در این شرایط سخت چه بوده و تا چه حد کارساز واقع شده است؟
محسن قادری، تحلیلگر بازار ارز، میگوید: بازار ارز در این روزها متأثر از بازار جهانی و همچنین به دلیل شرایط داخلی رو به افزایش همراه با نوسان است. تا گشایشی در روابط بانکی و فروش نفت حاصل نشود؛ حتی اگر قیمت دلار از لحاظ منطقی نیز در بازه ۱۳ هزار تومان باشد، ازآنجاکه بازار در شرایط نرمالی نیست، نمیتوان این روند را متعادل کرد. درحالحاضر برای فروش نفت دچار مشکل جدی هستیم و این هم الان فقط مشکل ایران نیست. قیمت نفت در بازار جهانی به شکل کمسابقهای افت کرده و این یعنی درآمدهای اقتصاد جهانی هم محدود و کم شده است. در ایران هم برای آن میزان نفتی که به فروش میرسد، با نصف قیمت با سختی ارز حاصل از آن به کشور وارد میشود. با این شرایط مشخص است که تقاضای دلار افزایش یافته و قیمت نیز صعودی میشود. از سوی دیگر بعد از رخدادهای سال جاری و فشاری که اقتصاد ایران به واسطه روابط سیاسی محدودشده ایران، متحمل شد، سرعت خروج سرمایه نیز بیشتر شده و مزید بر علت است.
به گفته او دولت در حال حاضر به دلیل محدودیتهایی که به آنها اشاره شد، ذخیره ارزی کافی ندارد که به بازار تزریق کرده و آن را به تعادل برساند. وقتی دولت نمیتواند نفت خود را بفروشد و پول آن را وارد کشور کند، باید در انتظار اوضاع به مراتب وخیمتری باشیم. دولت اکنون در تلاش است که با بهدستآوردن ارز محدود، دخل و خرج خود را پوشش دهد و ارز مردم را تا حدودی تأمین کند و به سبب شرایط موجود، کار خاصی نمیتواند بکند. اگر رئیس کل بانک مرکزی تلاش میکند بازار ارز را هندل کند؛ اما وقتی اختیارات محدودی دارد و بسیاری از عوامل دست او نیست، نمیتواند کار خاصی کند.
دست خالیفروشان در جیب بازار
رئیس بانک مرکزی، اما معتقد است در روزهای پایانی امسال، با توجه به اثرات شیوع ویروس کرونا، عملا تقاضای واقعی و مؤثری برای ارز (اسکناس) در صرافیها وجود ندارد و نرخ ارز برای واردکنندگان، با عرضه قابل توجه صادرکنندگان غیرنفتی و بانک مرکزی در سامانه نیما (فقط در اسفندماه بیش از ۱.۵ میلیارد دلار) روند نزولی به خود گرفته است.
او افزایش نرخ ارز را بیشتر از همه ناشی از سفتهبازی میداند و گفته است: خالیفروشان و سفتهبازان که از مدتها پیش با امید زیاد برای بالارفتن نرخ ارز در بازار معاملاتی داشتهاند، تلاش میکنند با عملیات روانی و اعلام نرخهای بالا در کانالهای خود در فضای مجازی معاملات فردایی خود را سودآور کنند و یک گروه دیگر نیز تلاش میکنند از فرصت آربیتراژ، بهخاطر اختلاف قیمت واقعی و فردایی، بهرهمند شوند. بانک مرکزی در دو سال گذشته با مدیریت اصولی و علمی و توجه جدی به عوامل شکلدهنده عرضه و تقاضای ارز، با وجود توفان حوادث طبیعی، سیاسی، نظامی، روانی و تبلیغاتی و در شرایط اعمال فشار حداکثری دولت آمریکا توانسته است ثبات بازار ارز را حفظ کند و از این پس نیز سیاست خود را با قدرت هرچه بیشتر ادامه خواهد داد.
اما این اطمینان خاطری که رئیس کل بانک مرکزی در سخنانش به آن اشاره کرده، نتوانسته نگرانی فعالان اقتصادی را آرام کند. آنها معتقدند در این بازار آشفته بهترین کار دستنگهداشتن از هرگونه معاملهای است چراکه چشمانداز اصلا روشن و شفاف نیست.
میثم رادپور، کارشناس بازار ارز دراینباره توضیح داد: این داستان که سفتهبازان و خالیفروشان بازار را بالا بردهاند فقط یک ادعا میتواند باشد. ضمن اینکه مگر اینها فروش یکطرفه دارند؟ آنها هم میخرند و هم میفروشند. سودشان روی افزایش قیمت نیست حتی ممکن است سودشان در کاهش قیمت باشد. امکان فروش در معامله فردایی هم است. اگر عدهای با افزایش قیمت سود میکنند همان حجم ضرر هم در بازار میچرخد. واقعیت این است که در تقاضای بازار فشار وارد شده است. کسی که روی قیمت بالا خریداری میکند، در حال ریسک است. این تفسیرهای حول خالیفروشی و سفتهبازی راه به جایی نمیبرد. اگر بانک مرکزی ادعا میکند حجم معاملات در حد ۵۰۰ هزار دلار دارد بازار را جابهجا میکند، چرا بانک مرکزی در این حجم کم نمیتواند کنترلگری کند. امکان مداخلهگری بانک مرکزی در حجم معاملات اندک خیلی زیاد است، چرا مداخله نمیکند؟
او ادامه داد: در سال ۹۸ جهش ارزی اتفاق افتاد، آینده سال ارزی با افزایش جدی مواجه نخواهد بود. این افزایش قیمت در بازار دلار از فشارها در برابر افزایش قیمت بعدی جلوگیری میکند، چون نقدینگی به شدت کاهش پیدا کرده است. فشارهای تحریم و کسری بودجه میتواند دوره ثبات ارز را کوتاهتر کند. اما بههرحال نقدینگی فعلی قدرت خرید کمتری دارد در مقایسه با قدرت خرید مثلا سال ۹۶ و طرف عرضه بسیار تضعیف شده است.
کرونا هم باعث ریزش بازارهای جهانی شده اگر به بحران تبدیل شود و اقتصاد چین و آمریکا را وارد رکود کند، نگرانی وجود دارد و درآمدهای ارزی ما تحت فشار بیشتری قرار میگیرد. اما همین وضعیت میتواند چند خبر خوب هم برای ما داشته باشد. یکی اینکه خروج سرمایه را کمتر میکند. این خبر خوبی است. شاید قدرت چانهزنی ما درباره مذاکرات بیشتر شود و آنها از گزینههای تهدید کمتری استفاده کنند وقتی تحت فشار هستند؛ بازارهای نوظهور میتوانند جذابتر از گذشته رخنمایی کنند.