به گزارش سایت طلا، نزدیک به یک ماه از وعده دلار ۱۵ هزارتومانی رئیس جمهور می‌گذرد و اسکناس آمریکایی همچنان با نرخی نزدیک ۲۴ هزار تومان در بازار می‌تازد.
۲۴ دی ماه حسن روحانی در یک رفتار کم‌سابقه درباره قیمت ارز به یک نرخ مشخص اشاره کرد و گفت: « در حال حاضر دست بانک مرکزی در اعمال سیاست بر نرخ ارز بسته است اما در آینده شرایط بهتر می‌شود و اگر منابع بلوکه شده ایران در اختیار بانک مرکزی قرار بگیرد، قیمت دلار به ۱۵ هزارتومان نیز خواهد رسید».
البته روحانی زمانی از دلار ۱۵ هزارتومانی حرف زد که موج ارزانی دلار، در پی اطمینان از انتخاب نامزد دموکرات در انتخابات آمریکا آغاز شده بود.
در چنین شرایطی به تعبیر فعالان بازار ارز آقای رئیس‌جمهور هم سعی کرد بر موج ارزانی سوار شود و با این سیگنال فضای خبری بازار را تلطیف کرده تا دلار را به کانال‌های قیمتی پایین‌تری بفرستد.
اما آیا واقعا معامله‌گران بازار به این دست سیگنال‌ها واکنشی نشان می‌دهند؟ آن هم وقتی وعده‌هایی باشد که بارها عملی نشدن آن اثبات شده است.
وعده رئیس جمهور ایران یا سیگنال رئیس جمهور آمریکا ؟!
فردای وعده روحانی دلار بعد از مدت‌ها پا به کانال ۲۳ هزار تومانی گذاشت. البته همان‌طور که ذکر شد روند نزولی بازار ارز پس از تایید نهایی جو بایدن به‌عنوان رئیس جمهور امریکا آغاز شده بود و حرف آزادسازی ارزهای بلوکه شده فقط کمی بر سرعت این کاهش افزود.
۲۷ دی ماه یعنی سه روز پس از سخنان روحانی دلار با کاهش هزار تومان در یک روز به ۲۲ هزار و ۹۰۰ تومان رسید. فردای آن باز هم هزار و ۱۰۰ تومان از قیمت خود را از دست داد و به ۲۱ هزار و ۸۰۰ تومان رسید.
این نرخ‌ها به همان روزهایی مربوط می‌شود که فعالان بازار در گفتگو با تجارت‌نیوز خبر می‌دادند که معامله‌گران منتظر تعیین موضع بایدن نسبت به ایران هستند و فعلا خطر خرید و فروش پرریسک ارز را به جان نمی‌خرند.
البته دلار ۲۱ هزارتومانی و رکود بازار فقط سه روز دوام آورد؛ یکم بهمن‌ماه اسکناس آمریکایی بار دیگر با افزایشی هزارتومانی به کانال ۲۲ هزارتومان بازگشت.
ظاهرا معامله‌گران این بازار از نخستین سیگنال‌های بایدن و هم‌پیمانش دریافتند که احتمال دارد مذاکره با ایران و رفع تحریم‌ها آنطور که انتظار داشتند در الویت دولت جدید آمریکا نباشد.
بنابراین بازار درحالی که هنوز یک هفته هم از وعده روحانی نگذشته بود، نوسان در کانال ۲۲ هزارتومان و بعد روند صعودی را آغاز کرد.
هشتم بهمن ماه دلار دوباره ۲۳ هزارتومانی شد. البته این نرخی بود که بر روی تابلوی صرافی‌ملی نقش می‌بست. در بازار آزاد همان روزها اسکناس آمریکایی را در کانال ۲۴ هزارتومانی معامله می‌کردند حتی در برخی ساعات نرخ معامله دلار به کانال ۲۵ هزار تومانی هم وارد می‌شد
از وعده دوم تا ارزهایی که بازنمی‌گردد
۱۲ بهمن ماه عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی، در گفت‌و‌گوی ویژه خبری گفت: «علت نوسان ارز بیشتر روانی است. مسئولان باید در اظهاراتشان دقت کنند. به سرکوب نرخ ارز اعتقادی ندارم اما انتظارات نرخ ارز تعدیل خواهد شد و به زیر ۲۰ هزار تومان می‌رسد».
در واقع هنوز یک ماه از وعده دلار ۱۵ هزارتومانی نگذشته بود که مردم وعده دلار زیر ۲۰ تومان را شنیدند.
سیزدهم بهمن‌ماه نرخ دلار در صرافی ملی ۵۰ تومان و در بازار آزاد ۳۰۰ تومان کاهش یافت. البته همان روز فعالان بازار اظهار می‌کردند که علت مختصر کاهشی که اتفاق افتاده نه حرف‌‌های امیدبخش همتی بلکه تعطیلی فروش دلار فردایی در بازار هرات بوده است.
به باور فعالان بازار ارز، رئیس کل بانک مرکزی با تسلط بر وضعیت خبری در بازار سعی کرده بود تا مثل روحانی در سخنان خود بر موج ارزانی احتمالی سوار شده و شرایطی ایجاد کند تا بازار فروشنده شود.
گرچه در ماه‌های اخیر فضای بازار ارز بیشتر تحت تاثیر اخبار و اظهارات است تا متغیرهای اقتصادی، در این شرایط هم تلاش‌های مسئولان برای ایجاد خوشبینی در بازار ارز، در مقایسه با تاثیر گسترده سیگنال اخبار خارجی بی‌تاثیر به نظر می‌رسد. ظاهرا معامله‌گران بازار بر خلاف مسئولان داخلی تجارب حرف‌درمانی سال‌های گذشته را به خوبی به یاد دارند و دیگر گوششان به این دست وعدههای خوشبینانه بدهکار نیست.
تا آنجا که حتی مردم در واکنش به اظهارات این دو مسئول از احتمال واکنش عکس قیمت‌ها ابزار نگرانی کرده و معامله‌گران بزرگ و فعالان بازار اظهار می‌کردند: آنچه می‌تواند در رفتار بازار تاثیر بگذارد اخبار و سخنانی است که با توجه به شرایط اقتصادی و بین‌المللی کشور محتمل به نظر برسد نه صرفا حرف‌ها و وعدههای بی‌پشتوانه.
حالا هم خبر رسیده که بازگشت بخشی از دلارهای بلوکه شده ایران در کره جنوبی، که رئیس جمهور دلار ۱۵ هزارتومانی را در گرو بازگشت آن به کشور می‌خواند، منتفی شده و قرار است بخشی از این دلارها صرف پرداخت بدهی ایران به سازمان ملل شود.
با این حال باید منتظر ماند و دید واکنش بازار به وعده بر باد رفته آقای رئیس جمهور و البته سیگنال مثبتی که در پشت این ماجرا از سوی واشنگتن دریافت شد، چه خواهد بود؟