به گزارش سایت طلا ،"پیتر وهنِر*" نویسنده و تحلیلگر ارشد "نشریه آتلانتیک" در مقاله ای، به این نکته اشاره میکند که همزمان با نزدیک شدن به زمان خروج "دونالد ترامپ" از قدرت، وی بیش از پیش، رویههای جنون آمیز از خود نشان میدهد و به نوعی رفتار میکند که انگار در حال از دست دادنِ قوای عقلانی اش است. امری که برای آمریکا، بسیار پرهزینه و خطرناک است. وهنِر در این رابطه مینویسد:
«روند غرق شدن دونالد ترامپ در دامان جنون و دیوانگی، همچنان ادامه مییابد. وی در جدیدترین اقدام جنون آمیز خود، آنگونه که “نیویورک تایمز گزارش کرده، به دنبال انتصاب "سیدنی پاول"، عضو سابق تیم حقوقی خود که یک نظریه پرداز برجسته در زمینه طرح تئوریهای توطئه نیز است، جهت پیگیری ادعای غلط و فریبنده وقوع تقلب در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا است».
عجیبتر از همه اینکه اخیرا "مایکل فلین" مشاور امنیت ملی اسبق ترامپ که به تازگی از سوی او، در زمینه جرمش مبنی بر دروغ گفتن به اف بی آی، مشمول عفو شده، در جلسهای با ترامپ از وی درخواست کرده تا در آمریکا و به طور خاص در ایالتهایی که ترامپ در آنها مدعی است تقلب رخ داده، حکومت نظامی برقرار کند و با استفاده از نیروی نظامی، نتیجه آرا را بازگرداند. امری که به معنای واقعی، یک افتضاح تمام عیار برای دموکراسی آمریکایی است.
با این همه، هیچکدام از این موارد نباید برای ما شوکه کننده به نظر آیند. بسیاری از ما حتی قبل از انتخاب ترامپ به سمت ریاست جمهوری آمریکا، بر این نکته تاکید داشتیم که ویژگی بارز دونالد ترامپ، عدم تعادل و ثبات شخصیتی و روانی اوست. خیلی سخت است که بتوان ترامپ را فردی منطقی، و متعهد به دلیل و استدلال دانست. من (نویسنده مقاله: پیتر وهنر)، نه در سال ۲۰۱۶ و نه در سال ۲۰۲۰، به ترامپ رای ندادم. من این کار را در شرایطی انجام دادم که با سه دولتِ جمهوریخواه در تاریخ سیاسی آمریکا، همکاری نزدیک داشته ام. عملکرد ترامپ در چهار ساله اخیر به من ثابت کرده که من تاکنون تصمیم درستی در مورد او و همکاری با دولتش گرفته ام.
با توجه به سابقه روحی-روانی ترامپ، کاملا اجتناب ناپذیر بود که وی وقتی تلخیِ حقیقت را در سال ۲۰۲۰ احساس کند (او در این سال، مدیریتی فاجعه بار در بحران کرونا از خود نشان داد و اقتصاد آمریکا نیز آسیبهای جدی متحمل شد. از سویی وی در این سال، انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا را نیز باخت)، بیش از پیش از واقعیت فاصله بگیرد و غرق در دیوانگیِ بیشتر شود. کاملا قابل پیش بینی بود که ترامپ در این شرایط، بیش از پیش غرق در تئوریهای توطئه موهوم شود. عصبانیت و تلخی بیشتر او نیز در این سال، چندان چیز عجیبی نبود. در چشم اندازی کلی تر، اصلا عجیب نیست که اکنون میبینیم ترامپ به نوعی رفتار میکند که انگار، عقلش را از دست داده است.
بله ترامپ عقلش را از دست میدهد و همین مساله، او را از لحاظ روانی خطرناکتر و بی ثباتتر میکند. "جاناتانسوآن" خبرنگار پایگاه خبری آکسیوس مینویسد: "من برای مدتی مسوولِ پوشش اخبار و تحولات مرتبط با دونالد ترامپ بودهام. من در هیچ زمانی تا این حد شاهد این نبوده ام که ببینم اغلب مقامهای ارشد آمریکایی در مورد خطرناک شدن ترامپ (مخصوصا در برهه کنونی) هشدار داده باشند". به نظر میرسد اکنون ایدههای دیوانه وارِ سیدنی پاول و مایکلفلین، در عالیترین سطح قدرت آمریکا (یا برای رئیس جمهور ترامپ)، از اهمیت و جذابیت زیادی برخوردار شده اند.
حتی در میانه هرج و مرج کنونی نیز ارزشش را دارد که یک گام به عقب برگردیم و به این مساله بنگریم که اکنون در کجا قرار داریم: دونالد ترامپ رئیس جمهور کنونی آمریکا، فردی است که تمایل ندارد پیروزی رقیب خود در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا یعنی جو بایدن را که هفت میلیون رای مردمی و همچنین ۷۴ رای الکترال بیشتر از او کسب کرده، مورد تایید قرار دهد. او هنوز هم که پیروزی بایدن قطعی شده سعی دارد تا نتیج انتخابات را بدزدد. این مساله واقعا به یک عقده برای ترامپ تبدیل شده است.
ترامپ در فرآیند اقدامات جنون آمیزش، حزب جمهوریخواه را به یک بازیچه برای خود تبدیل کرده است. در شرایط فعلی، اغلب ناظران و تحلیلگران بر این باورند که ترامپ عملا از قدرت و موقعیت خود به عنوان رئیس جمهور آمریکا سواستفاده میکند. امری که حقیقتا یک خسارت بزرگ برای آمریکا است. نکته اسفبارتر این است که حزب جمهوری خواه و مقامهای ارشد آن (و حتی میگفت اکثریت حزب جمهوریخواه)، از اقدامات جنون آمیز دونالد ترامپ، قویا حمایت میکنند.
همه اینها در شرایط اتفاق میافتند که بحران شیوع ویروس کرونا در آمریکا واقعا جدی است. در شرایط فعلی، در هر دقیقه، یک آمریکایی بر اثر ابتلا به کرونا، جان خود را از دست میدهد. این در حالی است که منابع نزدیک به ترامپ گفتهاند که ظاهران کارِ ترامپ با مساله پاندمی ویروس کرونا، تمام شده است و وی در این زمینه هیچ موضع گیری و اقدام فعال و موثری را انجام نمیدهد.
این درست همان نقطهای است که وضعیت روانیِ بغرنج ترامپ، ناتوانی وی در مواجهه با حقایق ناخوشایند، خودشیفتهبودنِ افراطی او، و عدم درک و فهم او از واقعیت ها، برای مردم آمریکا تبدیل به مولفههایی مرگبار میشود. سهل انگاریهای ترامپ، زمستان سختِ کرونایی را برای آمریکاییها به "زمستان تاریک" تبدیل کرده است. اگر هرکدام از روسای جمهور چهل سال اخیر در تاریخ آمریکا، اکنون بجایِ ترامپ در قدرت بودند، آمریکا بدون تردید با شمار مبتلایان و مرگ و میر کمتری در بحث شیوع ویروس کرونا رو به رو بود. در این راستا، "لری هوگان" فرماندارِ جمهوریخواهِ مریلند که از جمله معدود جمهوریخواهان مخالف با ترامپ است در موضع گیری میگوید: "بزرگترین ترس و نگرانی من این بود که در میانه یک بحران، میدان نبرد از وجود فرمانده خالی شود".
ظرف ۳۰ روز آینده، دونالد ترامپ کرسی ریاست جمهوری آمریکا را ترک خواهد کرد. وی در حالی از صحنه قدرت خارج میشود که نتوانست در آمریکا کودتا کند و نتایج انتخابات این کشور را با شانتاژ تبلیغاتی به نفع خودش تغییر دهد. اساسا صحنه انتخابات اخیر در آمریکا که با حضور گسترده رای دهندگان آمریکایی همراه شد، نمودی عینی از عزم و اراده مردم این کشور، آن هم در بحبوحه پاندمی ویروس کرونا، جهت خاتمه دادن به ماجراجوییهای دونالد ترامپ بود.
با این حال، آثار و جراحتهای ریاست جمهوری ترامپ تا سالها بر تنِ آمریکا خواهد ماند. ترامپ در دوره حضور خود در قدرت، مفهوم "حقیقت" را به عنوان یک مفهوم مرکزی، در بالاترین سطوح قدرت در آمریکا، زیرسوال برد و به آن بیاعتنایی کرد. حزب جمهوریخواه در دوره ترامپ عمیقا افراطی شده و نمایندگان و اعضای حزب جمهوریخواه با سکوت در برابر رویههای ترامپ، به انسانهایی بزدل تبدیل شده اند. این افراد از ترسِ اقدامات ترامپ بر علیه خودشان، با هر اقدام غیرمنطقی و غیر عقلانی و همچنین دروغهای عجیب و غریب ترامپ همراهی کردند. امری که ننگی بزرگ برای آنها در تاریخ سیاسی آمریکا خواهد بود.
در دوره ریاست جمهوری ترامپ، جناح راست آمریکا، بیشتر از هر زمانی، هار و افراطی شد. بسیاری از افرادی که در طیف راست قرار میگیرند، تحت تاثیر تحریکات ترامپ، خشنتر شده و اقدامات غیرقانونی زیادی انجام داده اند. درست به همین دلیل است که باید گفت آسیبها و جراحات ریاست جمهوری ترامپ برای آمریکا، بسیار عمیق هستند.
مردم آمریکا از حضور ترامپ در قدرت یک درس مهم گرفتند: اگر در انتخابِ یک رئیس جمهور، نهایت دقت را به خرج ندهند، بهای آن را به نحو سنگینی خواهند پرداخت. این مساله را در برهه کنونی، نه تنها با توجه به دوره حضور ترامپ در قدرت، بلکه بر اساس تنش آفرینیهایی که او احتمالا پس از ترک قدرت از خود نشان خواهد داد نیز متوجه خواهند شد.
منبع :فرارو