مقصر بیماری کرونا ما هستیم نه پنگولینها!
درست زمانی که به نظر میرسد دانشمندان، پنگولینها را به عنوان مقصر اصلی اپیدمی کروناویروس شناخته اند، برخی از دانشمندان دیگر انگشت اتهام را به سمت انسان نشانه رفته و انسان را مقصر اصلی این اپیدمی معرفی میکنند. در باورهای محلی و طب سنتی چین این تصور وجود دارد که پوست پانگولین دارای مزایای مختلف درمانی و پزشکی است و از آنجایی که به طور غیرقانونی شکار میشوند، گفته میشود این جانور در بازارهای حیوانات زنده چین، هر کیلوگرم تا ۶۰۰ دلار خرید و فروش میشود.
اخیراً پژوهشگران عرصه بیماریهای همه گیر، مجدداً توجهها را به سمت پنگولین ها-این مورچه خوارهای زره پوش کمیاب- به عنوان منشأ ویروس کرونا معطوف کرده اند. بر اساس این یافته دانشمندان، این جانوران احتمالاً به عنوان یک ناقل واسطه، ویروس را از گونهای خفاشها دریافت کرده و به انسان منتقل کرده اند. اما درست زمانی که به نظر میرسد مقصر اصلی اپیدمی کروناویروس پیدا شده، برخی از دانشمندان دیگر انگشت اتهام را به سمت انسان نشانه رفته و انسان را مقصر اصلی این اپیدمی میدانند. پرفسور «رابرت بریمان» دکتر و استاد بهداشت جهانی و بیماریهای عفونی در دانشگاه اموری آمریکا، یکی از این افراد است که خبرگزاری سی ان ان، طی گزارشی به انعکاس نظرات او در این خصوص پرداخته است.
در اوایل شیوع سارس، یعنی حدود ۱۷ سال پیش، من با تیمی بین المللی از دانشمندان برگزیده شده توسط سازمان بهداشت جهانی در پکن و گوانگژو بودم. در بازارهای حیوانات زنده در کشور چین، «گربه زباد» (گونهای پستاندار شبیه به سمور)، یک کالای غذایی بود.
این گونه از پستانداران (Civets)، که بیشتر از گربه شبیه به راسو هستند، یک غذای فوقالعاده در چین به شمار میروند و اعتقاد بر این است که فواید سلامتی زیادی دارند. گربه زبادها حیوانات خجالتی هستند و از انسان و حیوانات دیگر دوری میکنند. شهرنشینی و جنگل زدایی زندگی این گونه از پستانداران را تهدید کرده بود و آنها را در تماس نزدیکتر با «خفاشهای نعل بینی» (گونهای از خفاش ها) و محل زندگی آنها قرار داد، که تحقیقات نشان داده بود حامل اصلی ویروس SARS هستند.
پس از تحقیقات طولانی، مشخص شد که گربه زبادها باعث شیوع SARS شده اند. در ابتدا گربه زبادها در اثر از میان رفتن زیستگاههای طبیعی خود توسط انسان، به غارهایی پناه بردند که زیستگاه طبیعی خفاشهای نعل بینی به عنوان منبع اصلی ویروس سارس بودند. طی این تماس گربه زبادها به میزبان واسطه تبدیل شدند و احتمالاً این ویروس از طریق تماس با غارنوردان به انسان منتقل شده است در حالی که خفاش نعل بینی احتمالاً کماکان به عنوان منبع اصلی ویروس باقی مانده است.
این در حالی است که مطالعات اخیر نشان میدهد که احتمالاً شباهتهای چشمگیری بین ویروس SARS و ویروس جدید کرونا وجود داشته باشد. اخیراً نیز متخصصان کروناویروس ها، شباهت ژنتیکی بسیاری میان ویروس عامل Covid۱۹ و ویروسهای موجود در پانگولینها (گونهای مورچه خوار با پوست زره مانند) پیدا کرده اند که منجر به این فرضیه شد که این جانوران، دقیقاً همچون گربه زبادها در اپیدمی سارس، به عنوان میزبان واسطه ویروس عامل Covid۱۹ عمل میکنند.
اما اگر پنگولینها یا گربه زبادها بتوانند صحبت کنند، قطعاً هیچ مسئولیتی راجع به شیوع بیماریهایی که با ویروس همراه آنها در ارتباط است، نمیپذیرفتند و من هم با آنها موافقم که مقصر اصلی در هر دو شیوع کروناویروس که در چین آغاز شد، پنگولین ها، خفاش نعل بینی و یا گربه زبادها نیستند. ما اکنون با دشمن آشنا شده ایم و این دشمن در واقع خود ما هستیم. پنگولینها همچون آرمادیلاها (جانوری شبیه به پنگولین) به شدت در معرض خطر انقراض قرار دارند و در حالی که یک گونه محافظت شده هستند، اغلب از کشورهای آفریقایی و آسیایی به چین قاچاق میشوند و در آنجا به دلیل گوشت و پوستشان فروخته میشوند. در باورهای محلی و طب سنتی چین این تصور وجود دارد که پوست پانگولین دارای مزایای مختلف درمانی و پزشکی است و از آنجایی که به طور غیرقانونی شکار میشوند، گفته میشود این جانور در بازارهای حیوانات زنده چین، هر کیلوگرم تا ۶۰۰ دلار خرید و فروش میشود.
اما در واقع ما بیشتر از شکار، از راههای مختلف دیگر بر زندگی این موجود تأثیر گذاشته ایم. با افزایش جمعیت انسانی، حمله ما به انواع زیستگاهها گسترش مییابد و حتی اشتهای ما برای حیوانات خاصی که در معرض انقراض اند نیز کاهش نمییابد. همانطور که برای گربه زبادها رخ داد، جنگل زدایی، زیستگاههای عمده پانگولینها را به طرز چشمگیری تحت تأثیر قرار داده و آنها را با حیوانات دیگر از جمله خفاشها -که مخزن اصلی ویروسهای خطرناکی مانند ویروس نیپا و احتمالاً ابولا هستند- در تماس نزدیک قرار داد. این مسیری است که احتمالاً شیوع بیماری را تسهیل کرده باشد.
رفتارهای ما - تعامل با این حیوانات و زیست گاههای آنها - مسئول خطراتی است که به طور فزاینده نه تنها گونههای جانوری بلکه حتی شاید خود ما را نیز تهدید میکند. اگر کاری نکنیم، شیوع بیماریهایی مانند Covid-۱۹ همچنان رخ خواهد داد و احتمالاً باید شاهد افزایش تعداد آنها نیز باشیم. با توجه به تحرک بی سابقه ما، یک واقعه انتقال ویروس از حیوان به انسان، در یک مکان دورافتاده میتواند به سرعت منجر به یک فاجعه جهانی، مانند آنچه که اکنون تجربه میکنیم، شود. پاکسازی زمین برای فعالیتهای انسانی، منجر به تماس با (و بین) حیوانات و ترشحات آنها با شدت غیر قابل تصوری میشود. برخی از حیوانات ممکن است نسبت به ارگانیسمهایی که قبلاً در معرض آن قرار نگرفته بوده اند، واکنش نشان داده و ما را در موقعیتی قرار دهند که از نظر ایمنی پاسخی برای ان نداشته باشیم.
گاهی اوقات، مانند مورد Covid-۱۹، ویژگیهای جدید ژنتیکی ویروس آن را برای انسان مضر میکند. شکار و خرید و فروش حیوانات عجیب و غریب و البته در معرض خطر انقراض، اغلب آخرین ضربه و مسیر را برای انتقال عوامل بیماری زا به انسانهای مستعد فراهم میکند. اگر مانند مورد SARS و Covid-۱۹، ویروس قادر به انتقال از انسان به انسانی دیگر باشد، تنها یک واقعه سرایت میتواند با توجه به میزان تحرک انسان در قرن بیست و یکم، به یک بیماری همه گیر جهانی منجر شود.
رفتارهای ما در شکل گیری خطراتی که با آنها روبرو هستیم و یا در آینده با آنها روبرو خواهیم شد، نقش بسزایی دارند. بنابراین، ما چند انتخاب بیشتر نداریم؛ یا بپذیریم که شیوع بیماریهایی مانند Covid-۱۹ به صورت فزایندهای افزایش خواهند یافت و احتمالاً با افزایش جمعیت، تعداد آنها نیز شتاب مییابد. در واقع با این مسئله کنار بیایم و همچنان تعرض به انواع مختلف زیستگاهها را گسترش دهیم، حیوانات خاص را تحت فشار قرار دهیم و به دنبال آن خطرات احتمالی بیشتر را بپذیریم.
یا، میتوانیم به این باور برسیم که تهدید برای انسان (و به طور بالقوه سایر گونههای جانوری) بسیار بزرگ است و باید در جهت تغییر مسیری که در آن هستیم، به طور جدی اقدام کنیم. به عنوان مثال، کارشناسان محیط زیست و کارمندان دولت باید بهترین راه حلها برای کنترل دقیق برداشت محصول از درختان و استفاده از زمین با توجه به تأثیر بر روی زیستگاههای جانوران، را شناسایی و بکار گیرند. آنها میتوانند این کار را بر اساس یک چشم انداز خاص، به منظور کاهش خطر انتقال آلودگی از حیوانات به انسان (و از جمله ملاحظات دیگر) انجام دهند.
رویکردهای سیستماتیک و مبتنی بر اطلاعات که قابلیت هماهنگی با موقعیتهای مکانی، باورها و شیوههای فرهنگی مردم مختلف را دارد، به سیاست گذاران کمک خواهد کرد تا گسترش عقلانی جمعیت و استفاده ایمن و پایدار از منابع طبیعی را پیش ببرند. به عنوان یک تمدن اولین قدم این است که تشخیص دهیم که یک مشکل داریم و تغییر آینده ما ساده نخواهد بود. به جای سرزنش یک مورچه خوار، وقت آن است به هشدارهایی که هر روز برای سلامتی ما و سیاره زمین، بلند و بلندتر میشوند، گوش فرا دهیم.