با اینکه نمیشود ارزش یک بازی را بر اساس گرافیک آن سنجید، اما برخی استودیوهای بازیسازی به قدری در به رخ کشیدن دانش سختافزاری و نرمافزاری خود عملکرد خیرهکنندهای دارند که نمیشود از دستاوردهای آنها تجلیل نکرد. برای همین در این مقاله از ۷ بازی سال ۲۰۲۰ برایتان گفتم که با گرافیک بینظیرشان همه ما را شگفت زده کردند. با ویجیاتو همراه باشید.
با اینکه نمیشود ارزش یک بازی را بر اساس گرافیک آن سنجید، اما برخی استودیوهای بازیسازی به قدری در به رخ کشیدن دانش سختافزاری و نرمافزاری خود عملکرد خیرهکنندهای دارند که نمیشود از دستاوردهای آنها تجلیل نکرد. برای همین در این مقاله از ۷ بازی سال ۲۰۲۰ برایتان گفتم که با گرافیک بینظیرشان همه ما را شگفت زده کردند. با ویجیاتو همراه باشید.
7) Ghostrunner
Ghostrunner جدای اینکه یک بازی اکشن فوقالعاده است، گرافیک خیره کنندهای دارد که نمیشود از چشم دوختن به آن دست کشید. جهان سایبرپانکی بازی با وسواسی بیش از حد طراحی شده و آنقدر جزئیات ریز و درشت و رنگبندیهای عجیب و غریب دارد که هر گیمری را شوکه کند. البته Ghostrunner تازه وقتی جزئیات جذاب گرافیکش را نشانتان میدهد که وارد فاز اکشن بازی شوید. لحظهای که تیزی شمشیرتان به بدن یا سلاح دشمنان کشیده شود و پارتیکلهایی که در هوا پخش میشوند را ببینید، تازه متوجه میشوید که گرافیک Ghostrunner چه چیز جذابی است.
6) Assassin’s Creed: Valhalla
نسخههای اخیر مجموعه Assassin’s Creed همیشه به خاطر مشکلات فنی عجیب و غریبی که داشتند مورد تمسخر قرار میگرفتند. اما با تمام این اوصاف کسی نبود که زیبایی و جزئیات بینظیر دنیایی که در استودیوهای یوبیسافت خلق شده بود را انکار کند. Valhalla نیز از این قضیه مستثنی نیست و بازی به قدری زیباست که برخی اوقات دلتان میخواهد بایستید و چند دقیقهای محو چشماندازهای فوقالعاده بازی شوید. حالا جهان رنگارنگ یونان Odyssey و مناطق سوزان بیابانی Origins، جای خود را دنیایی سرد، خشن و تاریکتر وایکینگها دادهاند. اما همین تغییر بزرگ باعث نشده تا از زیباییهای بازی کم شود و کافیست Valhalla را روی پیسی یا کنسولهای نسل بعد تجربه کنید تا اوج شگفتی گرافیک بازی را درک کنید.
5) Doom Eternal
اگر از اکثر گیمرها بخواهید که لیستی از بازیهای پرگرافیک برایتان بنویسند، اکثر از بازیهایی نام میبرند که بیشتر گرافیکی واقعگرایانه دارند. اما این یک طرز تفکر اشتباه است و خیلی اوقات بازیهایی مثل Doom Eternal حکم مثال نقضی برای آن پیدا میکنند. Doom Eternal نه تنها یکی از بهترین رانگ اند گانهای تاریخ است، بلکه در بخش فنی و جلوههای بصری نیز جزو شاهکارهای این نسل است. چراکه بازی با آن نورپردازی خیرهکننده، بافتهای شارپ و با کیفیت، مدلسازیهای بینظیر، فیزیک اغراق شده و آن همه پارتیکلی که با هر شلیک شما در فضا پخش میشوند، روی کنسولهای نسل هشتمی نیز با نرخ فریم ۶۰ و بدون هیچ افتی اجرا میشود و این موضوع به معنی واقعی کلمه یک دستاورد است.
4) Ghost of Tsushima
اگر قرار بود گرافیک Ghost of Tsushima را از نظر فنی بررسی کنیم، قطعا این بازی جذاب برند پلی استیشن در چنین جایگاهی قرار نمیگرفت. اما نکته اینجاست که زیبایی گرافیک Ghost of Tsushima چیزی نیست که مثلش را هر روز بتوانید در بازیهای مختلف ببینید. جلوههای بصری Ghost of Tsushima رنگارنگ، خیرهکننده و از همه مهمتر پرجزئیات است و به لطفشان بازی شبیه یک تابلوی نقاشی یا یک کارتپستال زیبا شده که نمیشود دست از نگاه کردن با آن کشید.
3) Microsoft Flight Simulator
به نظرم گرافیک Microsoft Flight Simulator دیگر نیازی به تعریف ندارد و اگر تنها یک تصویر ساده هم از بازی دیده باشید، میدانید که این بازی پرطردار مایکروسافت چه جلوههای بصری فوقالعادهای دارد. Microsoft Flight Simulator به لطف آن تکنیکهای نورپردازی عجیب و غریب، بافتهای با کیفیت و مناظر خیره کنندهاش، از هر نظر یک بنچمارک گرافیکی است. جالب اینکه گرافیک بازی آنقدر هم سنگین است که حتی قدرتمندترین کامپیوترهای گیمینگ نیز کشش اجرای آن روی بالاترین تنظیمات و روزولوشن 4K را ندارند.
2) Cyberpunk 2077
باگها و مشکلات فنی Cyberpunk 2077 روی کنسولهای نسل هشتمی این روزها سوژه خنده گیمرها بوده. ولی اگر همین گیمرهای کنسولی گرافیک بازی را روی یک پیسی قدرتمند با ریتریسینگ دیده بودند، مطمئنم دیگر هیچکس پیدا نمیشد که Cyberpunk 2077 مسخره کند. نمیخواهم از بازی دفاع الکی بکنم. Cyberpunk 2077 حتی روی پیسی نیز ایراد کم ندارد ولی به خاطر این ایرادات ریز و درشت نمیشود گرافیک خیره کننده بازی را زیر سوال برد. چراکه گرافیک Cyberpunk 2077 چیزی است که نمونهاش را در هیچ بازی دیگری ندیدهاید و آنقدر ویژگیهای نسل بعدی دارد که تا خودتان تجربهاش نکنید، متوجه نمیشوید که دارم چه میگویم.
1) The Last of Us Part 2
The Last of Us Part 2 از آن دست بازیهایی است که بعد از تجربهاش با خودتان میگویید «این چطور دارد روی پلی استیشن 4 اجرا میشود». گرافیک بازی به شکل غیرقابل وصفی حتی روی پلی استیشنهای ۴ معمولی نیز خیره کننده است و به هیچ وجه نمیتوانید قدرت جلوههای بصری آن را با بازی دیگری مقایسه کنید. از لحظهای که پا در جهان آخرالزمانی The Last of Us Part 2 میگذارید، فقط شگفتی میبینید و بازی با جزئیات ریزی مثل شکسته شدن یخهای نازک کنار دریاچه به شما یادآوری میکند که چرا باید برای نسل نهم کنسولها هیجان زده باشید.