چگونه می‌توان در زمان استخدام هوش هیجانی متقاضیان را سنجید؟

مدیران اداری و منابع انسانی در طی مراحل استخدام، معمولا به تحصیلات، مهارت‌ها، تجربه و توانایی‌های شناختی متقاضیان شغل توجه می‌کنند و غالبا برای بررسی ویژگی‌های شناختی از انواع تست شخصیت شناسی بهره می‌برند.

خبر را برای من بخوان

مدیران اداری و منابع انسانی در طی مراحل استخدام، معمولا به تحصیلات، مهارت‌ها، تجربه و توانایی‌های شناختی متقاضیان شغل توجه می‌کنند و غالبا برای بررسی ویژگی‌های شناختی از انواع تست شخصیت شناسی بهره می‌برند. عامل کلیدی دیگر برای موفقیت در محل کار، هوش هیجانی (Emotional Intelligence) است. هوش هیجانی توانایی شخص در شناسایی، ارزیابی و مدیریت احساسات خود و دیگران، به عنوان فرد یا گروه‌ است.

گرچه مهارت‌های فنی را می‌توان از طریق مشاهده و تجربه شغلی آموخت، اما فراگرفتن هوش هیجانی از طریق آموزش، فرایندی طولانی‌مدت است. مجموعه‌ای از ویژگی‌ها برای تعیین هوش هیجانی در نظر گرفته‌می‌شوند، مانند خودآگاهی، خود مدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط. عوامل زیر حاکی از سطح بالای هوش هیجانی هستند:

الگو بودن برای سایرین
همدلی با اعضای تیم
توانایی تصمیم‌گیری هوشمندانه و آگاهانه در مورد امور شغلی
حفظ آرامش در شرایط پرفشار
داشتن مهارت در حل تعارض‌ها و مشکلات به‌طور قاطع

همان‌طور که مهارت‌های شناختی را از طریق تست می‌توان سنجید، مهارت‌های هوش هیجانی نیز قابل اندازه‌گیری هستند. برای ارزیابی سطح هوش هیجانی هنگام استخدام، می‌توانید از ترکیب تست و حس درونی خود استفاده کنید. مشاهدات خاص و سؤالات رفتاری در حین مصاحبه می‌تواند دید خوبی در مورد هوش هیجانی یک متقاضی به شما بدهد.

سؤالاتی که می‌توانند نشان دهند آیا کارمند پس از اینکه خطایی از او سرمی‌زند، اشتباهات خود را قبول می‌کند و از آنها می‌آموزد یا خیر، یا سؤالاتی درمورد اینکه فرد چه واکنشی در مقابل انتقاد نشان می‌دهد، نمونه‌های پرکاربردی هستند. مشاهدات دیگری هم هستند که می‌توانند نشانه هوش هیجانی باشند، مثلا دقت به اینکه آیا فرد به همان اندازه که صحبت می‌کند گوش می‌دهد یا بیشتر از آن که گوش بدهد صحبت می‌کند.

آزمون‌های هوش هیجانی که معمولا مورد استفاده قرار می‌گیرند شامل تست هوش هیجانی بار آن (Bar-On) ،https://karboom.io/assessments/bar-on تست هوش هیجانی مایر (Mayer)، سالووی (Salovey)، کاروسو (Caruso Emotional Intelligence test) هستند. این آزمون‌ها شرایط احساسی را به پاسخ‌دهنده ارائه می‌دهند و سپس از فرد می‌خواهند واکنش خود را نسبت به موقعیت‌های توصیف‌شده انتخاب کند. یکی از بزرگترین مشکلات این نوع تست‌ها، مشکلی است که محققان آن را خطای خودگزارشی (self-reporting bias) می‌نامند (حالتی که پاسخ‌دهنده خود را بالاتر و بهتر از واقعیت می‌داند).

کارکنانی که سطح بالایی از خودآگاهی دارند به احتمال زیاد دارای هوش هیجانی قوی هستند. متقاضیانی که توانایی کنترل شرایط اضطرای را بدون پیش‌داوری دارند، بیشتر از کسانی که شتاب‌زده و بی‌فکر‌ عمل می‌کنند برای موفقیت در کار آمادگی دارند.

افرادی که به شناخت خوبی از خودشان رسیده‌اند، توانایی درک احساسات خود را نیز دارند، به‌ویژه احساساتی که ممکن است عملکرد آنها را در محل کار تحت تأثیر قراردهد.

ارزیابی هوش هیجانی به استخدام‌کنندگان کمک می‌کند تا مشخص کنند که یک متقاضی از نظر رشد و پیشرفت، رهبری، کار تیمی و سازماندهی، اعتبار و باورپذیری، تطبیق‌پذیری کلی و مسئولیت اجتماعی چگونه عمل خواهدکرد.

گنجاندن تست هوش هیجانی در برآورد کلی مهارت‌های متقاضیان، روشی قدرتمند برای اطمینان از استخدام کارمندانی است که برای فرهنگ سازمانی شما مناسب باشند و به موفقیت شرکتتان کمک کنند.