سایت خبری طلا

سکانسی غیرمنتظره که تماشاگران را شوکه کرد

منبع: سایت طلا


سازندگان فیلم‌ها برای جذاب کردن داستان از پیچش‌هایی استفاده می‌کنند که حدس آن‌ها برای مخاطب سخت است.


به گزارش موبوایران، سازندگان فیلم‌ها برای جذاب کردن داستان از پیچش‌هایی استفاده می‌کنند که حدس آن‌ها برای مخاطب سخت است.

 یکی از اصلی‌ترین لذت‌های سینما و فیلم‌ها پیچش‌های داستانی است که باعث می‌شود حدس و گمان‌های مخاطب به واقعیت تبدیل نشود؛ چراکه هیچ چیز به اندازه آن فیلم را جذاب و مهیج نمی‌کند. در اینجا تعدادی از این آثار را می‌بینید که باعث شوکه شدن مخاطبان خود شدند.

ورود (۲۰۱۶)

این فیلم علمی تخیلی داستان یک دکتر (امی آدامز) به همراه دخترش هانا را روایت می‌کند. در طی فیلم متوجه می‌شویم که هانا به دلیل بیماری سرطان جان باخته است. پس از فرود چندین سفیه عجیب در سراسر دنیا، دکتر بنکس مامور می‌شود که با فرازمینی‌ها ارتباط برقرار کند. او هر چقدر با زبان آن‌ها آشنا می‌شود، خاطرات بیشتری را از دخترش به یاد می‌آورد. او در نهایت می‌توجه می‌شود این زبان به او اجازه می‌دهد آینده را ببیند. این رویداد‌های آینده شامل دختر او نیز می‌شود و در نهایت مخاطب متوجه می‌شود که هانا هنوز متولد نشده است.

روانی (۱۹۶۰)

روانی نه تنها یکی از بهترین فیلم‌های آلفرد هیچکاک است بلکه در بین برترین آثار سینمایی با بهترین پیچش‌های داستانی قرار دارد. اولین پیچش این فیلم قتل شخصیت ماریون کرین بود که مخاطب آن را قهرمان فیلم می‌دانست. پیچش دوم هم زمانی بود که مشخص شد نورمن بیتز، شخصیتی مثبت به زعم مخاطب، قاتل از آب در می‌آید.

حس ششم (۱۹۹۹)

ام نایت شیامالان، برای پایان‌های شوکه کننده فیلم هایش شناحته می‌شود، اما ماندگار‌ترین پیچش داستانی او در فیلم حس ششم رقم خورد. بروس ویلیس نقش یک دکتر به نام مالکوم کرو را بازی می‌کند که روانشناس کودکان است و تلاش می‌کند به یک پسر نوجوان کمک کند. در طول فیلم متوجه می‌شویم که این پسر می‌تواند افراد مرده را ببیند، اما در ادامه میبینم که خود روانشناس هم مرده است و در واقع روح دیگری است که توسط این پسر دیده می‌شود.

دعوت (۲۰۱۵)

هر کس که از طرف همسر سابقش به جشنی دعوت شود، جانب احتیاط را در نظر می‌گیرد. این شرایطی است که شخصیت ویل در فیلم سینمایی «دعوت» در آن قرار دارد. بعد از اتهاماتی که به ویل زده می‌شود و بعدا مشخص می‌شود که دروغ است، مخاطب نمی‌داند که باید به این شخصیت اطمینان کند یا نه.

ترس کهن (۱۹۹۶)

این فیلم سینمایی با بازی ریچار گیر، در مورد یک وکیل مدافع است که از یک پسر جوان با بازی ادوارد نورتون دفاع می‌کند. این پسر به قتل متهم شده که حقیقت آن زیر چندین لایه دفن شده است.

حشرات عظیم که در یک مِه غلیظ پنهان شده اند به اندازه کافی سازنده یک ایده ترسناک هستند، اما مورد غیرمنتظره در این داستان به نوشته استیفن کینگ، چیز دیگری است. وقتی فیلم به پایان نزدیک می‌شود، قهرمان داستان به نام دیوید و گروهی دیگری از بازمانده‌ها با یک خودرو برای فرار از مِه تلاش می‌کنند، اما سوخت آن‌ها پیش از نجات یافتن تمام‌ می‌شود. دیوید سر این دوراهی می‌ماند که خودش باید آن‌ها را بکشد یا توسط موجودات عظیم الجثه کشته شود. او گزینه اول را انتخاب می‌کند، اما لحظاتی بعد از کشتن آن‌ها ارتش برای نابودی این موجودات سر می‌رسد.

یتیم (۲۰۰۹)

زوجی جوان، یک دختر به نام هانا را به سرپرستی می‌گیرند و پس از حضور او اتفاقات عجیبی در این خانواده می‌افتد. این اتفاقات پشت هم رخ می‌دهد تا اینکه مشخص می‌شود هانا، در واثع یک زن ۳۳ ساله است که به کالبد یک دختر در آمده است. داستان این فیلم بی شباهت به فیلم «طالع نحس» درسال ۱۹۷۶ نیست.