فوتبالیستها و هنرپیشههایی که فالوور اینستاگرام میخرند
برخی چهرههای ورزشی و هنری این روزها تلاش زیادی میکنند تا با بالا بردن تعداد فالوورهای خود در اینستاگرام، سهم خودشان را از درآمدهای تبلیغاتی در این شبکه اجتماعی بالا ببرند؛ اما به چه قیمتی؟!
به گزارش سایت طلا ، الگوهای مختلفی برای افزایش تعداد فالوورهای صفحههای اینستاگرام وجود دارد و برخی چهرههای ورزشی و سینمایی سعی میکنند با بهرهگیری از این تکنیکها، شمار دنبالکنندههایشان را بالا و بالاتر ببرند تا بتوانند بابت پستها و استوریهای تبلیغاتی، از برندها پول بیشتری دریافت کنند. اخیرا کمپینهایی راهاندازی شده که با طرح ادعای افزایش سریع ۷۰ تا ۱۶۰ هزار فالوور، از صاحبان صفحههای اینستاگرام، مبالغی بین ۱۹ تا ۳۹ میلیون تومان دریافت میکنند. بله؛ چیزی حدود 20 تا 40 میلیون تومان، برای چند ده هزار فالوور بیشتر! در حال حاضر چندمین سری این کمپینها در حال اجرا است و کاربران برای شرکت در قرعهکشی باید ۱۱۶ صفحه اینستاگرامی را دنبال کنند.
شرکتها و اشخاصی که میخواهند تعداد کاربران خود را یکشبه بالا ببرند، برای ورود به این کمپین، باید حداقل ۱۹ میلیون تومان پرداخت کنند. با بررسی این حدود ۱۱۵ صفحه علاوه بر برخی فروشگاههای پوشاک، جواهرآلات، ساعت، اسباببازی، مواد ضدعفونیکننده، کیف و کفش، لوازم خودرو، مبلمان، مشاور حقوقی و دفتر معماری با اسامی آشنایی مواجه میشویم که به نظر میرسد برای افزایش فالوورهای صفحه اینستاگرام خود حاضر به مشارکت در این کمپین شدهاند. نامهایی نظیر مهرداد میناوند، بازیکن سابق پرسپولیس، محسن ربیعخواه، وحید امیری، محمد انصاری و علی علیپور که همگی از بازیکنان فعلی پرسپولیس هستند و همچنین شقایق فراهانی، نیوشا ضیغمی، منوچهر هادی، نیما شاهرخشاهی، نسرین مقانلو و ارسلان قاسمی از حیطه هنر در این کمپین وجود دارد.
یکی از سئوالها این است که آیا بازیکنان فوتبال و هنرپیشههای سینما و تلویزیون نیز برای حضور در این کمپین و افزایش تعداد کاربران صفحه اینستاگرام خود هر کدام ۱۹ میلیون تومان پول پرداخت کردهاند یا رابطۀ کاری با مجریان آن دارند؟
فالو کن، شاید برنده شوی
مجری این کمپین، در هر سری با ترکیبی از جوایز نقدی و غیرنقدی سعی میکند کاربران اینستاگرام را به دنبال کردن صفحههای بیشتری تشویق کند. در سری فعلی این کمپین فقط ۱۰ نفر شانس برنده شدن دارند. جوایز نیز شامل یک جایزه نقدی ۱۱۰ میلیون تومانی، سه جایزه نقدی ۱۰ میلیون تومانی، سه جایزه غیرنقدی به ارزش ۱۰ میلیون تومان و سه پلیاستیشن ۷ تا ۸ میلیون تومانی اعلام شده است. البته اعلام شده که هر شب حدود ۵ میلیون تومان نیز در قالب جوایز ۲۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومانی بین کاربرانی که لایو کمپین را مشاهده کنند یا پای پستهای اسپانسرها کامنت بگذارند، توزیع میشود؛ به بیان دیگر مجری وعده داده که حدود ۲۰۰ میلیون تومان جایزه بدهد.
در مقابل، از هر یک از صفحههایی که قرار است توسط کاربران دنبال شوند، قاعدتا و طبق اطلاعات بازاریابی، مبلغ ۱۹ میلیون تومان دریافت شده است. برای محاسبه درآمد این کمپین کافی است تعداد صفحههایی که باید دنبال شوند را در عدد ۱۹ میلیون تومان ضرب کرد اما چون برخی از این ۱۱۶ صفحه متعلق به دستاندرکاران کمپین و شرکای کلیدی مجری است، در بدبینانهترین حالت نیمی از این تعداد، ملاک محاسبه قرار داده میشود. با این حساب، مجریان کمپین که اتفاقا یکی از آنها برادر کوچکتر یکی از بازیگران تلویزیون است، بیش از یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان به دست میآورند. با بررسی نحوه تبلیغات و همچنین برگزاری مراسم قرعهکشی میتوان برآورد کرد که در گشادهدستانهترین حالت ۴۰۰ میلیون تومان دیگر نیز بابت این موارد هزینه میشود. در نتیجه، کمپین حاضر در بدترین حالت ۵۰۰ میلیون تومان سود برای مجری در پی دارد.
یکی دیگر از سئوالها این است که آیا مجریان این کمپینها که تاکنون دوازده بار به اجرا درآمده، بابت این درآمد خود مالیاتی پرداخت میکنند؟
خالی از محتوا
تکنیک اصلی این کمپینها استفاده از شخصیتهایی است که به عنوان «شاخهای اینستاگرام» شناخته میشوند. در هر کمپین یکی از این افراد به عنوان پارتنر اصلیِ مجری انتخاب میشود. این شخص، فالوورهای خود و سایر صفحههای همکارِ مجری را به حضور در کمپین دعوت میکند. ویژگی مشترک این شاخهای اینستاگرام سابقه درخشان در تولید محتواهای بیارزش با استفاده از شوخیهای جنسی، قومی، لودهبازی و توهینآمیز است.
در هر کمپین به مدت چند شب در استودیویی، با حضور برخی چهرههای ورزشی، تلویزیونی و سینمایی، مراسم قرعهکشی همراه با پخش موسیقی زنده اجرا و از طریق لایو اینستاگرام پخش میشود. تاکنون چهرههایی مانند مهران غفوریان، حسن تفتیان (ورزشکار دو و میدانی)، محمدرضا حیاتی (گوینده اخبار)، مهران رجبی، محمدرضا هدایتی، حمید لولایی، الیکا عبدالرزاقی و امین زندگانی، خواهران منصوری (ورزشکاران ووشو)، کمند و سپند امیرسلیمانی بهعنوان مهمان در این برنامهها حاضر شدهاند و در فرایند قرعهکشی مشارکت داشتهاند.
تجارت اعداد
برخی از صاحبان کسب و کارها که وسوسه دارند صفحه اینستاگرام خود را پرکاربر نشان دهند، طعمه خوبی برای این کمپینها هستند. اغلب مشتریان این کمپین در تولید محتوای کاربرپسند، عملکرد درخشانی نداشتهاند و برای جبران این ضعف خود حاضر هستند مبالغ بالایی پرداخت کنند، تا یکشبه دهها هزار کاربر به صفحه اینستاگرام خود اضافه کنند.
این اتفاق در حالی رخ میدهد که در الگوریتمهای جدید اینستاگرام، تعداد کاربران یک صفحه ارزش چندانی ندارد. بلکه این شبکه اجتماعی، تعامل کاربران با محتوای صفحهها را به عنوان شاخص اصلی کیفیت در نظر میگیرد. به بیان دیگر، تعداد لایک، کامنت، ذخیرهسازی و به اشتراکگذاری پستها و استوریهای یک صفحه توسط کاربرانش نشاندهنده کیفیت آن است.
مجریان این کمپین از اطلاعات اندک صاحبان کسب و کارها استفاده میکنند و به بهانه اینکه افزایش تعداد فالوورها، بر فروش آنها تاثیر میگذارد، مشارکت آنها را جلب میکنند. غافل از اینکه اینستاگرام، محتوای صفحههایی را که تعامل چندانی با کاربرانشان ندارند، از اولویت نمایش خارج میکند. به بیان سادهتر، اگر یک پست یا استوری اینستاگرام در دقایق اولیۀ پس از انتشار نتواند با درصد مشخصی از کاربرانش ارتباط برقرار کند و از آنها لایک و کامنت بگیرد، به سایر فالوورها نشان داده نمیشود.
به همین دلیل نمیتوان انتظار داشت که این دهها هزار فالووری که به امید برنده شدن در قرعهکشی، یکشبه وارد صفحههای اینستاگرام میشوند، بر موفقیت آن صفحهها تاثیری داشته باشند. با بررسی صفحه برخی از کسب و کارهایی که در این کمپینها شرکت کردهاند، میتوان به سادگی سطح پایین تعامل کاربران با محتوای صفحهها را مشاهده کرد. در برخی صفحهها، هرچند تعداد فالوورها بیش از ۱۰۰ هزار کاربر است اما تعداد لایکها و کامنتها به زحمت به ۲۰۰ مورد میرسد؛ یعنی تعاملی در حد دو دهم درصد؛ دو مورد تعامل به ازای هر هزار کاربر.
در این کمپین فقط با عددها و رقمها بازی میشود؛ مجری کمپین با درآمد بسیار بالا، دهها هزار کاربرِ بیاثر را به صفحه کسب و کارها یا شخصیتها راهی میکند. این وسط خیلی از جیبها خالی میشود و برخی از جیبها پُر.
به شانس اعتماد داشته باش
یکی از شاخهای اینستاگرام که بخش زیادی از اعتبار خود را در استندآپکمدیهای برنامه خندوانه تلویزیون به دست آورده، از پارتنرهای این کمپین است و در بخش پایانی سری نهم این کمپین، پس از اهدای چک صد میلیونی به شخص برنده، چندین بار با تاکید رو به کاربران گفت: امید داشته باشید که روزی شما هم شانس میآورید. ادامه دهید و در کمپینها شرکت کنید، چون بالاخره یک روز شما هم برنده میشوید.
این جمله به خوبی روح حاکم بر چنین برنامههایی را نشان میدهد. این قبیل کمپینها که بنا به ادعای گردانندگانش در هر سری بیش از ۱۰۰ هزار نفر را درگیر میکند، مروج فرهنگ غلطی هستند که هیچ ارزشی برای کار کردن قائل نیستند. آنها رؤیای یکشبه پولدار شدن را به شدت تبلیغ میکنند. در بخشی از این برنامه چالشی وجود دارد که مهمان برنامه باید ۶ قطعه بیسکوییت را در عرض ۶۰ تا ۹۰ ثانیه بخورد. جایزه این عمل غیرمنطقی که به هیچ مهارت، دانش، تجربه و بینشی نیاز ندارد، ۵۰ میلیون تومان بود. وقتی در چنین برنامههایی نشان داده میشود که میتوان در ۹۰ ثانیه با خوردن ۶ بیسکوییت معادل حقوق دو سال یک کارگر را به دست آورد، چگونه میتوان ارزش کار کردن را به جوانان فهماند؟
طعمه جدید: باشگاه پرطرفدار پایتخت
سری دوازدهم این کمپین روز دوم تیرماه تمام میشود. سود حاصل از این کمپین چنان زیاد است که گردانندگانش از چند روز پیش مقدمات سری سیزدهم را چیدهاند. مجریان کمپین مدعی هستند سری سیزدهم را با همکاری یکی از دو باشگاه فوتبال پرطرفدار پایتخت برگزار میکنند.
آنها با تکیه به اعتبار این باشگاه بزرگ و قدیمی، از هر اسپانسر ۳۵ میلیون تومان دریافت میکنند و بنابه ادعای خودشان «گارانتی» میدهند ۱۰۰ هزار فالوور به صفحه هر اسپانسر اضافه شود. آنها حساب ویژهای روی ۳.۹ میلیون فالوور صفحه اینستاگرام آن باشگاه فوتبال باز کردهاند و با اعلام اختصاص جوایزی مانند پژو ۲۰۶ و گوشی آیفون SE به رنگ پیراهن آن باشگاه، سعی دارند هوش از سر هواداران باشگاه ببرند و سود مضاعفی به جیب بزنند.
سئوال پایانی این است که به چه قیمتی اعتبار یک باشگاه فوتبال را که وجه ملی در کشور دارد، در حرکتهایی اینچنین به بازی گرفته میشود؟