به گزارش موبوایران، در این مطلب به سراغ سلبریتیهایی رفتیم که علیرغم لبهای خندانشان مقابل دوربینها، رازهایی تلخ در زندگی دارند.
بسیاری از ما به صورت ناخودآگاه فرض میکنیم بقیه زندگی آسانتری نسبت به ما دارند و زندگی در عصر رسانههای اجتماعی مانند اینستاگرام هم این حس ناخوشایند را تشدید کرده است. حالا دیگر شما در بدترین روز زندگیتان هم میتوانید با انتشار یک پست به تمام فالوئرهایتان بقبولانید که شادترین انسان روی زمین هستید و مطمئنا در آن بین افراد زیادی هستند که با مشاهده همان یک پست فرض میکنند شما هرگز روز بدی از سر نگذراندهاید.
در این میان سلبریتیها با بیشترین تعداد دنبالکننده و البته با زندگی پر زرق و برقشان بیشتر از هر فرد دیگری زندگی برخی از ما را با شیرینی زندگیشان تلخ میکنند. در این مقاله سراغ سلبریتیهایی رفتیم که علیرغم لبهای خندانشان مقابل دوربینها، رازهایی تلخ در زندگی دارند و شاید به زودی به این نتیجه برسید که تمام انسانها صرف نظر از وضعیت مالی و میزان شهرت، به صورت نسبی دردهایی آزاردهنده دارند و فریاد نزدن این دردها به معنی داشتن یک زندگی سراسر شاد نیست.
کیانو ریووز/ بازیگر
کیانو ریووز را بسیاری متواضعترین ستاره حال حاضر هالیوود میدانند، هرچند که اگر نگاهی سرسری به زندگی او بیندازیم شاید دلیل این تواضع را بتوان در زندگی تلخ او جست و جو کرد. کیانو از ۳ سالگی تنها با مادرش زندگی میکرد چرا که پدرش در آن زمان خانوادهاش را برای همیشه ترک کرد. دوران مدرسه هم به خاطر بیماری دایسلکسیای کیانو به سختی گذشت تا جایی که او پس از چند بار تغییر مدرسه در نهایت بدون تمام کردن دبیرستان قید تحصیل را زد. کیانو ریووز با چند بازی درخشان کم کم داشت به بازیگری مشهور تبدیل میشد که صمیمیترین دوستش و همبازیش در فیلم "آیداهوی شخصی من"، ریور فینیکس را به خاطر مصرف بیش از حد مواد مخدر و ایست قلبی از دست داد.
بدشانسیهای این ستاره انگار تمام شدنی نبود. در سال ۱۹۹۸ کیانو با جنیفر سایم آشنا شد و به نظر میرسید آن دو برای هم ساخته شدهاند. در سال ۹۹ خبر بارداری جنیفر نوید روزهای خوشی را میداد، اما تقدیر ظاهرا نقشههای دیگری در سر داشت. فرزند جنیفر و کیانو ۸ ماهه به دنیا آمد و تلاشها برای زنده نگه داشتنش ثمری نداشت. کیانو و جنیفر به سبب افسردگی از دست دادن فرزند از هم جدا شدند و ۲ سال طول کشید تا دوباره پیش هم برگردند. هنوز زمان زیادی از این برگشت نگذشته بود که جنیفر در یک تصادف اتومبیل کشته شد و کیانو را برای همیشه با انبوهی از خاطرات تلخ و شیرین تنها گذاشت. دیوید لینچ و کیانو ریووز تابوت جنیفر سایم را حمل کردند و جسم او چسبیده به فرزند ۸ ماههاش برای همیشه به خاک سپرده شد.
کلسی گرامر/ بازیگر
کلسی گرامر که همانند وودی هارلسون سابقه بازی در سریال"چیرز" را داشت، زندگی شخصیاش هم بیشباهت به همبازیاش نبود. سختیهای زندگی کلسی زمانیکه تنها ۲ سال داشت با طلاق پدر و مادرش و نقل مکان به نیوجرسی آغاز شد. کلسی که حالا پیش پدربزرگ مادریاش زندگی میکرد کمکم رابطهای صمیمانه با او پیدا کرد هرچند که در ۱۱ سالگیِ کلسی، پدربزرگش به دلیل ابتلا به سرطان از دنیا رفت.
۲ سال بعد شخصی که به دلیل دیوانگی حتی در دادگاه محکوم هم نشد پدر کلسی را با شلیک چند گلوله کشت. کلسی چند سالی بدون از سر گذراندن اتفاقی تراژیک زندگی کرد هرچند واقعهای که در سال ۱۹۷۵ برای خواهر ۱۸ سالهاش اتفاق افتاد همانند زخمی همیشگی بود که راهی برای التیامش وجود نداشت. در ۳۰ جون ۱۹۷۵، کارن خواهر ۱۸ ساله کلسی توسط چند مرد سابقهدار گروگان گرفته شد و پس از ساعتها ضرب و شتم و آزار و تجاوز، با گلوی بریده شده در یک جنگل متروک رها شد تا بمیرد. کلسی در سال ۲۰۰۶ در دادگاه قاتل خواهرش حاضر شد و ضمن اعلام بخشیدن او بابت اعمال غیر انسانیاش، اظهار کرد که او نباید هیچوقت از زندان آزاد شود.
اگر به این فکر میکنید که خانواده گرامر سهمش را از اتفاقهای ناراحت کننده دریافت کرده باید بگویم سرنوشت هنوز کارش را با این خانواده تمام نکرده بود. ۵ سال بعد از قتل فجیع کارن، ۲ برادر ناتنی کلسی بر اثر حادثه و در حین غواصی کشته شدند. استپان و بیلی در سواحل سِینت توماس مشغول غواصی بودند که بیلی به سطح آب برنگشت و استپان در تلاش برای یافتن بیلی بر اثر انسداد جریان خون کشته شد. پیکر بیلی هرگز پیدا نشد تا کلسی و خانوادهاش با بدبینی زیاد منتظر آینده بنشینند.
مارلون براندو/ بازیگر
بسیاری از ما براندو را جزء بهترین بازیگران تاریخ سینما محسوب میکنیم هرچند که این بازیگر ۲ بار برنده جایزه اسکار تنها روی پرده سینما درگیر اتفاقات تراژیک نبود.تلخترین اتفاق در زندگی خصوصی مارلون را ۲ تا از ۱۱ فرزندش رقم زدند. چیان براندو دختر مارلون که در آن زمان باردار هم بود همراه شوهر و برادرش کریستیان براندو برای استراحت به خانه مارلون در مالهالند درایو رفتند. چیان در این زمان به کریستیان اطلاع داد که از طرف شوهرش مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.
کریستیان که تحت تاثیر الکل هم بود اسلحهاش را برداشت و به سمت شوهر چیان که بی خبر از همه جا مشغول تماشای تلویزیون بود رفت و بدون هیچ حرفی با شلیک یک گلوله به سرش او را کشت. بعدها کریستیان در دادگاه ادعا کرد که قصد شلیک نداشته است و اسلحه خودبخود در رفته است. تلخی ماجرا زمانی دوچندان شد که چیان که بعدها معلوم شد مبتلا به اسکیزوفرنیا بوده است اعتراف کرد که در مورد خشونت همسرش دروغ گفته است و او هیچ وقت آزاری به چیان نرسانده است. کریستیان در دادگاه محکوم به گذراندن ۱۰ سال حبس شد و چیان که با صلاحدید پدرش به خارج از آمریکا فرستاده شده بود، در خانه مادریش در کشور تاهیتی خود را حلقآویز کرد.
روی اوربیسون/ خواننده و ترانه سرا
شاید درخشانترین دوران حرفهای روی را بتوان دهه ۶۰ میلادی دانست، زمانی که ترانههایی مانند "Only the lonely"و"oh, pretty woman" در میان ترانههای پرفروش آن زمان خودنمایی می کرد. اجرای روی از آن جهت با بقیه موزیسینهای همدورهاش متفاوت بود که او بدون رقصیدن و یا حرکت خاصی روی استیج، میتوانست تنها با صدای قدرتمندش شما را مجذوب کند. هرچند که نیمه ابتدایی دهه ۶۰ برای روی پر بود از موفقیت و خاطرات شیرین، اما در سال ۱۹۶۶ همه چیز تغییر کرد. در این سال روی و همسرش کلودت در انگلیس مشغول موتورسواری بودند که یک تصادف رانندگی باعث مرگ کلودت شد. هنوز ۲ سال از این اتفاق تلخ نگذشته بود که آتشسوزی در منزل شخصی روی اوربیسون باعث مرگ تلخ دو تا از ۳ پسر او شد و طی این حادثه رویدوان ۱۱ و تونی ۶ ساله کشته شدند.
این اتفاقات ناراحت کننده باعث شد روی ۲ سال هیچ ترانهای ننویسد و در نهایت در سال ۱۹۷۵ تصمیم گرفت که خود را بازنشسته اعلام کند. روی البته در دهه ۸۰ میلادی از تصمیم بازنشستگیاش برگشت و تا زمانیکه در سال ۱۹۸۸ بر اثر ایست قلبی برای همیشه چشم از دنیا ببندد، چند اثر درخشان و محبوب دیگر از خود به یادگار گذاشت.