پشت پرده رضایت خانواده میترا استاد
وکیل پرونده قتل میترا استاد به دست محمدعلی نجفی، شهردار اسبق تهران بخشهای تازهای از این قتل جنجالی را مطرح کرد.
قتل میترا استاد به دست محمدعلی نجفی یکی از پروندههای بسیار پرچالش سالهای اخیر در دستگاه قضایی بود. هنوز هم بعد از ۵ جلسه دادگاه و تعداد زیادی خبر و گزارش که درباره این پروند منتشر شده، رای قطحی صادر نشده است.
شاید یکی از اصلیترین دلایل طول کشیدن روند رسیدگی، دفاعیاتی است که حمیدرضا گودرزی، وکیل زبردست نجفی در دو دادگاه مطرح کرد. او توانست قضات دیوانعالی کشور را قانع کند که قتل عمد، در کار نبوده است و نجفی در شلیک ۵ گلوله در حمام محل وقوع قتل، ارادهای نداشته و گلولهها میان کشمکش و دعوا شلیک شده است.
همچنین رضایت گرفتن از خانواده مرحوم استاد در کرمانشاه با مبالغی که عنوان میشود بیش از ۱۰ میلیارد تومان بود، بخشهای دیگر این پرونده است. حمیدرضا گودرزی در گفتگو با خبرآنلاین درباره زوایای جدید این موضوع توضیح داده است که در ادامه میخوانید:
پرونده آقای نجفی به دادگاه برگشت و شما همچنان به دنبال اثبات قتل غیر عمد هستید؟
همینطور است. از زمانی که من به این پرونده ورود کردم، همان روزی که در دادسرا اعلام وکالت کردم پرونده با کیفرخواست قتل عمد به دادگاه تقدیم شد. شعبه ۹ دادگاه کیفری یک استان تهران موفق به مطالعه پرونده شدم و نقایصی دیدم که اعلام کردم. دادگاه نقایص ما را در بخشی پذیرفت و با بخشی از رفع نقص موافقت کرد.
در شعبه ۹ دادگاه کیفری استان آقای دکتر کشکولی، رئیس بود و پذیرفت در خود دادگاه نقایص رفع شود و به دادسرا نرود. موضوع گلوله دفورمه را همانجا مطرح کردم و گفتم باید گلوله معاینه شود. صحنه حمام کوچکی است، ولی به نظر میرسد مانند اقیانوس بزرگی برای امور جنایی است. اصابت گلوله به دیوار به صورت متقابل وجود دارد و به نظر میرسد گلوله به دیوار و جسم سخت خورده است. درخواست کارشناسی گلوله را دادم که معاینه شد و گفتند نصف بالای گلوله دفورمه شده بود.
دادگاه کیفری از آنجا به تحقیقات شروع کرد. مسئله دیگری کشف شد و آزمایشی به نام گاز باروت روی دست و لباس تیرانداز انجام میشود. گاز باروت پس از شلیک در سلاح و احتراق پخش میشود و اگر دستی در نزدیکی گلوله باشد روی دست مینشیند. این آزمایش را از افرادی انجام میدهند که دستشان در نزدیکی محل شلیک گلوله باشد. در اصل نسبت به مشکوکها آزمایش گاز باروت میشود.
گفتند ساعتی که رفتند ساعت ۳-۴ بعدازظهر انجام میشود. من گفتم آقای دکتر نجفی ساعت ۳-۴ قم بوده. چطور روی ایشان آزمایش کردند؟ بعد که اسناد را با دقت دیدند متوجه شدند آزمایش روی دستهای خانم استاد بوده. این آزمایش ثابت کرد اسلحه به دست خانم استاد نزدیک یا چسبیده بوده.
اینجا روند تحقیقات عوض شود. گلوله دفورمه شده و محل اثبات گلولهها روی دیوار نامنظم و پراکنده است. بحث فاصله شلیک هم مطرح شد. فاصله شلیک را کارشناسان گفته بودند در حدود ۵ متر است. ما گفتیم کل حمام ۴ متر نیست، چطور فاصله شلیک ۵ متر است؟ بعد که دوباره بررسی کردند فاصله شلیک به ۲۰ و ۱۰ سانتیمتر رسید. اینها اثبات کرد اصلا اسلحه به دست مرحومه چسبیده بوده.
اظهارات آقای نجفی هم از اولین روز تا امروز هیچ تغییری نکرد. او گفت: وقتی وارد حمام شدم خانم استاد دست مسلح من را با دو دست گرفت و من ارادهای به شلیک نداشتم و شلیکها به صورت پراکنده و بی اختیار بود. اینجا از کارشناس سئوال کردم وضع روحی و اراده ضارب برای شلیک چه بوده؟ کارشناسان گفتند تیرانداز هدفمند نبوده، ضارب تعادل نداشته و اشاره کردند و ارادهای برای شلیک نبوده است. آنها ما به سمت ادعای قتل شبه عمد رفتیم و اعلام دفاع به صورت قتل شبه عمد کردیم. دادگاه کیفری استان هم با ما همراهی کرد و چند جلسه تحقیقات انجام شد. اما در جایی توقف کرد و تحقیقات را ادامه نداد. در جایی که کارشناس اسلحه تقاضای هیات کارشناسی کرد، ولی دادگاه متوقف شد و رای صادر کرد.
پرونده یک بار نقض شد و برگشت چرا دوباره شما نتوانستید قتل غیرعمد را اثبات کنید؟
دادگاه وقت رسیدگی داد و ما دوباره درخواست کارشناسی کردیم و پذیرفته شد. حتی کارشناس اسلحه هم تقاضا کرد، دادگاه نپذیرفت. پرونده رای به قصاص صادر کرد و برای سلاح ۲ سال حبس تعیین شد. رای پرونده در دیوان عالی کشور رای شد و دوباره پرونده به دادگاه بازگشت. دیوانعالی در رای اول خود صراحتا به تردید در قتل اظهار کرده بود. نوشته بود کمانه کردن گلوله و اصابت به بدن، در هر صورت قتل غیر عمد است و تقاضای کارشناسی ما را پذیرفته بود و حتی تعیین کرده بود کارشناسان به چه سئوالاتی جواب بدهند.
کارشناس اسلحه در دادسرا گفته بود مسئله اصابت گلوله به قفسه سینه دو تئوری داد. دو اثر گلوله داریم یکی در دست و یکی در قفسه سینه. آقای کارشناس گفت: یا دو گلوله داریم که یکی به دست و یکی به قفسه سینه خورده یا یک گلوله داریم که به دست خورده و بعد کمانه کرده و وارد قفسه سینه شده است. اداره فیزیک جنایی تعیین نکرد کدام یک از تئوریها درست است و همینطور پرونده به دادگاه آمد. ما در دادگاه گفتیم این مسئله باید روشن شود. این را دیوان عالی کشور در دادنامه اول تعیین کرده بود کارشناسان تصویر روشنی از اصابت گلوله به دست و قفسه سینه ارائه دهند که قانع کننده شود. پرونده برگشت و به کارشناسان جدید ارجاع شد. سه کارشناس اسلحه و دوکارشناس پزشکی قانونی تعیین شدند و آمدند محل قتل را بازدید کردند. پس از آن گزارش دادند.
شما تاکید میکنید دادگاه با شما در کشف عدالت همکاری نکرد. شاید این به خاطر فشار افکار عمومی است که جامعه نمیپذیرفت قتل غیرعمد باشد و به خاطر جایگاه آقای نجفی این گمان میرفت که اعمال نفوذ شده است. این تحلیل را قبول دارید؟
از روز اولی که من در پرونده ورود کردم دفاعم بر مسایل علمی بوده است. شاید همین امروز هم در دادگاه مطرح شد. از روز اول جز رفع نقص جنایی و بررسی صحنه و اراده ضارب و شرایط صحنه، چیزی بیان نکردم. این که مردم و تفکراتی که در حاشیه پرونده ایجاد شده چه خواستهای دارند یک مسئله است و این که واقعیت چیست مسئله دیگری است. برخی میگویند مردم الا به قصاص راضی نمیشوند. در این پرونده اصلا قصاص نداریم. اولیای دم گذشت کرده اند و دادگاه موقوفی تعقیب درباره قصاص داده و قرار هم قطعی شده است. پس موضوع قصاص کلا منتفی است. الان فقط جنبه عمومی جرم ممد نظر است.
آن ابتدای کار را عرض کردم که شما میگویید دادگاه اجازه بررسی بیشتر کارشناسی نداد؟
از روز اول، تعجیل عجیبی در پرونده حاکم است. در دادسرا با عجله کیفرخواست صادر شد و ۷ روزه به دادگاه رفت. در دادگاه اول، دادگاه حاضر نشد هیات کارشناسی بررسی کند و بلافاصله رای صادر شد. بلافاصله با فرجامخواهی ما پرونده به دیوانعالی کشور رفت. در این فاصله ما مذاکرات زیادی داشتیم که گذشت اولیای دم را اخذ کنیم. این هم بحث پیچیدهای دارد.
مطالب محرمانهای هم پشت این پرونده بود که حرمت خانواده را از بین میبرد. ما آنها را کمرنگ کردیم تا توانستیم با خانواده مذاکره کنیم و گذشت را اخذ کردیم و روی پرونده گذاشتیم. قرار بازداشت موقت آقای نجفی نقض شد و او در ۶ شهریور ۹۸ آزاد شد. دو روز بعد تلفنی به من گفتند باید آقای نجفی روز جمعه باید برود زندان. گفتیم شاید به خاطر جو اجتماع، دو سه روزی به زندان برود و قرار جدید وثیقه را قبول کنند و آزاد شود. الان ۸ ماه است او به زندان رفته و آزاد نشده است. الان بیماری کرونا وضعیت خاصی در جامعه ایجاد کرده و دهها هزار زندانی از جمله سارقان را به مرخصی فرستادند. مسئولان انتظامی میگویند ما گله داریم چرا اینها را آزاد کردید. آقای دکتر نجفی از سارقان هم بدتر و خطرناکتر است؟ دادگستری باید رسیدگی کند.
شما سالها وکالت کردید و بهتر میدانید تا حالا نداشتیم یک شهردار و وزیر همسرش را به قتل برساند. نفس با اسلحه به حمام رفتن و تهدید به مرگ را هم همه قبول دارند. ایشان شهردار تهران و نامزد احتمالی اصلاحطلبان برای ریاست جمهوری ۱۴۰۰ بوده است. قبول دارید نفس ماجرا عجیب است؟
ما قبول داریم پرونده عادی نیست و حاشیه دارد. ما در سومین دور دادگاه هستیم. در مرحله اول ۲ جلسه دادگاه بود. بعد رای پرونده در دیوانعالی کشور نقض شد و دوباره دو جلسه دادگاه تشکیل شد و دوباره رای را نقض کرده است و امروز در دادگاه همعرض، سومین دور دادرسی است. ما پنجمین جلسه را طی کردیم، ولی پرونده هنوز به جایگاه اصلی خود نرسیده است. چون ما باید تعجیل را کنار بگذاریم و با حوصله رسیدگی کنیم. وقتی بحث دیوانعالی کشور را میکنیم یعنی بالاترین مرجع قضایی ایران. آنها باتجربهترین و کارکشتهترین قضات کشور را دارند. وظایفشان بسیار سنگین است. شعبه ۴۱ دیوانعالی کشور دو بار رای این پرونده را نقض کرده است. الان اگر فرصت داده شود رای اخیر دیوان را بررسی کنیم، چون ماجرای دیگری است.
رای دوم دیوانعالی کشور چه خصوصیاتی دارد؟
این رای با تمام آرای قبلی تفاوت دارد. شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور صراحتا موضوع را شبه عمد دانسته است. حتی فرازها و علل شعبه عمد بودن را به ترتیب بررسی کرده است. مثلا محرز بودن مشاجره بین زن و شوهر و تلاش آنها برای گرفتن سلاح از همدیگر و تقابل و تضاد نقاطی که گلوله به آنها اصابت کرده، نشان دهنده احتمال وقوع قتل عمد وجود ندارد. موضوع اصابت گلوله به دیوار، دفرمه شدن و کمانه کردن به قفسه سینه را به عنوان دلیل شبه عمد عنوان کرده است. سومین دلیل، اصابت گلوله به دست و سپس به قفسه سینه است. دیوانعالی کشور جهات شبه عمد بودن قتل را هم مطرح کرده است.
یک عرف در جامعه داریم، تحت هر شرایطی یک سیاستمدار بزرگ، همسرش را کشته و با رقم سنگینی رضایت گرفته است. حالا اگر این حکم زندان نقض شود، ملت نمیگویند ببین از خودشان بود که به او بخشش خورد. قبول دارید این بخش باعث میشود دفاع شما سختتر شود؟
بله دفاع را سختتر میکند. این فرمایش شما ما را به این سمت میبرد این سئوال را طرح کنیم تاثیر افکار عمومی بر تصمیمات قضایی باید چگونه باشد؟ شما میفرمایید یک مجرم بیش از چیزی که عدالت اقتضا میکند مجازات شود، چون افکار عمومی چنین میخواهد؟ نباید افکار عمومی این چنین روی عدالت تاثیر بگذارد. افکار عمومی باید روی مسایل کلی و عمومی قوه قضاییه تاثیر بگذارد. روی قوانین و ایین نامهها اثر بگذارد. اما روی پروندههای فردی افکار عمومی چه اثری باید بگذارد؟
شما میگویید آقای نجفی در بندی حضور دارد که بیمار کرونایی حضور دارد. او در معرض خطر ابتلا به کرونا است؟
آقای نجفی در اسفندماه امسال با سرماخوردگی شدید و تب طولانی مشکوک به کرونا شد و به درمانگاه هم اعزام شد. تست کرونا هم گرفتند و منفی بود. اما در بند او فردی وجود داشت که مشکوک به کرونا بود. در بیمارستان بستری و با تست کرونا در بیمارستان قرنطینه بود. آقای نجفی دارای سابقه سکته حاد قلبی است. در قلب او استند گذاشته اند. بیماری زمینهای دارد و سنش هم ۶۹ سال است. کرونا برای ایشان به معنی مرگ است. وقتی ریاست قوه قضاییه به همه زندانیان مرخصی داده اند، عنوان شده برای آقای نجفی امکان مرخصی نیست، چون بلاتکلیف است و حکم قطعی ندارد. اما یک بحث است، وثیقه را که میشود قبول کرد. این حق قانونی است. پرونده هم در فضای دیگری میشود رسیدگی شود. الان او نزدیک به یک سال است زندان است و ما توقعی از قوه قضاییه داریم. خطر مرگ هم او را تهدید میکند و خانواده اش هم نگرانند.
ممکن است برخی بگویند افراد دیگری هم با شرایط مشابه مانند سن بالا و بیماری زمینهای در زندان هستند. این فرصت را چرا فقط به آقای نجفی دادید؟
تعداد زیادی از زندانیان محکوم از مرخصی استفاده کردند و این کار مثبت قوه قضاییه است. با این کار شیوع کرونا در زندانها کاهش یافته است. ما درباره موکل خود هم توقع بیجا نداریم. قرار او وثیقه است و باید وثیقه قبول شود. مگر قانون نگفته قاضی «مکلف» به پذیرش وثیقه است؟ این توقع بیجایی است بگوییم چرا وثیقهای که صادر کرده اید را قبول نمیکنید؟
نماینده دادستانی در دادگاه گفته اند با این پول میشود نصف زندانیان زندان رجایی شهر را آزاد کرد. انگار رقم عجیبی برای رضایت دادید؟
نماینده محترم دادستانی این مطلب را مطرح فرمودند. نماینده دادستان برای چه در دادگاه حاضر میشود؟ میآید از کیفرخواست دفاع کند. نمیآید بگوید آدرس آقای نجفی در منطقه مرفه نشین تهران است. این دیدگاه که نباید در قضیه رسیدگی مطرح شود. این که کسی چیزی دارد که جرم نیست. در ثانی طرح این مسایل چه ارتباطی به رسیدگی در دادگاه دارد؟ از لحاظ قوانین، حتی قضات تکلیف به سازش دارند.
اولین وظیفه قاضی، در دادرسی دعوت طرفین به سازش و مصالحه و گذشت است. ما موازین شرعی و فقهی و سیره نبوی داریم که عفو کنید تا مورد عنایت حق قرار بگیرید. من فکر نمیکنم گرفتن رضایت از طرف پرونده، موضوع بدی باشد که اینطور مطرح شده است. ما آیات زیادی در قرآن داریم که محسنین و عافین و عفو کنندگان را خداوند دوست دارد. این که ما مذاکره کردیم و آن خانواده گذشت کردند، این گناه نیست.
اگر شما بیایید بگویید چرا آنها رضایت دادند و خانواده مقتول را پس از رضایت دادن، مورد خشم و غضب قرار دهید که چرا رضایت داید، اصلا عرف صلح و سازش به محاق میرود. باید این مطلب روشن شود. آقای نجفی چند هزار میلیارد تومان پول داده که رضایت گرفته است! خانم آقای نجفی مهریهای داشته که پس از فوت به پدر، مادر و فرزند منتقل میشود. آنها مهریه را مطالبه کرده اند و دادخواست داده بودند. ما مصالحه کردیم که آنها هر روز به دادگاه نروند.
آقای نجفی گفت: من به این خانواده بدهی دارم. مبلغ بالا بوده و ۱۳۶۰ سکه بوده است. این مهریه زنش بوده که باید بدهد. این را به قیمت روز حساب کنید. این که بگویند میلیاردها تومان داده اند تا رضایت بگیرد اصلا اینطور نیست. این مهریه بوده است. یک مبلغ جزئی هم به خاطر آن بچه داده اند که پس ازمرگ مادر خانه و زندگی ندارد. این کل ماجرا است. سراسر رسانهها پر شده نجفی میلیاردها تومان داد تا رضایت گرفت و فردا هم آزاد شد. کسی هم توجه نمیکند وکیل بدبخت چه جانی کند تا رضایت گرفت. چه روزها و صحبتهایی شد تا دل آنها را به دست بیاورد.
ماجرا این است که تا ۲۴ ساعت قبل، خانواده چیز دیگری میگفتند و بعد به یک باره نظرشان عوض شد؟
ما نمیتوانیم مسایل مذاکره را در رسانهها بگوییم. مادرش اینقدر اشک میریخت که نمیتوانستی با او صحبت کنی. الان هم وضع روحی مناسبی ندارد. ما حتی با طایفه و بزرگان قوم مرحوم در کرمانشاه مذاکره کردیم. اصلا اینطور نیست که یک روزه به رضایت برسد. همه پروندههای رضایت، یک روز طرف میرود به دادگاه رضایت میدهد، ولی آیا یک روزه مذاکره کرده اند؟ این که ما در زمان نه چندان طولانی رضایت گرفتیم این جای نقد ندارد. ما با آنها مذاکره کردیم و به خاطر طرح مسایل اولیه که حرمت خانواده را تضییع کرده بود، خشمگین بودند که ما صحبت کردیم و روحیه شان را به دست آوردیم.
شما در دفاع از موکل خود، بعد اخلاقی را خیلی کوچک نمیکنید؟
شما میگویید آقای نجفی اتهامات دیگری هم دارد؟
نه، ببینید از نظر ضربه روحی به جامعه، گروههای حمایت از زنان و حتی اصلاحطلبان هم صدایشان درآمد. ۱۳۶۰ سکه مهریه کردن و پرداخت آن، از توصیههای خود افراد مسئول هم دور است. این که خیلی کوچک نیست؟
شما اگر به دادگاههای خانواده مراجعه کنید، تعیین سکههای کلان در بسیاری پروندهها وجود دارد. این بحث از پرونده خارج است و اخلاقیات را مطرح میکنید. حداقل آقای نجفی دین خود به این خانواده را پرداخت کرده است. من قبول دارم مبلغ سنگین است. اگر همسر (اول) آقای نجفی کمک نمیکرد، او قدرت پرداخت را نداشت. این که این میزان مهریه تعیین شده، توافق است.
کل این پرونده، با سلاح به حمام رفتن و متکا به دست گرفتن برای ساکت کردن صدای شلیک و اتفاقات و حاشیههایی مانند خودکشی آقای نجفی، نشان میدهد این زندگی خیلی خبرساز بوده است. جامعه این را نمیگوید؟
مطبوعات ما بسیاری از اخبار را مطرح کرد که برای عموم جذاب بود. مردم تحمل بحث حقوقی را ندارند، ولی خبرها را میخوانند. بحث این است که شاید مردم بگویند این قتل عمد بود، وکیل آن را تبدیل به شبه عمد کرد. فردا هم میخواهد زندانی را آزاد کند. اینطور نگاه نکنید. پرونده یک مندرجات و دلایلی دارد. ما اینها را مطرح میکنیم و دیوان رای محکمه را نقض میکند.
آقای نجفی گفته است من با سلاح وارد حمام شدم. مرحوم استاد زندگی را تخریب میکرد و من رفتم بگویم دست از این رفتارت بردار. وقتی داخل حمام رفته اگر میخواست مرتکب قتل شود، یک گلوله شلیک میکرد و تمام. از اسلحه به عنوان ابزار ترساندن استفاده کرده بود. دادسرا میگوید موضوع با قصد قتل عمد بوده است. شعبه ۹ دادگاه کیفری یک میگوید از قتل عمد نبوده است و به قصد ترساندن رفته، ولی اقدام نوعا کشنده بوده است. دیوان عالی کشور میگوید دادگاه باید به نفع متهم تفسیر قانون کند. دست آقای نجفی را این خانم گرفته و گلولهها بی اراده شلیک شده است. یک گلوله کمانه کرده و به این خانم خورده. آیا این قتل عمد است؟
این که یک سلاح غیرمجاز داشته باشی و استفاده کنی، باور این را به مردم قبولاندن که قتل شبه عمد است، مقداری سخت است.
این بحث دیگری است. باور مردم این است که هر کس با اسلحه رفت داخل حمام و یک جنازه پیدا شد، او مرتکب قتل عمد شده است. دو دو تا چهارتا میگوید این آقا با اسلحه رفته و این قتل را مرتکب شده، ولی آیا تحقیقات جنایی به همین سادگی است؟ این که گلولهها چه وضعی دارد. کجا گلوله خورده. این که قاتل اراده داشته است؟ اظهارات متهم چیست؟ برای اثبات حرفهای آقای نجفی باید دلایل و مدارک را دید. آزمایش گاز باروت میگوید خانم استاد دستش به اسلحه چسبیده بوده است. گلولهها به بخشهای مختلف و به صورت پراکنده شلیک شده است. اینها دلایلی است که دیوان عالی کشور پذیرفته رای را نقض کند.
در سریال نوروزی خیلی با این پرونده قتل شوخی شد و در رقابتهای مجلس هم خیلی بیان شد. آقای نجفی در جریان هستند ماجرای قتل چماقی بر سر اصلاحطلبان شده و موضوع مردم است؟
این که پرونده غیرعادی است، تردیدی نداریم. آقای نجفی هم بی اطلاع نیست که مسایلش نقل دهنها شده است. او میداند اگر او آزاد نشده است به خاطر همین جو اجتماعی است. اما سئوال اینجاست جامعه ما تجربه برخورد با چنین پروندههای مهمی را کمتر دارد. این پرونده را این اهمیت مطرح بوده است. همه جا هم بهت زده نگاه میکردند. در دادسرا هم جو بسیار تند بود. ما قانونا نباید تصویر متهمان را نشان دهیم، ولی اینجا آقای نجفی را همه مردم دیده اند و میشناسند. منتهی تلویزیون با او مصاحبه میکند و خبرنگار تلویزیون گلولهها را میشمارد. این مرسوم نیست. اگر دادگاه اجازه میداد باید بخشی از دادگاه با اجازه رئیس دادگاه منتشر میشد.
چرا آقای نجفی ممانعت نکرد؟
او روحیه مناسبی نداشت. یک لحظه در آگاهی بودم و خودم را نشان دادم به خبرنگارها تا نگویند قتلی واقع شد و نجفی از کشور فرار کرد. خودم را نشان دادم و معرفی کردم تا جامعه آرامش عمومی داشته باشد.
این پرونده افسانههای زیادی داشت. آقای طباطبایی همکار قبلی شما در این پرونده میگفت: کس دیگری شلیک کرده است. برخی گفتند فرد سومی در صحنه بوده است. آقای طباطبایی به صورت ویدئویی مصاحبه کرد و مسایل زیادی را مطرح کرد. شما هرگز وارد این ابهامات نشدید؟
من در لایحه اول و در جلسه اول دادرسی برخی مسایل را مطرح کردم. گفتم در این صحنه آثار اصابت با تعداد گلولهها تطبیق ندارد. باید بررسی کارشناسی شود که تعداد گلولههای شلیک شده با تعداد آثار اصابت تطبیق ندارد. ۹ اثر اصابت در در و دیوار و وان و دست و قفسه سینه دیدیم. درحالی که ۲ گلوله کشف شد. این بحث من در روز اول بود. بعدها این ۹ اثر اصابت در کمیسیون ۵ نفره کارشناسی به ۱۰ اثر اصابت رسید. کارشناسان توجیهی داشتند. گفتند ۲ گلوله پیدا شده و ۳ گلوله دیگر تجزیه شده یعنی تکه تکه شده است.
مسئله دیگر سقف کاذب بود. ما نمیدانستیم سقف حمام کاذب است. ما اجازه نداشتیم برویم سر صحنه. در مرحله نقض رای به حمام رفتیم و دیدیم سقف حمام کاذب است. مهم اظهارات آقای نجفی در دادگاه است. ما که نمیتوانیم خارج از اظهارات موکل حرف بزنیم. وقتی تعداد گلولهها درحمام زیاد بوده، تحلیل آن کار سادهای نیست. هنوز ما به بررسی کارشناسان اعتراض داریم و اعتراض کرده ام. از همه مهمتر این است که آقای نجفی چه گفته است. همه این اظهارات موجود است.
شما با خانواده استاد ارتباط دارید؟
امسال عید برایشان تبریک فرستادیم. برادر مرحوم هم تبریک نوروز گفتند. ما سر قول و قرار خود ماندیم و آنها هم عدول نکردند. ما و آنها گرفتاریهای خودمان را داریم. آنها رضایت دادند و کنار کشیدند. وقتی اولیای دم رضایت دادند، به خاطر مسایل فضای مجازی نباید موکل من در زندان باشد. رفته است رضایت بگیرد که آزاد شده است. دیوان عالی کشور میگوید قتل شبه عمد است اگر دادگاه نپذیرد که دوباره رای نقض میشود. مجازات قتل شبه عمد که ۲ سال است و اگر بدهند که، چون یک سال را کشیده، باید زندانی آزادی مشروط شود.
واقعا الان نیمی از زندانیان زندان رجایی شهر با ۱۰ تا ۱۵ میلیارد تومان میتوانند آزاد شوند؟
سکه در زمانی که این مصالحه شده، چقدر بوده است؟ کلا ۲ میلیارد هم به این پسر ندادند. شما میگویید ۱۵ میلیارد؟ ۲ میلیارد به این پسر دادند و به اضافه مهریه. چطور میگویید ۱۵ میلیارد داده اند؟
با همین پول نمیشود نیمی از زندانیان را آزاد کرد؟ با یک گلریزان میشود ۱۰ میلیارد جمع کرد؟
نمیدانم اتهامات زندانیان رجایی شهر چیست. خیلی دوست دارم کسانی که به قصاص محکوم شده اند آزاد شوند. آزاد کردن زندانیان از بند خدمت بزرگی به جامعه است. جلب رضایت مردم کار بسیار خوبی است، ولی این که نماینده دادستان میگوید تمام زندانیان زندان رجایی شهر با این پول آزاد میشوند، اغراق آمیز است. الان دیه چقدر است؟ در ماه حرام ۴۱۰ میلیون تومان. اصلا طرح این مسایل جزء وظایف نماینده دادستان نیست. کار او دفاع از کیفرخواست است نه طرح مسایل حاشیه ای.
شما در بخشی از صحبتها گفتید که دوستان آقای نجفی در مذاکرات با بزرگان قوم استاد در کرمانشاه نقش داشتند. در این باره توضیح میدهید؟
بله قطعا همین طور است. وقتی خدایی ناکرده برای هر کدام از ما اتفاقی بیفتد قطعا اولین نفراتی که کمک میکنند دوستان مان هستند. در مورد آقای نجفی هم به دلیل جایگاه مسئولیتی شان، دوستانشان میشوند افراد سیاسی.
به طور مشخص این دوستان سیاسی نزدیک به آقای نجفی میشود شخص آقای سید محمد خاتمی؟
نه اصلا. ایشان انسان شریفی هستند، ولی قطعا هیچ نقشی در گفتگو با خانواده استاد و روند رسیدن این پرونده به رضایت نداشتند و دخالتی نکردند. تعدادی از دوستان قدیمی آقای نجفی که سیاسی هم هستند و الان به دلیل اینکه نمیدانم آیا رضایت دارند یا نه از اسم آوردن شان معذورم پا درمیانی کردند. به طور مشخص یک عزیزی که دوستان معتمد و ریش سفیدی در کرمانشاه داشت توانست با بزرگان قوم استاد صحبت کند و آن بزرگان هم خانواده داغدار را راضی به صلح کردند. این را گفتم که به طورشفاف مشخص شود که مثلا یک هیات عالیرتبه سیاسی در مسیر این رضایت پا نشده برود و رضایت بگیرد و همه چیز در حد رایزنیهای بر پایه روابط دوستانه و شخصی بوده است.
شما پروندههای مهمی در سالهای نوجوانی ما داشتید که مثل شاهرخ و سمیه خبرساز بودند. از سرنوشت شان خبر دارید؟
آنها ازدواج نکردند. تا اواخر دهه ۸۰ در جریان زندگی شان بودم و با آنها در ارتباط بودم. یکی شان برای زندگی از کشور خارج شد و یکی شان هم هنوز ایران است.