خودکشی دو دخترِ عاشق در دریاچه شورابیل!

مادر یکی از قربانیان می‌گوید: عسل حدود ساعت ١١ از خانه خارج شد، هرچه با موبایلش تماس گرفتم، جواب نداد، به چند نفر از دوستانش زنگ زدم، آن‌ها هم از او خبری نداشتند تا اینکه از طریق یکی از کانال‌های خبری اردبیل متوجه شدم دختر جوانی در شورابیل خودکشی کرده است.

خبر را برای من بخوان

«شورابیل» دو روز پرحادثه و تلخ را پشت سر گذاشت. این دریاچه در روز‌های جمعه و شنبه شاهد خودکشی دو دختر جوان بود. دو دختری که گفته می‌شود به دلیل شکست عاطفی دست به این اقدام جنون‌آمیز زده‌اند. هرچند شهروندان اردبیلی موفق شدند یکی از این دو دختر جوان را از مرگ نجات دهند، اما در حادثه دوم تلاش نیرو‌های آتش‌نشانی و امدادگران به نتیجه نرسید و آن‌ها پس از یک ساعت جست‌وجو موفق شدند پیکر بی‌جان «عسل» شانزده ساله را از دریاچه خارج کنند.

ساعت حوالی ١٢ ظهر شنبه بود که چند زن میانسال با آتش‌نشانی اردبیل تماس گرفتند و خبر خودکشی دختری جوان را به آن‌ها اعلام کردند. نیرو‌های امدادی بلافاصله راهی محل حادثه شدند، اما دخترک لحظاتی قبل از رسیدن آن‌ها به زیرآب رفته بود. غواصان وارد عمل شدند تا شاید آخرین امید‌ها برای نجات را در عمق ٨ متری این دریاچه جست‌وجو کنند، اما با گذشت سریع دقایق از پی هم عملا شانسی برای زنده بیرون آوردن آن دختر وجود نداشت.

قسمت شمالی این دریاچه شلوغ شده بود، خودرو‌های آتش‌نشانی و اورژانس کنار هم صف کشیده بودند، تعداد زیادی از شهروندان هم ایستاده به دریاچه چشم دوخته بودند. اما کسی از هویت این دختر خبری نداشت تا اینکه زنی میانسال درحالی‌که دختر نوجوانی همراهش بود، با گریه و شیون خودش را به مأموران پلیس رساند و با صدای بلند آمیخته با جیغ به آن‌ها گفت: «او دختر من است، عسل من است که خودش را کشته...»

عسل حدود یک‌سال قبل با پسری به نام سعید آشنا شد. سعید آرایشگر بود و چند خیابان بالاتر از خانه پدری عسل مغازه داشت. ظاهرا آن‌ها خیلی زود به هم علاقه‌مند شدند. کار به جایی رسید که مادر عسل هم در جریان علاقه دخترش قرار گرفت تا اینکه روز جمعه عسل با حالتی پریشان و غمگین به مادرش می‌گوید که سعید دیگر او را دوست ندارد و به او گفته است که باید به این ارتباط پایان دهند.

مادر عسل می‌گوید که دخترش همان روز جمعه بار‌ها گفته بود که نمی‌تواند دوری سعید را تحمل کند و خودش را می‌کشد. اما مادر به تصور اینکه این صحبت‌ها فقط واکنشی هیجانی است، به آن توجهی نمی‌کند: «عسل حدود ساعت ١١ از خانه خارج شد، هرچه با موبایلش تماس گرفتم، جواب نداد، به چند نفر از دوستانش زنگ زدم، آن‌ها هم از او خبری نداشتند تا اینکه از طریق یکی از کانال‌های خبری اردبیل متوجه شدم دختر جوانی در شورابیل خودکشی کرده است.» عسل تنها فرزند این خانواده بود. خوب درس می‌خواند و قرار بود امسال به کلاس دهم برود.

دقایقی بعد پدر عسل هم در محل حادثه حاضر شد، همزمان غواصان هم موفق شدند پیکر بی‌جان دخترش را پیدا کنند. وقتی او را از آب بیرون کشیدند، مادر از هوش رفت و پدر هم با چهره‌ای مضطرب و ناامید به خودرو پلیس تکیه داده بود.

اما یک روز قبل یعنی جمعه بعدازظهر حادثه مشابه دیگری رخ‌داد. این بار هم دختر بیست ساله پس از درگیری لفظی با نامزدش قصد کرد در این دریاچه به زندگی‌اش پایان دهد. یکی از شاهدان محلی می‌گوید که حوالی ساعت ٦ بعدازظهر این دختر به داخل دریاچه پرید، اما شانس با او یار بود، جمعه‌ها اطراف این دریاچه شلوغ است و خیلی از خانواده‌ها برای تفریح می‌آیند. وقتی آن دختر خودش را به داخل آب انداخت، یک مرد تنومند بلافاصله داخل آب رفت و او را نجات داد: «ناجی این دختر غریق نجات و مربی شنا در یکی از باشگاه‌های ورزشی اردبیل است. او خیلی خوش‌شانس بود که در همان لحظه چنین کسی آنجا بود و نجاتش داد.»