به گزارش سایت طلا، شب گذشته مهران مدیری میزبان مجید صالحی بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون بود.
در بخش ابتدایی گفت و گو صالحی درباره دو قلوهایش گفت:حنا و آروین دو قلوهای من هستند. دغدغه و نگرانی بسیاری برای آینده آنها دارم. به نظرم دنیای فضای مجازی و زندگی دیجیتال یک مقدار خطرناک است.
وی ادامه داد:من از زمانی که بچهها به دنیا آمدند کارگردانی نکردم چون زحمت آنها ۱۰ برابر است. بیشتر بازیگری کردم تا اینکه دو سال پیش سریال «سالهای دور از خانه» و فیلم سینمایی «زیر نظر» و داشتم.
مدیری درباره وابستگی بچههای دوقلو گفت: من از نزدیک دیدم که بچههای دوقلو با هم میخوابن، با هم گرسنه میشوند با هم سر و صدا میکنند. شاید جالب باشد اولین پنج قلوهایی که در جهان سال ۱۳۵۵ زنده ماندند، بچههای دختر عموم هستند.
وی افزود: دوتا پسر و سه دختر داشت. من آن روزها دیدم که دختر عموم چه سختی را تحمل کرد. پنج تای آنها با هم جیغ میزدند و ... رابطه آن عجیب بود. اما حالا همه تحصیل کرده شدند.
صالحی گفت: همسرم فوبیای زلزله دارد، یک مدت در سالن میخوابیدیم و اتاق نمیرفتیم. من شروع کردم به بچهها زلزله را توضیح دادم که یک اتفاقی ممکن است رخ بدهد و زمین بلرزد. ما نباید بترسیم. موقع خوابیدن به من گفتن ما زلزله میخواهیم بگو زلزله بیاد.
بازیگر «ترش وشیرین» درباره ۱۱ عمل جراحی اش گفت: تاندونهای دستم پاره شد و چند بار عمل کردم. دیسک عوض کردم. با یوسف تیموری با ماشین تصادف کردیم و دره رفتیم شبکیه چشم ام را عمل کردم، عمل قلب داشتم.
در بخش دیگری صالحی خاطرهای از عطاران تعریف کرد: شب مهمان خانه عطاران بودیم و به خاطر صمیمیتی که با رضا داشتم یکی از مهمانان را تا جلوی در بدرقه کردم. زمانی که آمدم آسانسور اشتباه پیاده شدم و زنگ خانه را زدم یک آقایی در راه باز کرد و گفت: ببخشید آقای عطاران طبقه بالاست
صالحی ادامه داد: رضا بهم گفت خاک تو سرت رفتی زنگ همه رو زدی!
وی در پاسخ به سوال مدیری درباره اینکه تاحالا شده پیامی را اشتباه برای کسی ارسال کند؟ گفت: یک نفر برای دعوت به برنامه به من زنگ میزد و میگفت شما حرفهای خوبی میزنید و از من دعوت میکرد. من سرم شلوغ بود و من سعی میکردم که جواب ندهم.
یک بار آمدم اسمش را ذخیره کنم تا دیگر جوابش را ندهم نوشتم مردک روانی زگیل، نچسب و...، اما به جای ذخیره کردن اسمش پیام را ارسال کردم و سکوت کردم و پیام داد ممنون مزاحمتان نمیشوم!
بازیگر مجید دلبندم درباره اینکه اگر سیاستمدار بود اولین کاری که انجام می داد چه بود؟ گفت: اختلاسگران را به اشد مجازات میرساندم، چراکه حق و حقوق مردم را خوردند اگر این اتفاقات رخ نمیداد مردم شرایط بهتری داشتند.
مدیری در بخش پایانی خاطره خاص دیگری از عطاران تعریف کرد:عطاران در فرودگاه کانادا زمانی که پاسپورت را به مسئول میدهد پلیس از او سوال میکند که چند روز میمانید به جای اینکه بگوید ۱۰ روز میگوید ۱۰ سال! (خنده)
صالحی ادامه داد: پلیس دیده روی ویزا سه ماه خورده چه جوری ۱۰ سال میخواهد در کشور بماند! بعد رزومه عطاران را نگاه میکنند و میبینند که آدم معروفی است و بی خیال میشوند.