چین در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا از چه کسی حمایت می‌کند؟

جمهوری خلق چین در زمینه انتخابات آمریکا به دنبال جبهه گیری به نفع دونالد ترامپ یا جو بایدن نیست، این کشور فقط و فقط به دنبال منافع خود در عرصه بین المللی و کسب موقعیت رهبری آمریکا در سطح جهان است.

خبر را برای من بخوان

"فردریک کمپ"* رئیس و مدیر اجرایی اندیشکده شورای آتلانتیک در مقاله‌ای از رویکرد چین به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا می‌نویسد. وی معتقد است: چین فقط و فقط به دنبال منافع خود است و سعی دارد به طرق مختلف، موقعیت رهبری آمریکا در جهان را مخدوش و خود را به عنوان یک جایگزین معتبر و قابل اتکا معرفی کند. وی در این باره می‌نویسد: «جمهوری خلق چین همزمان با گرفتاری‌های گسترده آمریکا در زمینه شیوع ویروس کرونا، رکود فراگیر اقتصادی، اعتراضات ضدنژادپرستی و برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در این کشور، در حالِ ساخت و ایجاد واقعیت‌های جدیدی در عرصه میدانی است. این کشور در برهه کنونی، نفوذ خود را در اقصی نقاط جهان (از منطقه بالکان گرفته تا دریای چین جنوبی)، به نحو قابل توجهی گسترش بخشیده است».

چین همچنین در هفته جاری، شرایط و وضعیت جدیدی را نیز در منطقه اقیانوس آرام ایجاد کرد. رای دهندگان در "جمهوری کریباتی" (کشوری که در سال ۱۹۷۹، استقلال خود را از انگلستان به دست آورد)، "تانتی مامائو" رئیس جمهور این کشور را با رای قاطع خود به قدرت بازگرداند. ناظران و کارشناسان، موفقیت مامائو را نتیجه حمایت قدرتمندانه وی از برقراری روابط با چین و قطع کامل روابط دیپلماتیک با تایوان (که چین آن را جز خاک خود می‌داند) ارزیابی کرده اند. جالب اینکه روزی کاپیتان "جیمز کوک" انگلیسی، کریباتی را کشف کرد با این حال، اکنون این کشور که در اقیانوس آرام واقع شده باید میزبان خیل عظیم گردشگران چینی باشد و یا حتی امکان دارد در آینده‌ای نه چندان دور، کشتی‌های جنگی چینی عازم این منطقه شوند.
نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در کریباتی، بیش از یک معنا (نفوذ گسترده چین در این کشور) را با خود به همراه دارد. اینطور به نظر می‌رسد که چین در شرایط فعلی که شیوع ویروس کرونا، آسیب‌های جدی را به آمریکا وارد کرده، سعی دارد دامنه نفوذ جهانی خود را به هزینه واشنگتن گسترش بخشد. آنچه در کریباتی اتفاق افتاد، از دو منظر به چین جهت دستیابی به این دستور کار کمک می‌کند: اول، چین با نفوذ خود در این کشور توانست شمار کشور‌هایی را که در جهان، تایوان و نه چین را به رسمیت می‌شناسند به عدد ۱۵ کاهش دهد. از سویی، این کشور با نفوذ خود در کریباتی می‌تواند میزان حضور خود در آب‌های بین المللی که در سلطه فرماندهی ایندوپاسفیک آمریکا هستند را نیز توسعه گسترش دهد.
این موضوع توجه من را به سمت بحث‌های کهنه و بی معنی در واشنگتن مبنی بر اینکه رئیس جمهور چین "شی جین پینگ" می‌خواهد از چه کسی (ترامپ یا بایدن) در انتخابات آتی ریاست جمهوری آمریکا که قرار است در ماه نوامبر برگزار شود، حمایت کند، جلب می‌کند. در آمریکا این بحث وجود دارد که رئیس جمهور چین حاضر است از تمامی ابزار‌های خود نظیر ابزار‌های اطلاعاتی و یا تجاری استفاده کند تا نتیجه مطلوبش را در جریان انتخابات آمریکا و پیروز فرد مورد نظر چین، به کار گیرد.
اولویت "شی جین پینگ" در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا
واقعیت این است که شی جینپینگ رئیس جمهور چین از مدت‌ها قبل تصمیم خود را مبنی بر اینکه چه کسی باید پیروز انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شود، گرفته است. وی به دنبال آن است که "چین" پیروز این انتخابات باشد.
آمریکا اکنون در شرایط عجیبی گرفتار آمده و در حال گذراندن یکی از مبهم‌ترین دوران تاریخ خود است. این وضعیت می‌تواند حتی با برگزاری انتخاباتی که نتیجه نهایی آن نیز چندان مشخص نیست، وخیم‌تر و مبهم‌تر هم شود.
آمریکا نقش جهانی (موقعیت رهبری خود در جهان) خود را مدیون جذابیت و کارآمدیِ نهاد‌ها و سازمان‌هایی بوده که آن‌ها را ایجاد کرده است. با این حال، این جذابیت حتی مدت‌ها قبل از مدیریت فوق العاده بد این کشور در بحث بحران شیوع ویروس کرونا، خدشه دار شده بود. در شرایط کنونی، تعدا مرگ و میر بر اثر ابتلا به ویروس کرونا در آمریکا، از ۱۲۷ هزار نفر عبور کرده و آمار مبتلایان به این ویروس در آمریکا نیز روز به روز افزایش می¬یابد. این میزان از ناکارآمدی موجب شده تا بسیاری از دوستان و متحدان آمریکا در اقصی نقاط دنیا در مورد ابرقدرتِ محبوب خود دچار سردرگمی و حیرانی شوند.
در این اثنا، رهبران چین به شرکای جهانی خود می‌گویند که موقعیت کنونی آمریکا حاکی از این است که موقعیت رهبری این کشور در جهان در حال افول است و آمریکا چیزی جز یک مدلِ فریبنده و متزلزل را برای جهانیان ارائه نمی‌دهد. پکن بیش از همه بر این نکته تاکید دارد که مدل رهبری جهانی آمریکا، بیش از اینکه در کنار دیگران قرار داشته باشد، از بالا به آن‌ها می‌نگرد و در واقع، نگاهی یک سویه به آن‌ها دارد.
در گذر زمان، این احتمال وجود دارد که ایالات متحده دست به اصلاح خود بزند کما اینکه پیش از این نیز در برهه‌های تاریخی مختلف دست به چنین اقدامی زده است. در عین حال، چین، هرچه به جلو می‌رود، به ادعا‌های اصلی خود در بحث مدیریت جهانی با توجه به اجرای رویه‌هایی نظیر مناسبات تجاری ناعادلانه و زورگویی‌های دیپلماتیک، آسیب می‌زند.
در هفته گذشته همچنین نشانه‌های دال بر محتاط‌تر شدنِ اروپا در تعاملاتش با چین نیز آشکار شد. اخیرا رئیس کمیسیون اروپایی پس از دیدار با هیاتی از رهبران چین اعلام کرد: «ما همچنان روابط غیرمتعادلی در بحث‌های تجاری و سرمایه گذاری با چین داریم». وی با موضع گیری‌های خود سعی دارد تا چینی‌ها را نسبت به دسترسی اروپا به بازار‌های چین و وعده‌هایی که این کشور در زمینه انجام سرمایه گذاری به اروپا داده، متقاعد کند. از سویی، آمریکا نیز به تازگی و به نحو شگفت انگیزی، پیشنهاد "جوزپ بورل" که از مدت‌ها قبل مطرح شده بود و دولت آمریکا تا مدت‌ها نسبت به آن بی تفاوت بود، یعنی انجام گفتگو‌های گسترده میان اروپا و آمریکا در مورد چین را پذیرفت. این کشور همچنین در مدت اخیر، بر شدت حمایت نظامی خود از متحدانش در جنوب شرق آسیا افزوده است. کنگره آمریکا حتی در این زمینه از ارائه "ابتکار بازدارندگی پاسیفیک" با بودجه‌ای بالغ بر ۷ میلیارد دلار و با هدف تقویت قدرت دریایی کشور‌های منطقه شرق آسیا در برابر اقدامات چین خبر داده است.
چین و استفاده از فرصت‌های مختلف جهت تضعیف آمریکا
چین از هر فرصتی برای پرکردن خلا موقعیت رهبری و هژمونی آمریکا در جهان استفاده می‌کند. به عنوان مثال، این کشور در بحث مقابله با شیوع ویروس کرونا، بر خلاف آمریکا که راه خود را می‌رود و حتی بودجه سازمان بهداشت جهانی را هم قطع کرده، فعالانه حضور دارد و به کشور‌های مختلف، کمک‌های فراوانی را جهت غلبه بر کرونا ارائه می‌کند.
این کشور همچنین در شرایط کنونی اقدامات زیادی را در راستای ایجاد یک ارز دیجیتالِ مخصوص به خود انجام می‌دهد و سعی دارد شرایطی را فراهم کند تا استفاده از پول ملی این کشور یعنی "یوآن" در عرصه تجارت بین¬الملل، بیش از پیش رایج شود. چین از این رهگذر می‌خواهد دلار آمریکا را در بلند مدت تضعیف کند و قدرت تحریمی را از آمریکا گرفته و حتی خود ابزار‌های جدید تحریمی بیابد.
"کریسیتین لی" در نشریه پولیتیکو می‌نویسد: «دولت ترامپ علاقه و تمایل کمی به فعالیت در قالب نهاد‌های بین المللی از خود نشان می‌دهد. با این حال، چین با درک این مساله، بر شدت بر حضور و فعالیت‌های خود در نهاد‌های بین المللی افزوده و از این طریق سعی دارد جای آمریکا را پُر کند. این مساله به خوبی جایگاه چین به عنوان یک قدرت نوظهور را نشان می‌دهد و حاکی از این است که پکن اهداف بلندپروازانه تری را در سر دارد».
چین همچنین بر میزان فشار‌های خود به تایوان افزوده و با تشدید فعالیت‌های نظامی خود در نزدیکی تایوان سعی دارد تا این کشور را تحت فشار قرار دهد. پیشتر برخی رهبران نظامی چینی گفته اند که مایلند تایوان در صدمین سالگرد تاسیس حزب کمونیست چین، به سرزمین مادر (چین) ملحق شود. این مسائل همه و همه حاکی از این هستند که آمریکا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری خود با چالش جدیِ چین مواجه است و راهی جز بررسی دقیق این تهدید و همکاری با متحدانش جهت دفع آن ندارد. طرح این مساله که چین به دنبال طرفداری از بایدن یا ترامپ است، کاملا اشتباه می‌باشد. چین فقط و فقط به دنبال منافع خود و کسب موقعیت رهبریِ جهان است.