در اقدامی قابل پیش بینی، بحرین عادی سازی کامل روابط خود با اسرائیل را اعلام کرد. این اقدام، که در ادامه روند عادی سازی روابط میان کشورهای عربی و اسرائیل انجام شد، میتواند نشاندهنده شکلگیری یک جریان جدید سیاسی و امنیتی در منطقه باشد.
اعلام عادی سازی روابط بین اسرائیل و بحرین، عده کمی از ناظران را غافلگیر کرد. کمی پیش از یک ماه پیش، وقتی عادی سازی روابط میان امارات و اسرائیل اعلام شد، مقامات آمریکایی گفتند که کشورهای عربی دیگری با اسرائیل روابط برقرار خواهند کرد. با توجه به سابقه بحرین در تعامل با اسرائیل در سالهای اخیر، کاملا قابل پیش بینی بود که کشور بعدی پس از امارات، بحرین است. اگر چه عادی سازی روابط بحرین با اسرائیل قابل انتظار بود، اما از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. اهمیت عادی سازی روابط منامه و تل آویو را باید در مواضع عربستان نسبت به این رخداد جستجو کرد.
به اعتقاد بسیاری از ناظران، اتخاد تصمیمی راهبردی در سطح اعلام برقراری روابط با اسرائیل بدون موافقت یا حداقل چشم پوشی عربستان برای سران بحرین امکان پذیر نبود. از این رو، در بحث عادی سازی روابط بحرین و اسرائیل، توجهها به عربستان و گامهای بعدی آن در زمینه روابط با اسرائیل معطوف شده است.
با وجود اینکه عادی سازی روابط میان امارات و بحرین و اسرائیل دو اتفاق بزرگی بود، اما عربستان هیچ موضع خاصی نسبت به این دو رخداد اتخاذ نکرد و به سیاست سکوت رضایتآمیز خود ادامه داد. این سکوت در ماجرای امارات و اسرائیل چندان قابل تفسیر نبود. چون به رغم اتحاد نزدیک ریاض و ابوظبی، در برخی مواقع مثل جنگ یمن، امارات مواضع متفاوتی با عربستان اتخاذ کرده بود. از این رو، بعد از عادی سازی روابط امارات و اسرائیل، برخی تحلیلگران این گمانه را مطرح کردند که امارات ممکن است بدون موافقت یا هماهنگی با عربستان به این کار مبادرت کرده بود. اما حالا بعد از تکرار واقعه عادی سازی، آن هم در حیات خلوت عربستان - بحرین-، برای بسیاری از تحلیلگران مسلم شده است که عربستان نسبت به عادی سازی روابط با اسرائیل رضایت دارد. هر چند که هنوز در عادی سازی روابط خودش با اسرائیل تردید دارد.
گزارشها در رسانههای عربی حاکی از این است که عربستان از سوی آمریکا برای اعلام عادی سازی روابطش با اسرائیل در چند هفته باقی مانده تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تحت فشار است.
دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، که در آستانه انتخابات دراثر بحرانهای چندوجهی محبوبیت خود را از دست داده، رویکرد غیرمعمولی و عجولانهای برای دست و پا کردن دستاوردی برای خود آغاز کرده و ظاهرا او آسانترین راه برای کسب دستاورد را منطقه خاورمیانه میبیند. بعد از اعلام عادی سازی روابط میان بحرین و اسرائیل، کاخ سفید در بیانیهای از قول ترامپ اعلام کرد که کشورهای عربی و اسلامی دیگری با اسرائیل روابط برقرار خواهند کرد. اما آیا عربستان گزینه بعدی است؟
روند عادی سازی به طور محرمانه پیش میرود. تمام گفتگوها به نحوی پیش میرود که اولین اعلام کننده عادی سازی روابط، ترامپ باشد. این امر در توافق بحرین و امارات با اسرائیل کاملا مشهود بود و بر همین اساس میتوان حدس زد که اگر عربستان هم تصمیم به برقراری روابط با اسرائیل بگیرد، این امر با یک توئیت ترامپ یا بیانیه کاخ سفید اعلام خواهد شد تا توجهها بیش از پیش به ترامپ و دستاوردهای او معطوف شود.
ظاهرا، دولت آمریکا از دو جهت به عربستان فشار میآورد تا از آن امتیاز بگیرد. مورد اول، عادی سازی روابط با اسرائیل است که گفتگوها در این خصوص ادامه دارد. مورد دوم نیز بحران قطر است که در این خصوص هم گفتگوهایی با وساطت آمریکا در جریان است. این احتمال وجود دارد که عربستان مجبور شود در یکی از این دو مورد – و شاید در هر دو- به ترامپ امتیاز دهد.
در این میان باید به یک نکته توجه کرد. روند عادی سازی اگر چه عمدتا با اهداف و انگیزههای انتخاباتی در آمریکا پیونده خورده، اما تبعاتی بسیار فراتر از انتخابات آمریکا خواهد داشت. دو ماه دیگر انتخابات آمریکا برگزار خواهد شد. اما برقراری روابط با اسرائیل از سوی امارات و بحرین دائمی خواهد بود. برخی کارشناسان بر این باور هستند که آمریکا اهداف استراتژیک و بلندمدتی را از طریق عادی سازی دنبال میکند. بر اساس این دیدگاه، آمریکا در حال خروج تدریجی از خاورمیانه است و در صدد این است که قبل از خروج از این منطقه، اوضاع و نظم این منطقه را به گونهای بازتنظیم کند که هم منافعاش را تامین کند و هم با تهدیدات احتمالی برای این نظم جدید مقابله کند.